عمرو بن خالد صیداوی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عمرو بن خالد از اهالی
صیدا یکی از بطون
قبیله بنیاسد بود و از مردان شریف
کوفه و از دوستداران
اهل بیت (علیهمالسّلام) به حساب میآمد.
او در
کربلا به
شهادت رسید.
برخی از منابع، از
شهیدی در کربلا با نام عمرو بن خالد ازدی یاد کردهاند.
و (در برخی منابع مانند
تاریخ الامم و الملوک، عمرو بن خالد صیداوی معرفی شده است؛ ولی در برخی منابع متاخر، مانند مقتل
خوارزمی و
مناقب ابن شهرآشوب، ازدی معرفی شده که او را شخصی غیر از صیداوی القا میکند. مرحوم
شوشتری این دو را یک نفر دانسته است؛
لذا ما نیاز به ذکر عمرو بن خالد صیداوی اکتفا میکنیم.) ولی مؤلف
انصارالحسین (علیهالسلام)، دو تا بودن را ترجیح داده است.
وی یکی از بزرگان
کوفه و از
شیعیان با
اخلاص اهل بیت (علیهمالسلام) بود که در کوفه به یاری
مسلم بن عقیل (علیهالسلام) برخاست و چون کوفیان به مسلم (علیهالسلام)
خیانت کردند، چارهای جز اختفا ندید و پس از شنیدن خبر
شهادت قیس بن مسهر- پیک
امام حسین (علیهالسلام)- و رسیدن امام به منزلگاه حاجز، او و غلامش سعد و
مجمع بن عبدالله و پسرش و
جنادة بن حرث و
غلام نافع بن هلال، از کوفه خارج شدند و
طِرِّماح بن عدی را که برای تهیه
آذوقه به کوفه آمده بود، راهنمای خود قرار دادند. طرّماح او و همراهانش را به سرعت و از بیراهه حرکت داد. زیرا از راهها نگهبانی میشد و خطر دستگیری وجود داشت. تا اینکه سرانجام، در منزلگاه «
عذیب الهجانات» به حسین (علیهالسلام) پیوستند.
برخی نوشتهاند که
حرّ بن یزید که مأمور بردن امام حسین (علیهالسلام) نزد
ابن زیاد بود، پس از اطلاع از پیوستن این چند نفر به امام، در صدد برآمد آنان را دستگیر کند. اما امام (علیهالسلام) قاطعانه از آنان حمایت کرد و پس از پارهای گفتوگو، موضوع خاتمه یافت.
عمرو بن خالد صیداوی، جابر بن حارث سلمانی، سعد، غلام آزاد شده عمر بن خالد و مجمع بن عبدالله عائذی، جزء اولین کسانی بودند که قدم به میدان کارزار نهادند و با شمشیرهای آخته، به قلب سپاه
دشمن زدند. این چهار نفر در سپاه دشمن پیش رفتند و دشمن، آنان را محاصره کرد و نزدیک بود که آنها را از یاران خود دور کنند و از پای درآورند که
عباس بن علی (علیهالسّلام) بر دشمن تاخت و آنان را نجات داد، در حالی که به شدت مجروح شده بودند. آنان مجدداً هنگامی که دشمن (حلقه محاصره را بر سپاه امام (علیهالسّلام) تنگ کرده بود و) به آنها نزدیک شده بود، شمشیر کشیدند و به میدان مبارزه رفتند و در همان اول
جنگ، در یک مکان با هم به شهادت رسیدند.
برخی نیز نوشتهاند که عمرو بن خالد
روز عاشورا به
امام حسین (علیهالسلام) عرض کرد: یا اباعبدالله فدایت شوم! تصمیم گرفتهام به یارانت بپیوندم و دوست ندارم زنده بمانم و تو را میان اهل و عیالت، تنها و کشته ببینم. حضرت فرمود: به میدان برو، ما هم ساعتی بعد به تو ملحق خواهیم شد، و او به میدان رفت و جنگید تا
شهید شد.
عمرو بن خالد وقتی که به میدان رفت، چنین
رجز خواند:
الیوم یا نفس الی الرحمان•• • تمضین بالروح وبالریحان
الیوم تجزین علی الاحسان
قدکان منک عابر الزمان•• • ما خط فی اللوح لدی الدیان
لاتجزعی فکل حی فان
والصبر احظی لک بالامان•• • یا معشر الازد بنی قخطان
کونوا لدی الحرب کاسد خفان
«ای نفس، امروز به سوی خدای رحمان خواهی رفت و به روح و ریحان الهی خواهی رسید. امروز بر احسان و نیکی سزا داده خواهی شد. در گذشت زمان، برای تو بوده است آنچه که خدا در لوح محفوظ برای تو مقادر کرده است. بیتابی مکن؛ زیرا که هر زندهای فانی خواهد شد و بردباری، تو را از آرزوها بهرهمندتر خواهد کرد. ای ازدیهای از قحطان، در رزمگاه مانند شیر بیشه خفان باشید».
سپس حمله کرد و جنگید تا به شهادت رسید.
(البته خوارزمی، او را ازدی خوانده است، که اندکی پیش گفتیم که عمرو بن خالد صیداوی ازدی یک نفر است. ضمناً ابن شهرآشوب، از رجزهای او، فقط دو بیت اول و دوم را نقل کرده است.)
در
زیارت ناحیه مقدسه نام عمرو بن خالد صیداوی، عمر و غلامش، سعید ثبت گردیده است. «السَّلامُ عَلی عُمَرَ بْنِ خالِدِ الصِّیْداوی، السَّلامُ عَلی سَعید مَوْلاهُ»
پژوهشی پیرامون شهدای کربلا، جمعی از نویسندگان، ج۱، ص۲۸۴- ۲۸۵. سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «یاران امام حسین (علیهالسلام)»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۶/۰۸. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهداء، ج۱، ص۷۹۶ - ۷۹۸.