• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غزل (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: غزل (ابهام‌زدایی).

غَزْل (به فتح غین و سکون زاء) یکی از مفردات به کار رفته در قرآن کریم به معنای تابيدن و تابيده است.



غَزْل: (بر وزن فَلْس) تابيدن و تابيده است. مصدر و اسم هر دو آمده است. به عبارت ديگر: آن پنبه را به صورت نخ در آوردن است. «غَزَلَتِ‌ الْمَرْأَةُ الْقُطْنَ وَ الصُّوفَ‌ غَزْلًا: مَدَّتْهُ و فَتَلَتْهُ خِيطَاناً».


(وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ‌ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً تَتَّخِذُونَ أَيْمانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ ...)، «و چون، آن زن نباشيد كه رشته خويش را از پس تابيدن پنبه و قطعه قطعه كرد».
(أَنْكاثاً) جمع نكث به معنى قطعه‌ها است، يعنى: «نَقَضَتْ‌ غَزْلَها وَ جَعَلَتْهُ انْكاثاً» به ملاحظه آيه ما قبل‌: (وَ أَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذا عاهَدْتُمْ وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها ...)،(و هنگامى كه با خدا عهد بستيد، به عهد او وفا كنيد؛ و سوگندها را بعد از محكم ساختن نشكنيد) آيه فوق مثلى است درباره وفاى به عهد، يعنى در عهد و پيمان خويش ثابت قدم باشيد و مثل آن زن نباشيد كه می‌رشت و پنبه می‌كرد. اگر به عهد خدا وفا نكنيد، قول شما بى‌فايده و بى‌اثر خواهد بود، مثل عمل آن زن و در آن‌صورت بى‌اعتبار خواهيد بود.

۲.۱ - شأن نزول

در مجمع نقل شده: آن زن سفيهى بود از قريش با كنيزانش تا نصف روز ميرشت، آنگاه می‌گفت: آنچه رشته‌اند پنبه كنند و اين عادت او بود و نامش ريطه دختر عمرو بن كعب بود، و به وى سفيه مكّه گفتندى.
چنانكه از كلبى نقل شده و به قولى مَثَلى است كه خدا به ناقض عهد زده.
به نظر نگارنده، مَثَل بودنش بهتر است، و اشاره به زن به‌خصوصى نيست و چون رشتن در آن روزگار كار زنان بود، لذا در مثل زن ذكر شده است. و اللّه العالم.

۲.۲ - روایت حضرت امام صادق

در تفسير عياشى از امام صادق (عليه‌السّلام) منقول است: «چون مسلمانان به كلمه امير المؤمنين به على (عليه‌السّلام) سلام دادند رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم) به اوّل فرمود: برخيز به على به لفظ امير المؤمنين سلام كن. گفت: آيا دستور خدا و رسول است فرمود: آرى. سپس به دوّم فرمود: برخيز به على به امارت مؤمنين سلام كن. گفت آيا دستور از خدا و رسول‌ است؟ فرمود آرى. سپس به مقداد، ابوذر و سلمان چنين دستورى داد. اول و دوم چون از محضر آن حضرت خارج مي‌شدند می‌گفتند: نه به‌خدا هرگز به او با چنين لفظى سلام نخواهيم داد، خداوند نازل فرمود: (وَ لا تَنْقُضُوا الْأَيْمانَ بَعْدَ تَوْكِيدِها وَ قَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا)، (بقولكم أ من اللَّه و رسوله) (إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما تَفْعَلُونَ • وَ لا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ‌ غَزْلَها ...). (به اختصار)
اين لفظ تنها يكبار در كلام الله مجيد بكار رفته است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۹۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۰۶.    
۳. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۵، ص۴۳۳.    
۴. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۲۱۷-۲۱۸.    
۵. نحل/سوره۱۶، آیه۹۲.    
۶. نحل/سوره۱۶، آیه۹۱.    
۷. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۲۷۷.    
۸. طبرسی، مجمع البیان، ج۶، ص۵۹۰.    
۹. ابن جزی کلبی، تفسیر ابن جزی، ج۱، ص۴۳۴.    
۱۰. عياشى، محمد بن مسعود، تفسير العيّاشي‌، ج۲، ص۲۶۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "غزل"، ج۵، ص۹۷-۹۸.    






جعبه ابزار