• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غزوه ودان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف






رسول گرامی اسلام در طول ده سالی که در مدینه اقامت داشتند، غزوات (مجموعه جنگ‌هایی که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) خود شخصاً در آنها حضور داشتند.) و سریه‌های متعددی را با مشرکان و غیر مشرکان به منظور مطیع ساختن و یا جلوگیری از توطئه آنها انجام دادند، به طوری که طبری به نقل از ابن اسحاق می‌گوید: «غزوات پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به عدد ۲۶ می‌رسد و اولین غزوه‌ای که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در طول این سال‌ها انجام دادند، غزوه «ودان» بود.»


این غزوه در محلی به نام «ودان» در مدینه و در نزدیکی منطقه «ابواء» رخ داد. ودان نیز بین جحفه (محلی در جنوب شرقی ودان) و ابواء قرار دارد. از آنجا که بین ودان و ابواء شش میل فاصله است و در نزدیکی هم قرار دارند؛ لذا در منابع به هر دو نام آمده است.


در ماه صفر که دوازدهمین ماه از هجرت به مدینه بود، رسول گرامی اسلام (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) تصمیم گرفت، اولین غزوه را آغاز نماید؛ به این صورت که ایشان به منظور گرفتن کاروانی از قریش و نیز جنگ با «قبیله بنی‌ضمره بن بکر کنانی» مدینه را به قصد ابواء ترک نمود و کسی از انصار در این جنگ نبود. پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) قبل از خروج از مدینه، "سعد بن عباده" را برای رسیدگی به امور در مدینه به جای خود منصوب نمود.
چون به ودان رسید، در آنجا بنی‌ضمره برای آشتی و صلح به حضور پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آمدند و کسی که از سوی ایشان قرارداد صلح را امضا نمود، "مخشی بن عمرو ضمری" بود که در آن زمان ریاست قبیله مذکور را به عهده داشت. مدت غیبت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) در مدینه پانزده شب بود.


در این قرارداد صلح مقرر شد که:
۱. آنها علیه پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) دسته‌بندی نکنند و نیز پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) علیه آنان.
۲. کسی را به این منظور یاری ندهند.
سپس میان خود عهدنامه‌ای نوشتند و پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به مدینه بازگشتند.


پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بعد از این جریان به مدینه بازگشت و وقتی متوجه شد که مکر و کیدی از سوی ایشان در کار نیست، بقیه ماه صفر و چند روزی از ربیع‌الاول که گذشت، «عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب» را با شصت سوار که همه از مهاجران بودند و هیچ کس از انصار همراهشان نبود به جنگ اعزام فرمود و پرچمی که برای او بسته شد، نخستین پرچمی است که در اسلام بسته شده است. در همین هنگام پیامبر "حمزة بن عبدالمطلب" را هم همراه سی سوار از مهاجران به ناحیه «سیف‌البحر» که از بخش‌های «عیص» است، روانه فرمود. عبیده در ناحیه «ثنیة‌المرّة» کنار آبی که نامش «احیا» بود، با مشرکان برخورد کرد و هر دو طرف شروع به تیراندازی نمودند، در حالی که فرمانده مشرکان ابوسفیان بود. نخستین کس از مسلمانان که در راه خدا تیراندازی نمود، «سعد بن ابی وقاص» بود. آنگاه پراکنده شدند و از هر طرف بعضی به طرف دیگر پیوستند که از جمله مقداد بن اسود و عتبة بن غزوانگ به مسلمانان پیوستند.
حمزة نیز همراه همان سی نفر، خود را کنار دریا رساند و "ابوجهل" که همراه سیصد سوار بود، ایشان را دید؛ امّا "مجدی بن عمرو جهنی" که هم‌پیمان هر دو گروه بود، وساطت کرد و حمزه بازگشت و میان آن دو گروه جنگی صورت نگرفت.
[۱۰] قاضی ابرقوه، رفیع الدین اسحاق، سیره رسول الله، تحقیق اصغر مهدوی، تهران، خوارزمی، ۱۳۷۷ش.، چاپ سوم، ج۲، ص۵۲۱ـ۵۲۵.

مردم درباره چگونگی پرچم عبیده و حمزه روایات مختلف نقل کرده‌اند."بیهقی" به نقل از "ابن اسحاق" می‌گوید: «گروهی می‌گویند نخست پرچم حمزه بسته شد و گروه دیگر می‌گویند، نخست پرچم عبیده بوده است و به هر حال پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هر دو را بدرقه فرمود و چون هر دو عده با هم بودند، نقل مطالب برای مردم پیچیده شده است.»
آنگاه در ماه ربیع‌الاول پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به عزم جنگ با قریش از مدینه به سمت بواط (غزوه بواط) بیرون آمدند.


۱. حموی، شهاب الدین یاقوت، معجم البلدان، بیروت، دارصادر، ۱۹۹۵م.، چاپ دوم، ج۵، ص۳۶۵.    
۲. ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد، تاریخ ابن خلدون، ترجمه عبدالمجید آیتی، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.، چاپ اول، ج۱، ص۱۷.    
۳. ابن هشام، عبدالملک، سیره نبوی، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۵ش.، چاپ پنجم،ج۲، ص۴۲۷-۴۲۸.    
۴. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق سهیل ذکار و ریاض زرکلی، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۷ق.، چاپ اول، ج۱، ص۲۸۷.    
۵. ابن هشام، عبدالملک، سیره نبوی، ترجمه سید‌هاشم رسولی محلاتی، تهران، کتابچی، ۱۳۷۵ش.، چاپ پنجم، ج۲، ص۴۲۸.    
۶. ابن اثیر، عزالدین علی، الکامل فی التاریخ، ترجمه ابوالقاسم حالت، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱ش.، ج۲، ص۱۱۱.    
۷. واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹ش.، چاپ دوم، ج۱، ص۱۲.    
۸. واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹ش.، چاپ دوم، ج۱، ص۱۲.    
۹. بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.، ج۳، ص۱۱.    
۱۰. قاضی ابرقوه، رفیع الدین اسحاق، سیره رسول الله، تحقیق اصغر مهدوی، تهران، خوارزمی، ۱۳۷۷ش.، چاپ سوم، ج۲، ص۵۲۱ـ۵۲۵.
۱۱. بیهقی، ابوبکر احمد بن حسین، دلائل النبوه، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، علمی و فرهنگی، ۱۳۶۱ش.، ج۳، ص۱۱.    
۱۲. واقدی، محمد بن عمر، مغازی، ترجمه محمود مهدوی دامغانی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۶۹ش.، چاپ دوم، ص۸.    
۱۳. ابن سعد‌ هاشمی، محمد، الطبقات الکبری ط العلمیه، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۰ق.، چاپ اول، ج۲، ص۵    .







جعبه ابزار