• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

غم (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مقالات مشابه: حزن (علوم دیگر).

غَمّ (به فتح غین و تشدید میم) یکی از مفردات به کار رفته در قرآن کریم به معنای پوشاندن است. حزن و اندوه را از آن غمّ گويند، كه سرور و حلم را مى‌پوشاند و مستور می‌كند.



غَمّ: پوشاندن است. «غَمَّهُ‌ غَمّاً: غَطَّاهُ». ابر را از آن غمام گويند، كه آفتاب و آسمان را مى‌پوشاند.


(وَ ظَلَّلْنا عَلَيْكُمُ‌ الْغَمامَ‌ ...)، «ابر را بر شما سايبان كرديم». حزن و اندوه را از آن غمّ گويند، كه سرور و حلم را مى‌پوشاند و مستور می‌كند.
(وَ قَتَلْتَ نَفْساً فَنَجَّيْناكَ مِنَ‌ الْغَمِ‌)، «يك نفر را كُشتى، پس تو را از غصّه و گرفتارى آن نجات داديم».
(إِذْ تُصْعِدُونَ وَ لا تَلْوُونَ عَلى‌ أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْراكُمْ فَأَثابَكُمْ‌ غَمًّا بِغَمٍ‌ لِكَيْلا تَحْزَنُوا عَلى‌ ما فاتَكُمْ وَ لا ما أَصابَكُمْ ...)، «آنگاه كه فرار می‌كرديد و به كسى توجّه نمى‌نموديد و پيغمبر از دنبال شما ندايتان می‌كرد، پس خدا اندوهى را به اندوهى سزايتان داد، تا بر آنچه از دست رفته و بر مصيبتى كه رسيده محزون نباشيد».
جمله‌ (لِكَيْلا تَحْزَنُوا ...) دليل است كه «غمّ» مذكور در اول موهبت و نعمت است، زيرا جزاى «غمّ» دوم است و علت اثابه آنست كه بر آنچه از دست رفته و بر بلائى كه رسيده محزون نباشند. به نظر می‌آيد اندوه مسلمانان پس از شكست «احد» ابتداء اين بود كه چرا عدّه‌اى از ما كشته شدند و چرا غنیمت از دست ما رفت، ولى اين اندوه روا نبود، اما در نوبت دوم غصّه ندامت پيش آمد، كه چرا فرار كرديم و چرا استقامت ننموديم و چرا خدا و رسول را مخالفت كرديم و خلاصه اندوه حسرت به اندوه ندامت مبدّل گرديد، تا به كشتگان و غنيمت از دست رفته محزون نباشند. ممكن است به «اثابكم» معنى ابدال تضمين شده باشد، يعنى: غم موجود را به غم ديگر مبدّل كرديم؛ در اينصورت‌ «غَمًّا» اندوه مذموم و «بِغَمٍّ» اندوه ممدوح خواهد بود، به عكس سابق.
و در آيه بعدى‌ (ثُمَّ أَنْزَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ بَعْدِ الْغَمِ‌ أَمَنَةً نُعاساً)(سپس به دنبال اين غم و اندوه، آرامشى بر شما فرستاد. اين آرامش، به صورت خواب سبكى بود كه در شب بعد از حادثه احُد، گروهى از شما را فرا گرفت) مراد از (الْغَمِّ) اندوه دوم يعنى اندوه حسرت و اندوه ممدوح است.
(فَأَجْمِعُوا أَمْرَكُمْ وَ شُرَكاءَكُمْ ثُمَّ لا يَكُنْ أَمْرُكُمْ عَلَيْكُمْ‌ غُمَّةً ...)، غُمّه را در آيه حزن و شدّت معنى كرده‌اند و به قولى آن به معنى مبهم و پوشيده است.(شما اگر مى‌توانيد توانايى خود و معبودهايتان را جمع كنيد؛ سپس هيچ چيز از امورتان بر شما پوشيده نماند)
در اقرب الموارد گويد: «أَمْرٌ غُمَّةٌ اى مُبْهمٌ و مُلْتَبَسٌ».
[۱۴] شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «غمه».


۲.۱ - نظر نگارنده

به‌نظر نگارنده اين قول اقوى است و «غمّة» به معنى مستور و مبهم است. يعنى: نوح (علیه‌السّلام) به قومش فرمود: «كارتان و يارانتان را گرد آورديد (سپس درباره طرد و قتل من تصميم بگيريد) تا كارتان بر شما مشتبه نشود». گويا اين تعجيزى است از جانب نوح بر قومش كه كارى نمی‌توانيد بكنيد.
(وَ يَوْمَ تَشَقَّقُ السَّماءُ بِالْغَمامِ‌ وَ نُزِّلَ الْمَلائِكَةُ تَنْزِيلًا)، باء در (بِالْغَمامِ) شايد به معنى آلت باشد، مثل: «كتبت بالقلم». يعنى: «روزى آسمان به وسيله ابر پاره و مفتوح شود»، و شايد به معنى ملابست باشد يعنى: «روزيكه آسمان ابر آلوده، پاره شود و ملائکه نازل گردند». آیه به قرينه آيات قبل و بعد، درباره قیامت است.


۱. قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۲۱.    
۲. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۶۱۳.    
۳. طریحی نجفی، مجمع البحرین، ج۶، ص۱۲۸.    
۴. مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۲۶۹.    
۵. بقره/سوره۲، آیه۵۷.    
۶. طه/سوره۲۰، آیه۴۰.    
۷. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۳.    
۸. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج۴، ص۴۵.    
۹. علامه طباطبایی، سیدمحمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۴، ص۶۹.    
۱۰. آل عمران/سوره۳، آیه۱۵۴.    
۱۱. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۷۰.    
۱۲. یونس/سوره۱۰، آیه۷۱.    
۱۳. مکارم شیرازی، ترجمه قرآن، ص۲۱۷.    
۱۴. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ذیل واژه «غمه».
۱۵. فرقان/سوره۲۵، آیه۲۵.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "غم"، ج۵، ص۱۲۱-۱۲۲.    






جعبه ابزار