• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فحش (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف




فُحْش (به ضم فاء و سکون حاء) از واژگان قرآن کریم به معنای كار بسيار زشت است. این واژه دارای مشتقاتی است که در آیات قرآن به کار رفته است؛ مانند: فَاحِشَه (به کسر حاء) و فَحْشَاء (به فتح فاء و سکون حاء) و فَواحِش (به فتح فاء و کسر حاء) جمع فاحشه است، که به معنای هر قول و فعلى است كه قبح آن بزرگ باشد.



فُحْش: كار بسيار زشت است.
دقّت در گفتار بزرگان نشان می‌دهد كه فُحْش‌، فَاحِشَة و فَحْشَاء به معنى بسيار زشت است، گرچه بعضى قبح مطلق گفته‌اند.
در قاموس گويد: فاحشه هر گناهى است كه قبح آن زياد باشد؛ همچنين است قول ابن اثیر در نهایه.
در مفردات گفته: فُحْش‌، فَاحِشَة و فَحْشَاء هر قول و فعلى است كه قبح آن بزرگ باشد.


فَحْشَاء و فَاحِشَة: در مجمع ذيل آیه ۱۶۹ بقره فرموده: فَحْشَاء، فَاحِشَة، قبيحه و سیئه نظير هم‌اند، و فحشاء مصدر است، مثل: سرّاء و ضرّاء، و در ذيل آیه ۱۳۵ آل عمران فرموده: فحش، اقدام به قبح بزرگ است. زمخشری ذيل آيه ۱۶۹ بقره، فحشاء را قبيح خارج از حدّ گفته است.
اين مطلب را می‌شود از این آيات نيز استفاده كرد: (وَ لا تَقْرَبُوا الزِّنى‌ إِنَّهُ كانَ‌ فاحِشَةً وَ ساءَ سَبِيلًا) ظهور آيه در آنست كه فاحشه به معنى بسيار زشت است، يعنى: «به زنا نزديك نشويد آن كار بسيار زشت و راه و رسم بدى است».
فحشاء و فاحشه در قرآن به زنا و لواط و تزويج نامادرى و هر كار بسيار زشت گفته شده است، مثل‌: (وَ اللَّاتِي يَأْتِينَ‌ الْفاحِشَةَ مِنْ نِسائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْكُمْ ...) (و كسانى از زنان شما كه مرتكب زنا شوند، چهار نفر از شما مسلمانان را به عنوان شاهد بر آنها بطلبيد) كه درباره زنا است، به قول‌ بعضى مساحقه است، و نحو (وَ لُوطاً إِذْ قالَ لِقَوْمِهِ أَ تَأْتُونَ‌ الْفاحِشَةَ وَ أَنْتُمْ تُبْصِرُونَ‌) لوط را به ياد آور هنگامى كه به قومش گفت: «آيا شما به سراغ كار بسيار زشتى مى‌رويد در حالى كه نتايج شوم آن را مى‌بينيد؟!) كه درباره لواط است‌ (وَ لا تَقْرَبُوا الْفَواحِشَ‌ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ ...) (و به كارهاى زشت نزديك نشويد، چه آشكار باشد چه پنهان) كه ظهورش در عموم است.

۲.۱ - فحشاء و سوء

(إِنَّما يَأْمُرُكُمْ بِالسُّوءِ وَ الْفَحْشاءِ ...) (او شما را فقط به بدى و كار زشت فرمان مى‌دهد) مراد از سوء در مقابل فحشاء چيست؟ ايضا در آيه‌: (كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السُّوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصِينَ‌) (اينچنين كرديم تا بدى و فحشا را از او دور سازيم؛ چرا كه او از بندگان خالص شده ما بود) اهل تحقيق گفته‌اند گناه را از آن سوء و سيئه گفته‌اند كه براى گناهكار بدى پيش می‌آورد، در اين صورت احتمال قوى آنست كه مراد از «سوء» بدنامى باشد.
یوسف (علیه‌السّلام) اگر به زن عزیز تعدّى می‌كرد دو كار كرده بود يكى بدنامى خودش و ديگرى زنا كه مورد عقاب خداست، يعنى: «خواستيم بدنامى و زنا را از وى برگردانيم» همين طور در آيه اول.
ممكن است مراد از سوء در آيه دوم خیانت باشد كه عمل يوسف (عليه‌السّلام) در صورت وقوع هم زنا بود و هم خيانت به شوهر آن زن. در اين‌صورت شايد مراد از سوء در هر دو آيه گناهانى باشد كه در قباحت مثل فحشاء نيستند؛ و يا ذكر خاصّ بعد از عام باشد.
(وَ يَنْهى‌ عَنِ‌ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْكَرِ وَ الْبَغْيِ‌) (و از فحشا و منکر و ستم، نهى مى‌كند) (وَ الَّذِينَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ‌) (و كسانى كه هرگاه مرتكب عمل زشتى شوند، يا به خود ستم كنند) در آيه اول شايد مراد از فاحشه زنا يا كار زشتى است كه از منكر و بغى زشت‌تر است. و در آيه دوم شايد مراد از فحشاء كار بدى است كه نسبت به ديگرى انجام داده‌اند.
(لا تُخْرِجُوهُنَّ مِنْ بُيُوتِهِنَّ وَ لا يَخْرُجْنَ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ‌ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ) ( نه شما آنها را از خانه‌هايشان بيرون كنيد و نه آنها در دوران عدّه بيرون روند، مگر آن‌كه كار زشت آشكارى انجام دهند) آيه درباره زنان مطلقه است كه بايد مدّت عدّه را در خانه شوهر بمانند. مراد از «فاحشه» چنانكه گفته‌اند اذيّت اهل خانه است، كه اهل خانه را اذيّت كنند و بد دهن باشند. ايضا آیه ۱۹ سوره نساء.
طبرسی در ذيل آيه اول از امام رضا (علیه‌السّلام) نقل كرده، فاحشه آنست كه اهل شوهرش‌ را اذيّت كند و دشنام دهد.

۲.۲ - فواحش

فَواحِش:(قُلْ إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ‌ الْفَواحِشَ‌ ما ظَهَرَ مِنْها وَ ما بَطَنَ ...) (بگو: «خداوند، تنها اعمال زشت را، حرام كرده است؛ چه آشكار باشد و چه پنهان) فَواحِش جمع فاحِشه است.
فَحشاء چنانكه از طبرسى نقل شد مصدر است ولى در آیات به معنى اسم به‌كار رفته است.

۲.۲.۱ - تعداد کاربردها

فَواحِش چهار بار در قرآن مجید آمده است.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۵، ص۱۵۳.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۲۶.    
۳. ابن فارس، احمد، معجم مقاییس اللغة، ج۴، ص۴۷۸.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۴، ص۱۴۸.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۰۳-۴۰۴.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۹۹.    
۷. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۶، ص۳۲۵.    
۸. فیروزآبادی، قاموس المحیط، ج۲، ص۲۸۲.    
۹. ابن اثیر، مجدالدین، النهایه فی غریب الحدیث والاثر، ج۳، ص۴۱۵.    
۱۰. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۶۲۶.    
۱۱. بقره/سوره۲، آیه۱۶۹.    
۱۲. طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۴۶۰.    
۱۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۵.    
۱۴. طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۸۳۸.    
۱۵. بقره/سوره۲، آیه۱۶۹.    
۱۶. زمخشری، کشاف، ج۱، ص۲۱۳.    
۱۷. اسراء/سوره۱۷، آیه۳۲.    
۱۸. نساء/سوره۴، آیه۱۵.    
۱۹. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۰.    
۲۰. نمل/سوره۲۷، آیه۵۴.    
۲۱. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۳۸۱.    
۲۲. انعام/سوره۶، آیه۱۵۱.    
۲۳. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۴۸.    
۲۴. بقره/سوره۲، آیه۱۶۹.    
۲۵. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۵.    
۲۶. یوسف/سوره۱۲، آیه۲۴.    
۲۷. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۳۸.    
۲۸. نسفی، عبدالله، تفسیر نسفی، ج۲، ص۱۸۴.    
۲۹. طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۳۴۵.    
۳۰. طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۴۶۰.    
۳۱. نحل/سوره۱۶، آیه۹۰.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۲۷۷.    
۳۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۳۵.    
۳۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۶۷.    
۳۵. طلاق/سوره۶۵، آیه۱.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۵۵۸.    
۳۷. نساء/سوره۴، آیه۱۹.    
۳۸. طبرسی، مجمع البیان، ج۱۰، ص۴۵۸.    
۳۹. اعراف/سوره۷، آیه۳۳.    
۴۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۱۵۴.    
۴۱. طبرسی، مجمع البیان، ج۱، ص۴۶۰.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "فحش"، ج۵، ص۱۵۳-۱۵۵.    






جعبه ابزار