فرقه بدعیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِدْعِیّه یا بِدَعِیّه، نام گروهی از
خوارج است.
اطّلاع مبسوط و دقیق از عقاید ایشان و کسی که این
فرقه به او منسوب است، در دست نیست.
سخنان بدعیّه مانند
اَزارِقه است، جز آنکه میگویند:
نماز دو
رکعت در بامداد و دو رکعت در شامگاه است،
و از
قرآن دلیل میآورند که «وَأَقِمِ الصَّلو'ه طَرَفیِ النَّهارِ وَ زُلَفا مِنَ اللَّیْلِ. . . »
و در جواز اسیرکردن زنان (مسلمان) و قتل کودکان کفّار، به دلیل قول
نوح «لا تَذَر عَلَی الاْ َرضِ مِنَ الْکافِرینَ دَیّاراً» (بر روی زمین هیچیک از کافران را مگذار)
با ازارقه موافقاند.
نَشْوان حِمْیَری (متوفی ۵۷۳)
همان سخن بدعیّه درباره نماز و استدلالشان به
آیه مذکور را میآورد و میگوید که بر خودشان و موافقانشان (در اصل به جای «موافقیهم»، «موافقتهم») بقطع گواهی میدهند که از اهل بهشتاند، بدون شرط و استثنا.
ابوالمعالی محمدحسینی علوی از
رجال قرن پنجم گوید: «بدعیّه: اصحاب
یحیی بن اَصْرَم و بر خویشتن تقطیع
بهشت گواهی دهند»
که درستِ آن، مطابق گفته نشوان، باید «بقطع به بهشت» باشد.
آنچه در
بیان الادیان تازگی دارد نام رئیس بدعیّه است که به قول مؤلف آن، «
یحیی بن اصرم» بوده است.
از این
یحیی بن اصرم اطلاعی به دست نیامد، جز آنکه تقی الدّین مقریزی (متوفی ۸۴۵)
گوید: «والاصْوَمیّه أتباع
یحیی بن اَصوَم» که قطعاً اَصْرَم و اَصْرَمیّه است؛ و شاید غلط چاپی طبع بولاق (۱۲۷۰) باشد که در دسترس نگارنده است.
بنابراین، باید گفت که بدعیّه را اصرمیّه نیز میخواندهاند.
احمد بن
یحیی مهدی لِدین الله (متوفی ۸۴۰) می گوید که بدعیّه نماز را سه رکعتی میدانند و میگویند در نماز یک رکعت یا دو رکعت وجود ندارد و
حج را در هر سال
جایز میشمارند (ظاهراً در هر ماه از سال) و به زن
حائض امر میکنند که روزه بگیرد.
ابن حَزم (متوفی ۴۵۶)
از جمله خوارج ابواسماعیل بطیحی و یارانش را نام میبرد که میگفتند: نماز
واجب فقط یک رکعت در بامداد و یک رکعت در شامگاه است.
ابن حزم گوید: این ابواسماعیل بَطیحی از ازارقه بود؛ جز آنکه چیزهای دیگری بر عقاید ایشان افزود.
از مقایسه گفته ابن حزم با گفته
اشعری، این احتمال پیش میآید که ممکن است فرقه بدعیّه و
پیروان بطیحی یکی باشند؛ جز آنکه در بیان الادیان ـ که ذکر کردیم ـ بدعیّه را اصحاب
یحیی بن اصرم خوانده است.
ابن حزم عقاید دیگری هم به ابواسماعیل بطیحی نسبت میدهد، از جمله اینکه حج در همه ماههای سال جایز است، گوشت ماهی بدون
ذبح حرام است، از «
مجوس» نباید
جزیه گرفت، خواندن
خطبه در
عید اضحی و
عید فطر کفر است، و دوزخیان در
آتش، در لذت و نعمت باشند.
این عقاید همه بدعتهای بزرگ محسوب میشود و شاید به همین جهت معتقدان آن با بدعیّه یکی هستند.
نتیجه آنکه بدعیه دستهای از خوارجاند که جزو فرقه بزرگ اَزارقه (اصحاب نافع بن ازرق) بودهاند و در آن فرقه بزرگ، عقاید خاصی برای خویش
بدعت نهاده و به همین جهت بدعیه خوانده شدهاند و ایشان را اَصْرمیّه نیز میخواندهاند و احتمال هم هست که
پیروان بطیحی و
یحیی بن اصرم یا یکی یا به یکدیگر خیلی نزدیک بوده باشند.
و قول احمد بن
یحیی مهدی لدین الله تا اندازهای این معنی را تأیید میکند.
(۱) علاوه بر قرآن.
(۲) ابن حزم، الفصل فی الملل والاهواء والنحل، مصر ۱۳۲۱/۱۹۰۳.
(۳) محمد بن عبیدالله ابوالمعالی، کتاب بیان الادیان، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۱۲ ش).
(۴) علی بن اسماعیل اشعری، کتاب مقالات الاسلامیین و اختلاف المصلین، چاپ هلموت ریتر، ویسبادن ۱۴۰۰/۱۹۸۰.
(۵) عبدالقادر بن ابی صالح عبدالقادر گیلانی، الغُنیَه لطالبی طریق الحق، قاهره ۱۳۷۵/۱۹۵۶.
(۶) مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البَدء والتاریخ، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
(۷) احمد بن علی مقریزی، المواعظ والاعتبار بذکرالخطط والا´ثار، بولاق ۱۲۷۰/۱۸۵۳.
(۸) احمد بن
یحیی مهدی لِدین الله، کتاب الملل و النحل، چاپ محمد جواد مشکور، در نشریه دانشکده ادبیات تبریز، سال ۱۱، ش ۲ (تابستان ۱۳۳۸)، ص ۱۱۷ـ۱۵۰.
(۹) نشوان بن سعید حمیری، الحورالعین، چاپ کمال مصطفی، تهران ۱۹۷۲.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «بدعیه»، شماره۷۷۰.