• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

فرهنگ قرآنی حرف م۳-۱

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مجلات علوم قرآنی
مجلات علوم قرآنی
(معرفی مجلات مختص مباحث قرآنی یا دارای بخشی مرتبط با این مباحث)
در کتاب دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی تعدادی از نشریات علوم قرآنی در ایران معرفی شده‌اند.
این نشریات برخی ویژه علوم قرآنی‌اند و تعدادی ستون ویژه قرآن و تعدادی ویژه نامه قرآن دارند. اینک به اختصار به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
الف) نشریات ویژه علوم قرآنی:
۱. آیات (ماهنامه قرآنی)؛ صاحب امتیاز: شرکت بیان نور؛ مدیر مسئول: علی اکبر ناری ابیانه؛ سردبیر: محمدرضا ناری ابیانه؛
۲. بشارت (نشریه دو ماهیانه قرآنی، نخستین نشریه قرآنی ویژه جوانان)؛ صاحب امتیاز: مؤسسه معارف اسلامی امام رضا علیه‌السّلام؛ مدیر مسئول و سردبیر: محمد عبداللهیان؛
۳. بینات (فصلنامه ویژه پژوهش‌های قرآنی)؛ صاحب امتیاز: مؤسسه معارف اسلامی امام رضا علیه‌السّلام؛ مدیر مسئول: محمدعلی مهدوی راد (تا شماره ۱۱) و پس از آن، محمد عبداللهیان؛
۴. ترجمان وحی (شش ماهیانه)؛ صاحب امتیاز: سازمان اوقاف و امور خیریه؛
۵. پژوهش‌های قرآنی (فصلنامه)؛ صاحب امتیاز: مرکز فرهنگ و معارف قرآن؛
۶. پیام قرآن (فصلنامه)؛ صاحب امتیاز: دارالقرآن الکریم آیت‌الله گلپایگانی رحمة‌الله‌علیه؛
۷. رسالة القرآن (فصلنامه به زبان عربی)؛ صاحب امتیاز: دارالقرآن الکریم آیت‌الله گلپایگانی رحمة‌الله‌علیه؛
۸. صحیفه مبین (فصلنامه)؛ صاحب امتیاز: دانشگاه آزاد اسلامی؛
۹. ندای ذکر (دوهفته نامه)؛ صاحب امتیاز: دارالقرآن الکریم نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علامه طباطبایی؛
۱۰. ندای وحی (ماهنامه)؛ ناشر: دارالقرآن نیروی دریایی سپاه؛
۱۱. نشریه فصلنامه داخلی دانشگاه علوم اسلامی رضوی، ویژه علوم و معارف قرآنی.
ب) نشریات دارای ستون ویژه علوم قرآنی:
۱. اندیشه حوزه؛ ۲. پاسدار اسلام؛ ۳. کیهان اندیشه؛ ۴. مشکوة؛ ۵. نامه مفید؛ ۶. وقف میراث جاویدان.
ج) نشریات دارای ویژه نامه علوم قرآنی:
۱. دانشگاه انقلاب (شماره ۱۱۰، تابستان و پاییز ۱۳۷۶)؛
۲. سروش (هفته نامه ویژه ماه رمضان)؛
۳. صنعت چاپ (ماهنامه، شماره ۱۸۰، آذر ۱۳۷۶)؛
۴. کیهان اندیشه (دو ماهیانه، شماره ۲۸، بهمن و اسفند ۱۳۶۸)؛
۵. مترجم (فصلنامه، شماره ۱۰، تابستان ۱۳۷۳).
[۱] خرمشاهی، بهاء الدین، ۱۳۲۴ -، دانش نامه قرآن وقرآن پژوهی، ج۲، ص (۲۲۳۱-۲۲۳۵).

مجمل (علوم قرآنی)
مجمل
(لفظ فاقد معنای آشکار بالفعل، و مردد میان چند احتمال)
«مجمل» لفظی است که دلالتش بر معنا یا حکم شرعی، واضح نباشد و مراد متکلم به دست نیاید؛ به عبارت دیگر، مجمل لفظی است که ظهور بالفعل ندارد؛ هر چند مجمل بودن آن، به سبب یکی از اسباب اجمال باشد.
همه دانشمندان اسلامی جز داوود ظاهری وقوع مجمل در قرآن را پذیرفته‌اند. مثال مجمل در قرآن: (والمطلقات یتربصن بانفسهن ثلاثة قروء). در این آیه، کلمه «قرء» در دو معنای «حیض» و «طهر» مشترک است؛ بنابراین، معلوم نیست مراد خداوند از آیه مزبور، تربص (منتظر ماندن) تا خاتمه سه طهر است یا تربص تا خاتمه سه حیض.
درباره امکان بقای مجمل به حال خود، اقوالی است که اصح اقوال آن است که اجمال رفع می‌شود؛ به ویژه در اموری که باید به آن‌ها عمل بشود و خداوند بندگان را به آن‌ها امر کرده باشد. لفظ مجمل را با توجه با آشکار شدن معنای آن توسط مبین (اعم از متصل یا منفصل)، «مبین به غیر» می‌گویند.
مجمل سه گونه است:
۱. مجمل بالذات؛ مانند حروف مقطعه قرآن؛
۲. مشترک لفظی که قرینه‌ای بر تعیین یکی از معانی نداشته باشد؛
۳. مشترک معنوی.
عناوین مرتبط: اسباب اجمال.
[۳] زرکشی، محمد بن بهادر، ۷۴۵ - ۷۹۴ق، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، ج۲، ص (۱۸۳-۱۸۴).
[۴] زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، ۱۳۲۷-۱۴۰۷ق، اصول الفقه، ج۳، ص.
[۵] میرزای قمی، ابوالقاسم بن محمد حسن، ۱۱۵۱ - ۱۲۳۱ق، قوانین الاصول، ج۱، ص۳۳.
[۶] آخوندخراسانی، محمدکاظم بن حسین، ۱۲۵۵-۱۳۲۹ق، کفایة الاصول، ص۲۹.
[۷] آخوندخراسانی، محمدکاظم بن حسین، ۱۲۵۵-۱۳۲۹ق، کفایة الاصول، ص۲۹.
[۸] خویی، ابوالقاسم، ۱۲۷۸ - ۱۳۷۱، محاضرات فی اصول الفقه، ج۵، ص۳۸.
[۹] خویی، ابوالقاسم، ۱۲۷۸ - ۱۳۷۱، محاضرات فی اصول الفقه، ج۵، ص۳۸.
[۱۰] مکارم شیرازی، ناصر، ۱۳۰۵ -، انوارالاصول، ج۲، ص۲۱.
[۱۱] مشکینی، علی، ۱۳۰۰ -۱۳۸۶، اصطلاحات الاصول، ص (۲۳۲-۲۳۳).
[۱۲] محقق حلی، جعفر بن حسن، ۶۰۲ - ۶۷۶ ق، معارج الاصول، ص۱۰.
[۱۳] مظفر، محمد رضا، ۱۹۰۴ - ۱۹۶۴م، اصول الفقه، جزء۱، ص۱۸.
[۱۴] علم الهدی، علی بن حسین، ۳۵۵ - ۴۳۶ق، الذریعة الی اصول الشریعة، ج۱، ص۳۲.
[۱۵] سبحانی، جعفر، ۱۳۰۸ -، الموجزفی اصول الفقه، ج۱،۲، ص۲۳.
[۱۶] شهابی، محمود، ۱۲۸۲ - ۱۳۶۵، تقریرات اصول، جزء۲، ص۱۰.
[۱۷] فاضل لنکرانی، محمد، ۱۳۰۹ -۱۳۸۶، سیری کامل دراصول فقه، ج۹، ص۱۵.

مجمل و مبین (علوم قرآنی)
مجمل و مبین
(از تقسیمات الفاظ قرآن، به ملاک ابهام و وضوح معنا)
«مجمل» لفظی است که دلالتش بر معنا یا حکم شرعی، واضح و روشن نباشد و بین دو یا چند احتمال مردد باشد و نتوان دریافت کدام یک مراد گوینده است.
«مبین» در مقابل مجمل، لفظی است که دلالتش بر معنا یا حکم شرعی روشن، و مراد گوینده از آن، قابل دستیابی است.
مثال مجمل در احکام شرعی را، آیه «ید سارق» دانسته‌اند: (والسارق والسارقة فاقطعوا ایدیهما) ؛ زیرا معنای «ید» (دست) واضح نیست؛ چون دست را گاهی تا ساعد و گاهی تا آرنج و گاهی تا بغل و کتف می‌گویند، و صرفا از روی آیه معلوم نیست دست دزد را از کجا باید برید، و باید قرینه یا بیانی دیگر، حد آن را معلوم کند.
عناوین مرتبط: مجمل؛ مبین؛ اسباب اجمال؛ مبین متصل؛ مبین منفصل.
[۱۹] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، ۸۴۹ - ۹۱۱ق، الاتقان فی علوم القرآن، ج۳، ص۵.
[۲۰] زرکشی، محمد بن بهادر، ۷۴۵ - ۷۹۴ق، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، ج۲، ص (۱۸۳-۱۸۴).
[۲۱] صالح، صبحی، ۱۹۲۶ -، مباحث فی علوم القرآن، ص۳۰.
[۲۲] کمالی دزفولی، علی، ۱۲۹۲ -، قرآن ثقل اکبر، ص۱۹.

مجید (قرآن)
مجید (قرآن)
(یکی از اوصاف قرآن)
یکی از اسامی و صفات قرآن، «مجید» است که در آیات (ق والقرآن المجید)؛ «ق، سوگند به قرآن مجید»
و (بل هو قرآن مجید) آمده است.
«مجید» از ماده «مجد» به معنای گستردگی شرافت و جلالت است.
قرآن به لحاظ عظمت و شرافت بی پایانش و همچنین به دلیل مفاهیم عمیق و آموزنده اش «مجید» نامیده شده است.
[۲۵] سخاوی، علی بن محمد، ۵۵۸-۶۴۳ق، جمال القراء و کمال الاقراء، ج۱، ص۱۷.
[۲۶] راغب اصفهانی، حسین بن محمد، - ۵۰۲ق، المفردات فی غریب القرآن، ص۴۷.
[۲۷] زرکشی، محمد بن بهادر، ۷۴۵ - ۷۹۴ق، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، ج۱، ص۲۸.
[۲۸] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، ۸۴۹ - ۹۱۱ق، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱۸.
[۲۹] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، ۸۴۹ - ۹۱۱ق، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۱.
[۳۰] مصباح، محمد تقی، ۱۳۱۳ -، قرآن شناسی، ج۱، ص۶.

محاذات
محاذات
(استعمال لفظ به غیر صورت معمول آن، به دلیل مقارنت آن با لفظ دیگر)
«محاذات» از انواع اسلوب بیانی و بدیعی قرآن و به این معنا است که لفظی به خاطر انضمام آن به لفظ دیگر، بر وزن آن آورده شود که اگر به صورت مستقل به کار می‌رفت، جایز نبود این گونه استعمال شود؛ مانند:
۱. (واللیل اذا سجی) که «سجی» از ریشه «سجو» است که به خاطر انضمام به آیات قبل و بعد، با «ی» آمده است؛
۲. (ولو شاء الله لسلطهم علیکم فلقاتلوکم) که «ل» در «لسلطهم» جواب «لو» است و «ل» در «فلقاتلوکم» به خاطر محاذات با «لسلطهم» آمده است؛ در حالی که معنای آیه این گونه است: «لسلطهم علیکم فقاتلوکم»؛
۳. (انما نحن مستهزؤون الله یستهزیء بهم) ؛
۴. (ومکروا ومکر الله).
[۳۵] زرکشی، محمد بن بهادر، ۷۴۵ - ۷۹۴ق، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، ج۳، ص۳۹.

محرمات قرائت قرآن
محرمات قرائت قرآن
(اعمال غیر مجاز برای قاری قرآن، هنگام قرائت)
از آداب قرائت قرآن که قاری باید آن را بیاموزد، محرمات قرائت است؛ یعنی اعمالی که انجام دادن آن‌ها بر قاری حرام است و هنگام قرائت باید از آن‌ها بپرهیزد.
یکی از محرمات قرائت قرآن، «قرائت شاذ» است. سیوطی می‌نویسد: قرائت به شاذ، جایز نیست.
یکی از محرمات قرائت قرآن، خواندن قرآن با صوت غنایی و طبق قواعد علم موسیقی است.
عناوین مرتبط: مستحبات قرائت قرآن.
[۳۶] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، ۸۴۹ - ۹۱۱ق، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۵.
[۳۷] بیگلری، حسن، سرالبیان فی علوم القرآن، ص۲۸.

محکم (علوم قرآنی)
محکم
(عبارت دارای معنای صریح و بدون احتمالات مختلف)
«محکم» اسم مفعول از باب افعال به معنای «متقن» و «ممنوع» است؛ چنان که گفته می‌شود: احکم الامر، ‌ای: اتقنه (کار را استوار کرد) و احکم الرای، ‌ای: اتقنه و منعه من الفساد.
قرآن کریم به هر دو معنا محکم است؛ یعنی هم الفاظ و معانی آن متقن و استوار است و هم ممنوع و بازداشته شده از هر نقص و عیبی است: (کتاب احکمت آیاته).
اما در اصطلاح، آیات محکم آیاتی هستند که از لحاظ دلالت چنان صریح و روشنند که هیچ زمینه‌ای برای احتمالات دیگر در معنای آن‌ها باقی نمی‌گذارند. این آیات بنا به مفاد آیه ۷ سوره آل عمران‌ام الکتاب‌اند؛ یعنی اصل، مرجع، مفسر و توضیح دهنده آیات دیگرند؛ چنان که راغب در المفردات فی غریب القرآن می‌گوید: «المحکم ما لاتعرض فیه شبهة لا من حیث اللفظ و لا من حیث المعنی، و المتشابه ما لا ینبیء ظاهره عن المراد».
برخی برای «محکم» تعریف‌های دیگری نیز ذکر کرده‌اند؛ مانند:
۱. محکم آن است که قابل تاویل نباشد.
۲. آیاتی که اخبار انبیا و امت‌های آن‌ها به تفصیل و با تکرار در آن‌ها آمده است.
۳. آیاتی که فرایض و وعد و وعید در آن‌ها آمده است.
۴. آیاتی که ظاهرش مراد واقعی است.
۵. آن است که مراد واقعی آن معلوم باشد؛ چه با فهم ظاهر آیه و چه با تاویل آن.
[۳۹] زرکشی، محمد بن بهادر، ۷۴۵ - ۷۹۴ق، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، ج۲، ص۶.
[۴۰] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، ۸۴۹ - ۹۱۱ق، الاتقان فی علوم القرآن، ج۳، ص.
[۴۱] زرقانی، محمد عبد العظیم، ۱۹۴۸- م، مناهل العرفان فی علوم القرآن، ج۲، ص۲۸.
[۴۲] مکارم شیرازی، ناصر، ۱۳۰۵ -، تفسیر نمونه، ص (۳۲۰-۳۳۰).
[۴۳] مدرسی، محمد تقی، ۱۹۴۵-م، من هدی القرآن، ج۴، ص۱۲.
[۴۴] معرفت، محمد هادی، ۱۳۰۹ -۱۳۸۵، التمهید فی علوم القرآن، ج۳، ص۱.
[۴۵] طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، قرآن دراسلام، ص۴.
[۴۶] رامیار، محمود، ۱۳۰۱ - ۱۳۶۳، تاریخ قرآن، ص۲۲.
[۴۷] جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۳، ص (۱۱-۷۶).

محکم باواسطه
محکم باواسطه
(آیه دارای معنای معین، پس از ارجاع به آیه محکم)
محکم باواسطه، یکی از اقسام محکم و آن آیه‌ای است که با ارجاع به آیات محکم، معنای آن روشن می‌شود.
علامه طباطبایی رحمة‌الله‌علیه می‌فرماید: در قرآن مجید آیه‌ای نیست که هیچ دسترسی به مراد واقعی اش ممکن نباشد. و آیات قرآن یا بی واسطه محکمند یا مانند متشابهات باواسطه محکم می‌شوند.
عناوین مرتبط: محکم بی واسطه.
[۴۸] طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، قرآن دراسلام، ص۴.
[۴۹] بیات مختاری، ماشاءالله، پژوهشی درحکمت متشابهات قرآن (پایان نامه)، ص۴.

محکم بی واسطه
محکم بی واسطه
(آیه دارای معنای روشن و معین، بدون مراجعه به آیات دیگر)
محکم بی واسطه، یکی از اقسام محکم و عبارت است از آیاتی که معنای آن‌ها بدون مراجعه به آیات دیگر روشن است. این آیات بنا به تعبیر قرآن کریم، مادر و مرجع آیات متشابهند: (منه آیات محکمات هن‌ام الکتاب).
عناوین مرتبط: محکم باواسطه.
[۵۱] طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، قرآن دراسلام، ص۴.

محکم ظاهر
محکم ظاهر
(آیه دارای یک معنای ظاهر (راجح) و یک معنای مرجوح)
مراد از محکم ظاهر، این است که آیه‌ای به روشنی بر معنای خود دلالت می‌کند؛ اما مانع استفاده از معنای دیگری (که البته مرجوح است) نمی‌شود؛ مانند: (والسارق والسارقة فاقطعوا ایدیهما) که «فاقطعوا» به روشنی بر قطع و جدا کردن دلالت می‌کند؛ اما مجروح کردن را انکار نمی‌کند؛ هر چند این معنا، معنای مرجوح و غیرمتبادر است.
عناوین مرتبط: محکم نص.
[۵۳] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، ۸۴۹ - ۹۱۱ق، الاتقان فی علوم القرآن، ج۳، ص.
[۵۴] صالح، صبحی، ۱۹۲۶ -، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۸.

محکم مطلق
محکم مطلق
(آیات دارای معنای روشن از همه جهات، و فاقد هر گونه تشابه)
آیات محکم به «محکم مطلق» و «محکم من وجه» تقسیم شده است. محکم مطلق به آیه‌ای می‌گویند که از همه جهات محکم باشد و هیچ گونه تشابهی در آن نباشد. توضیح آن که حقیقت قرآن همچون نور و وجود، دارای مراتب تشکیکی است و سلسله مراتب طولی و عرضی دارد؛ به گونه‌ای که ممکن است آیه‌ای نسبت به آیه دیگر محکم باشد؛ اما همان آیه از بعضی جهات و نسبت به آیه‌ای دیگر متشابه باشد. و ممکن است یک آیه از یک جهت محکم و از جهتی دیگر متشابه باشد.
علامه طباطبایی رحمة‌الله‌علیه نیز نسبی بودن محکم و متشابه را پذیرفته، می‌فرماید: ما در قرآن متشابه مطلق نداریم؛ ولی محذوری از وجود محکم مطلق نیست.
به نظر محیی الدین عربی، جمله «لااله الا الله» مادر و مرجع همه محکمات است. استاد جوادی آملی می‌فرماید: گویا آیه (لیس کمثله شیء) محکم مطلق است که عنوان «ام الکتاب» بر آن اطلاق می‌شود، و مادر و مرجع دیگر محکمات است.
عناوین مرتبط: محکم من وجه.
[۵۶] بیات مختاری، ماشاءالله، پژوهشی درحکمت متشابهات قرآن (پایان نامه)، ص۴.
[۵۷] طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، قرآن دراسلام، ص۴.
[۵۸] طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶.
[۵۹] جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۳، ص۷.
[۶۰] جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۳، ص۶.

محکم من وجه
محکم من وجه
(آیه محکم از یک جهت، و متشابه از جهت دیگر)
محکم من وجه، آیه‌ای است که از یک جهت محکم و از جهت دیگر متشابه باشد؛ و این به دلیل نسبی بودن محکم و متشابه است.
عناوین مرتبط: محکم مطلق؛ متشابه مطلق؛ متشابه من وجه.
[۶۱] طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، قرآن دراسلام، ص۴.
[۶۲] جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۳، ص۷.
[۶۳] جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۳، ص۶.
[۶۴] بیات مختاری، ماشاءالله، پژوهشی درحکمت متشابهات قرآن (پایان نامه)، ص۴.
[۶۵] طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶.

محکم من وجه
محکم من وجه
(آیه محکم از یک جهت، و متشابه از جهت دیگر)
محکم من وجه، آیه‌ای است که از یک جهت محکم و از جهت دیگر متشابه باشد؛ و این به دلیل نسبی بودن محکم و متشابه است.
عناوین مرتبط: محکم مطلق؛ متشابه مطلق؛ متشابه من وجه.
[۶۶] طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، قرآن دراسلام، ص۴.
[۶۷] جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۳، ص۷.
[۶۸] جمعی از محققان، علوم القرآن عندالمفسرین، ج۳، ص۶.
[۶۹] بیات مختاری، ماشاءالله، پژوهشی درحکمت متشابهات قرآن (پایان نامه)، ص۴.
[۷۰] طباطبایی، محمد حسین، ۱۲۸۱ - ۱۳۶۰، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۶.

محکم نص
محکم نص
(آیه دارای معنای روشن و متعین و فاقد معنای احتمالی دیگر)
محکم نص، آیه‌ای است که معنای آن آشکار باشد و به روشنی فهمیده شود و به هیچ وجه بر معنای دیگر (هرچند معنای مرجوح) دلالت نکند؛ مانند: (الزانیة والزانی فاجلدوا کل واحد منهما مئة جلدة) که نص در وجوب تجلید است.
عناوین مرتبط: محکم ظاهر.
[۷۲] صالح، صبحی، ۱۹۲۶ -، مباحث فی علوم القرآن، ص۲۸.
[۷۳] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، ۸۴۹ - ۹۱۱ق، الاتقان فی علوم القرآن، ج۳، ص.

محکم و متشابه (علوم قرآنی)
محکم و متشابه
(از تقسیمات دلالت الفاظ قرآن، به اعتبار داشتن معنای صریح و بدون احتمالات مختلف یا عدم آن)
مبحث محکم و متشابه، یکی از مباحث اساسی و کلیدی در علوم قرآن است که آگاهی به آن برای برداشت و استنباط درست از مفاهیم قرآن، ضرورت دارد.
طرح موضوع محکم و متشابه در عالم اسلام و میان مسلمانان، ریشه در خود قرآن دارد. خداوند متعال می‌فرماید: (هو الذی انزل علیک الکتاب منه آیات محکمات هن‌ام الکتاب واخر متشابهات فاما الذین فی قلوبهم زیغ فیتبعون ما تشابه منه ابتغاء الفتنة وابتغاء تاویله وما یعلم تاویله الا الله والراسخون فی العلم یقولون آمنا به کل من عند ربنا وما یذکر الا اولوا الالباب)؛ «اوست کسی که این کتاب [۱۴]     را بر تو فرو فرستاد پاره‌ای از آن آیات محکم و روشن     است آنها اساس کتابند و [۱۶]     دیگر متشابهاتند تاویل پذیرند     اما کسانی که در دلهایشان انحراف است برای فتنه جویی و طلب تاویل آن دلخواه خود     از متشابه آن پیروی می‌کنند با آنکه تاویلش را جز خدا و ریشه داران در دانش کسی نمی‌داند که     می‌گویند ما بدان ایمان آوردیم همه محکم و چه متشابه     از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان کسی متذکر نمی‌شود».
همچنین گذشت زمان پرسش‌های فراوانی را در این باره پدید آورده است. تحقیقات دانشمندان، اسلام شناسان و قرآن پژوهان نیز باعث شده است که موضوع محکم و متشابه گسترش یابد و صدها رساله و اثر کوچک و بزرگ تدوین و در پرتو این تتبعات، مفاهیم ارزشمند و قابل توجهی به مجموعه معارف و فرهنگ اسلامی افزوده شود.
برخی از مباحث در باب محکم و متشابه به این شرح است: معنای لغوی و اصطلاحی محکم و متشابه، اقسام متشابهات، فرق میان محکم ومتشابهات، امکان یا عدم امکان علم به متشابهات، وظیفه ما در قبال آیات محکم و متشابه، حکمت وجودی آیات متشابه در قرآن، مزیت یا عدم مزیت آیات محکم بر متشابه و تعیین مصادیق آیات متشابه.
معروفترین کتاب از آثار قدما در زمینه تشریح متشابهات، متشابه القرآن اثر قاضی عبدالجبار همدانی (م ۴۱۵ ق) متکلم بزرگ معتزلی است. بعضی از آثار قدیمی شیعه عبارتند از: حقائق التاویل اثر شریف رضی (م ۴۰۶ ق) جامع نهج البلاغة که فقط مجلد پنجم آن محفوظ مانده و به طبع رسیده است؛ تفسیر نعمانی که منسوب به شریف مرتضی (م ۴۳۶ ق) هم هست، هم جداگانه به نام المحکم و المتشابه و هم تماما در مجلد ۹۳ بحار الانوار به طبع رسیده است؛ متشابه القرآن و مختلفه تالیف ابن شهرآشوب مازندرانی (م ۵۸۸ ق). در عصر جدید دو اثر از آثار قرآن پژوهان شیعه در این زمینه عبارت است از اضواء علی متشابهات القرآن تالیف شیخ خلیل یاسین؛ و دیگر مجلد سوم از کتاب التمهید فی علوم القرآن تالیف محمد هادی معرفت.
درباره سیر نگارش در زمینه محکم و متشابه در گذشته و حال رجوع کنید به پاروقی کتاب البرهان فی علوم القرآن، نوع ۴۶ (فی اسالیب القرآن و فنونه البلیغة)، تحقیق دکتر یوسف عبدالرحمان مرعشلی، جمال حمدی ذهبی و ابراهیم عبدالله کردی.
عناوین مرتبط: محکم، متشابه.
[۷۵] زرکشی، محمد بن بهادر، ۷۴۵ - ۷۹۴ق، البرهان فی علوم القرآن (باحاشیه)، ج۲، ص۶.
[۷۶] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، ۸۴۹ - ۹۱۱ق، الاتقان فی علوم القرآن، ج۳، ص.
[۷۷] جمعی از محققان، مجله مبین، ج۲، ص۲.

محل‌های وقف
محل‌های وقف
(جایگاه وقف قاری در وقت قرائت)
محل‌های وقف، یعنی جاهایی که قاری در آن‌ها عمل وقف را انجام می‌دهد.
وقف با توجه به این موضوع، به دو قسم کلی تقسیم می‌شود:
۱. وقف اختیاری: گاهی قاری به اراده و تشخیص خود، کلمه‌ای را برای وقف برمی گزیند.
۲. وقف اضطراری: گاهی قاری به دلیل به پایان رسیدن نفس، عطسه، سرفه و… محل وقف خویش را اختیار می‌کند، که طبعا نوعی اضطرار در انتخاب محل وقف دخیل بوده است.
عناوین مرتبط: وقف اضطراری؛ وقف اختیاری.
[۷۸] موسوی بلده، محسن، حلیة القرآن قواعد تجوید مطابق با روایت حفص از عاصم، ج۲، ص۱۲.

مخارج حروف
مخارج حروف
(محل تبدیل هوای خارج شده از ریه‌ها به حروف)
مخارج حروف، محل‌های خروج حرف، و از مهم‌ترین مباحث تجوید قرآن است.
هوای خارج شده از ریه‌ها، پس از عبور از حنجره - چه تارهای صوتی را مرتعش سازد و چه نسازد - در یکی از قسمت‌های دستگاه تکلم محدود می‌شود و به این ترتیب، حرف ایجاد می‌شود. محل مذکور را که هوا در آن به حرف مبدل می‌شود «مخرج حرف» می‌نامند. مخارج حروف را به «فرعی» و «اصلی» تقسیم کرده‌اند.
تعداد مخارج فرعی حروف از موارد اختلافی است؛ برخی تا هفده مخرج برشمرده‌اند. مخارج اصلی حروف به ترتیب ذیل است:
مخرج جوف؛ مخرج حلق؛ مخرج خیشوم؛ مخرج شفتان؛ مخرج لسان.
مخارج هفده گانه حروف در فرهنگنامه آمده است.
عناوین مرتبط: مخرج اول حروف تا مخرج هفدهم حروف.
[۷۹] سیوطی، عبد الرحمان بن ابی بکر، ۸۴۹ - ۹۱۱ق، الاتقان فی علوم القرآن، ج۱، ص۳۴.
[۸۰] حنفی، جلال، ۱۹۱۵-، قواعدالتجویدوالالقاءالصوتی، ص۲.
[۸۱] نصر، عطیه قابل، غایة المریدفی علم التجوید، ص۱۲.

مخاطبان قرآن
مخاطبان قرآن
از برخی روایات چنین استفاده شده است که مخاطبان قرآن فقط پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم و امامان معصوم علیه‌السّلام هستند؛ برای نمونه، زید شحام از امام باقر علیه‌السّلام روایت می‌کند که آن حضرت خطاب به قتادة بن دعامه (فقیه اهل بصره) با لحن توبیخ آمیز می‌فرماید: به من خبر رسیده است که قرآن را تفسیر می‌کنی… اگر به استنباط شخصی یا به استناد اقوال سایر مردم چنین می‌کنی، خود و دیگران را هلاک کرده‌ای؛ زیرا قرآن را تنها کسی می‌فهمد که مخاطب آن است (انما یعرف القرآن من خوطب به).
اما قول مشهور آن است که قرآن برای عموم مردم نازل شده است و همه مردم مخاطب قرآن هستند و احادیثی که نوعی اختصاص از آن فهمیده می‌شود، ناظر به فهم معانی بطون قرآن یا امثال آن است.
از زاویه دیگر این پرسش مطرح است که آیا قرآن برای همه جهانیان است یا به مؤمنان و متقیان اختصاص دارد؟ در بعضی از آیات، تعبیراتی نظیر (هدی للمتقین) و (وهدی وبشری للمؤمنین) آمده است؛ ولی در بعضی دیگر مانند (ان هو الا ذکر للعالمین) و (وما ارسلناک الا رحمة للعالمین) قرآن را برای عموم مردم دانسته است.
در پاسخ این پرسش گفته شده: در آیاتی که خطاب قرآن به همه مردم عالم است، در واقع می‌خواهد بگوید قرآن به قوم و دسته خاصی اختصاص ندارد و هر کس به طرف قرآن بیاید نجات می‌یابد؛ اما در آیاتی که از کتاب هدایت بودن برای مؤمنان و متقیان نام می‌برد، می‌خواهد این نکته را روشن کند که سرانجام چه کسانی رو به قرآن می‌آورند و چه گروه‌هایی از آن دوری خواهند گزید.
[۸۶] حر عاملی، محمد بن حسن، ۱۰۳۳ - ۱۱۰۴ ق، وسائل الشیعه (آل البیت)، ج۲۷، ص (۱۷۶-۲۰۶).
[۸۷] مطهری، مرتضی، ۱۲۹۹ - ۱۳۵۸، آشنایی باقرآن، ج (۱،۲)، ص۴.
[۸۸] مکارم شیرازی، ناصر، ۱۳۰۵ -، انوارالاصول، ج۲، ص۳۳.
[۸۹] بابایی، علی اکبر، ۱۳۳۲-، مکاتب تفسیری، ص (۲۹۵-۳۰۰).




جعبه ابزار