قذف
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
در لغت به
معنی «افكندن و انداختن» و در اصطلاح فقهی، متهم ساختن فردی به
جرم زنا و
لواط است. مرتكب این
جرم را
قاذف و مجنی علیه را
مقذوف مینامند.
در خصوص
جرم قذف منحصراً انتساب دو
جرم زنا و
لواط مورد نظر است و به محض عدم اثبات
زنا یا
لواط، دادگاه مكلف به صدور
حکم به محكومیت قاذف به هشتاد ضربه شلاق میباشد و دیگر نیازی به اعلام شكایت مجدد و درخواست
مقذوف نیست. اما در سایر جرایم انتسابی مانند
مساحقه، بنا به تقاضای مجنی علیه و با نظر
حاکم، شخص نسبت دهنده
تعزیر میشود.
حد قذف بر
قاذف از روی لباس وی زده میشود و برهنه نمیگردد. (برداشت از مادۀ ۱۵۵ قانون مجازات اسلامی)
الف)نسبت دادن
زنا یا
لواط به قدر كافی صریح باشد؛ در این خصوص لازم است كه گوینده به معانی و مفاهیم الفاظی كه ادا میكند، آگاه باشد؛ هر چند كه شنونده
معنای آن را نداند.
ب) مجنی علیه قذف، معین باشد؛ ممكن است در قذف طرف خطاب، خود مخاطب باشد، مثل این كه كسی به دیگری بگوید: تو مرتكب
زنا شدهای و ممكن است كه قذف متوجه شخص ثالثی باشد، مثل این كه كسی به دیگری بگوید: برادرت مرتكب
لواط شده است. كه در این حالت شخص
قاذف نسبت به كسی كه
زنا را به او نسبت داده است محكوم به
حد قذف میشود و نسبت به مخاطب كه به واسطه این دشنام اذیت شده
تعزیر میشود.
«هر دشنامی كه باعث اذیت شنونده شود و دلالت بر قذف نكند مانند اینكه كسی به زنش بگوید تو
باکره نبودی موجب محكومیت گوینده به شلاق تا ۷۴ ضربه میشود». (ماده ۱۴۵ قانون مجازات اسلامی)
ج) رابطه سببیت بین فعل
قاذف و قذف شخص طرف
جرم؛ اگر رابطه سببیت بین عمل
قاذف و نسبت
زنا یا
لواط به شخص دیگری برقرار نشود،
حد قذف اجرا نخواهد شد. در این زمینه قانونگذار موارد متعددی را در قانون اسلامی مقرر كرده است كه در ذیل آورده میشود:
۱- نفی ولد فرزند توسط پدر: اگر كسی به فرزند خود كه در حقیقت رابطه پدر و فرزندی بین آنها برقرار است، بگوید: «تو فرزند من نیستی»
حد قذف مصداق پیدا خواهد كرد. همچنین اگر كسی به فرزند مشروع دیگری بگوید: «تو فرزند او نیستی» محكوم به
حد قذف خواهد شد. البته در این موارد اگر قرینهای باشد كه نشان دهد منظور شخص از این حرفها قذف نبوده است، حد ثابت نمیشود.
۲- قذف پدر و جدّ پدری نسبت به فرزند: چنانچه پدری فرزندش را قذف كند، مستوجب
حد قذف نیست گرچه برای این عمل
حرام تعزیر می شود. دلیل مستثنی ساختن پدر از عموم قانون كیفر قذف روایت صحیحی است كه در این زمینه از امام محمدباقر (علیه السلام) وارد شده است و قانونگذار در تبصره ماده ۱۴۹ قانون مجازات اسلامی این استثنا را اعمال كرده است. قذف به همسر و نیز نسبت به سایر خویشاوندان مستوجب
حد است.
قاذف باید با قصد و سوء نیت و با علم به
معنی و مفهوم لفظ ناروا، شخصی را متهم به
زنا یا
لواط بكند. از شرایط اساسی برای احراز قصد
معنوی در
حد قذف،
بلوغ میباشد بنابراین اگر صغیر غیر
ممیز ی دیگری را اعم از
بالغ یا غیربالغ قذف نماید
حد بر او جاری نمیشود اما اگر نابالغ
ممیز باشد بنابر نظر
حاکم تأدیب میشود و نیز عاقل و مختار بودن شخص
قاذف برای احراز قصد لازم است؛ لذا شخص مجنون و نیز شخصی كه از روی
اکراه و
اجبار دیگری را قذف میكند، حد بر آنها جاری نمیشود.
۱- هرگاه قذف شونده، قذف كننده را تصدیق كند؛
۲- هرگاه شهود با نصاب معتبر آن، به چیزی كه مورد قذف است شهادت بدهند؛
۳- هرگاه قذف شونده یا همه
ورثه او، قذف كننده را عفو نمایند؛
۴- هرگاه مردی زنش را پس از قذف،
لعان كند. با این توضیح كه: اگر شوهر به
زنا كردن همسر خود یقین داشته باشد، میتواند او را قذف كند. حال اگر همسر اعتراف به
زنا نكرد و یا بینهای مبنی بر
زنا ی همسر وجود نداشت ادعای شوهر تصدیق نمیشود بلكه در صورت مطالبۀ همسر، شوهر به مجازات
حد قذف محكوم خواهد شد؛ مگر آن كه شوهر،
لعان جامع شرایطی را واقع سازد كه در این صورت
حد از او برداشته میشود و زن و شوهر تا ابد به یكدیگر
حرام میشوند و فرزندی كه احیاناً از زنای زوجه متولد میشود به خود زوجه تعلق میگیرد و ملحق به زوج نمیگردد.
گفتنی است
حد قذف از حقوق الناس بوده و پس از فوت
مقذوف به
ورثه او منتقل میشود مگر زوج و زوجه كه این
حق را از یكدیگر به ارث نمیبرند.
«هرگاه دو نفر یكدیگر را قذف كنند، خواه قذف آنها همانند و خواه متفاوت باشد حد ساقط و هر یك تا ۷۴ ضربه شلاق
تعزیر میشوند». (ماده ۱۶۲ قانون مجازات اسلامی)
الف) مجازات اصلی؛ حد قذف طبق نص صریح
قرآن، هشتاد ضربه شلاق است و در قانون مجازات اسلامی در ماده ۱۴۰ همین
حکم وارد شده است.
ب) مجازات تبعی؛ اگر
قاذف نتواند نسبت قذفی را كه به دیگری داده است، ثابت كند، شهادت
قاذف به هیچ وجه پذیرفته نمیشود و
قرآن مجید او را
فاسق معرفی میكند.
در صورتی كه پس از اجرای
حد،
قاذف دوباره به كسی نسبت
زنا یا
لواط بدهد و برای بار دوم
حد بر او جاری شود، در مرتبه سوم اگر كسی را قذف كند، كشته میشود. همچنین اگر
قاذف پس از اجرای
حد قذف بگوید: «آنچه كه گفتم درست و به حق بوده است»، در این صورت به لحاظ عدم احراز صریح وقوع قذف،
قاذف تعزیر میشود.
۱) شامبیاتی، هوشنگ؛ حقوق كیفری اختصاصی، تهران، انتشارات ویستار، چاپ چهارم، ۱۳۷۶، ج ۱ صص، ۵۶۲-۵۴۵.
۲) ولیدی، محمدصالح؛ حقوق جزای اختصاصی، تهران، انتشارات امیركبیر، چاپ سوم، ۱۳۷۳، ج ۲، صص ۲۷۲-۲۶۸.
۳) شاملو احمدی، محمدحسین؛ فرهنگ اصطلاحات و عناوین جزایی، تهران، نشر دادیار، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص ۳۴۳.
سایت پژوهه