قذف (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
'''قذف: ''
(وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ) «قذف» (بر وزن حذف) در لغت به معناى پرتاب كردن تير يا چيزى به سوى يک نقطه دور دست است، ولى در اين گونه موارد - مانند كلمه رمى - كنايه از متهم ساختن كسى به يک اتهام ناموسى است و به تعبير ديگر عبارت از فحش و دشنامى است كه به اين امور مربوط مىشود. هر گاه قذف با لفظ صريح انجام گيرد، به هر زبان و به هر شكل بوده باشد، حدّ آن، هشتاد تازيانه است و اگر صراحت نداشته باشد مشمول حكم «تعزير» است (منظور از تعزير، مجازات گناهانى است كه حدّ معينى در شرع براى آن نيامده، بلكه به اختيار حاكم گذارده شده كه با توجّه به خصوصيّات مجرم، كيفيت جرم و شرايط ديگر روى مقدار آن در محدوده خاصى تصميم مىگيرد).
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با
قذف:
(الزَّانِي لَا يَنكِحُ إلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ) (مرد زناكار جز با زن زناكار يا مشرک ازدواج نمىكند و زن زناكار را، جز مرد زناكار يا مشرک، به ازدواج خود در نمىآورد و اين كار بر مؤمنان حرام شده است.)
(وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ) (در حالى كه پيش از اين كه در نهايت آزادى بودند به آن كافر شدند و بدون آگاهى و دورا دور، نسبتهاى ناروا مىدادند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: مراد از جمله
(وَ يَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ) اين است كه از عالم دنيا در باره عالم آخرت نسبتهاى نسنجيده مىدهند، با اينكه به غير از پندار و مظنه دليلى ندارند و با اينكه اصلا آخرت غايب از حواس اينهاست و با اين حال چگونه مىگويند بعثى و بهشتى و دوزخى نيست؟ بعضى از مفسرين گفتهاند: مراد از اين جمله اين است كه به رسول خدا (ص) نسبت ناروا مىدهند و او را ساحر و دروغگو و مفترى و شاعر مىخوانند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قذف»، ص۴۳۵.