• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قصه حضرت شعیب•

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قصه حضرت شعیب علیه السلام به سرگذشت قرآنی حضرت شعیب علیه‌السّلام و نسبت وی با حضرت موسی علیه‌السّلام اطلاق می‌شود.



حضرت شعیب علیه‌السّلام از پیامبران الهی است که نامش ده بار در قرآن کریم آمده است. از آیه ۹۱ سوره هود معلوم می‌شود شعیب پس از نوح ، هود و صالح ، و زمان او به زمان لوط نزدیک بوده است. در آیات ۱۷۶ و ۱۷۷ سوره شعرا قوم شعیب «اصحاب الایکه» نامیده شده و نام شهر او در سوره هود و سوره‌های دیگر «مدین» است.
طبق آیات سوره هود، شعیب علیه‌السّلام مردم خود را به یکتاپرستی و درست داشتن پیمانه و ترازو دعوت می‌کرد؛ ولی آن‌ها نمی‌پذیرفتند و سرانجام، عذاب خداوند بر ایشان فرود آمد و همه آنان را نابود کرد.


قرآن کریم در آیات ۲۲ تا ۲۸ سوره قصص درباره ازدواج حضرت موسی علیه‌السّلام با دختر شعیب علیه‌السّلام سخن گفته و این قصه در تورات هم مسطور است. چون حضرت موسی علیه‌السّلام به «مدین» وارد می‌شود؛ می‌بیند جمعیتی چهارپایان خود را آب می‌دهند؛ از آن جمله، دو زن می‌خواهند گوسفندان خود را آب دهند؛ ولی آب برداشتن از چاه برای ایشان دشوار است. موسی علیه‌السّلام آنان را در این کار یاری می‌دهد. دختران به موسی علیه‌السّلام می‌گویند پدر پیری دارند و چون پدر ایشان فرزند پسر ندارد، دختران به این کار دست زده‌اند. دختران واقعه را به پدر گزارش می‌دهند و یکی از ایشان پیش موسی علیه‌السّلام می‌آید و او را به خانه دعوت می‌کند. پیرمرد تزویج هر یک از دخترانش را که موسی بخواهد، به وی پیشنهاد می‌کند؛ به شرط آن که موسی علیه‌السّلام هشت تا ده سال اجیر او باشد. حضرت موسی علیه‌السّلام شرط او را می‌پذیرد و با یکی از دختران شعیب علیه‌السّلام ازدواج می‌کند….


در تورات و قصص اسلامی مرقوم است که شعیب هر سال با خود عهد می‌بست همه گوسفندانی را که با علائم مخصوص متولد شوند به موسی علیه‌السّلام اختصاص دهد. در آن سال همه یا بیشتر گوسفندان با همان علامت متولد می‌شدند و به موسی علیه‌السّلام تعلق می‌گرفتند. در نتیجه؛ موسی علیه‌السّلام بسیار ثروتمند شد و پس از انجام مدت اجاره؛ به مقر خود بازگشت و در اثنای راه در وادی ایمن به نبوت مبعوث شد.
چون این قصه با تورات مطابقت دارد و شعیب علیه‌السّلام هم طبق نص قرآن، پیغمبر قومی در شهر مدین بوده است، مفسران متاخر، شعیب علیه‌السّلام را بر پدرزن موسی علیه‌السّلام تطبیق کرده‌اند؛ اما تصریحی در این خصوص در قرآن مجید نیست. پدرزن موسی علیه‌السّلام طبق گفته تورات، یترون نام داشته و امیر یا کاهن مدین بوده است.
شعیب علیه‌السّلام در ادبیات فارسی و در اشعار شاعران بزرگی چون حافظ ، مولوی و ناصرخسرو جایگاه رفیعی دارد که غزل معروف حافظ از آن جمله است:
شبان وادی ایمن گهی رسد به مراد {که چند سال به جان، خدمت شعیب کند.
[۱] خزائلی، محمد، ۱۲۹۲-۱۳۵۳، اعلام القرآن، ص۴۰۸.
[۲] رسولی، هاشم، ۱۳۱۱ -، قصص قرآن، ج۲، ص۲۴.
[۳] هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ص۹۴۴.
[۴] مصاحب، غلام حسین، ۱۲۸۹ - ۱۳۵۸، دائرة المعارف فارسی، ج۲، ص۱۴۷۹.



قصه قوم شعیب علیه‌السّلام .


۱. خزائلی، محمد، ۱۲۹۲-۱۳۵۳، اعلام القرآن، ص۴۰۸.
۲. رسولی، هاشم، ۱۳۱۱ -، قصص قرآن، ج۲، ص۲۴.
۳. هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، ص۹۴۴.
۴. مصاحب، غلام حسین، ۱۲۸۹ - ۱۳۵۸، دائرة المعارف فارسی، ج۲، ص۱۴۷۹.



فرهنگ‌نامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله«قصه حضرت شعیب».    



جعبه ابزار