• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قوم سبأ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



یکی از اقوام ی که در انواع نعمات الهی غوطه ور بودندولی به جای سپاس راه کفر ان و اعراض عمل از خدا در پیش گرفتند،قوم سبأ بودند.




"سَبأَ" در لغت عرب به معنی خریدن و در اصطلاح نام مردی است که قبائل یمن همه از نسل او هستند و او "سَبَأ بن یشحب" است.
گفته شده ده قبیله از قبائل عرب از ده فرزند او پدیده گشته اند،
[۲] - صدر حاج سید جوادی، احمد ودیگران؛ دایرةالمعارف تشیع ج۹ ،ص۵۱
بنابراین تمام فرزندان و قوم سبأ به نام جدّ شان نامیده شده اند و بعد از این نامش به سرزمین آنها نیز منتقل شده است.
[۳] - قصه های قرآن بر اساس تفسیر نمونه، تدوین حسین حسینی، ص ۵۰۸




یمن در ناحیه جنوب غربی عربستان است، سرزمین قوم سبا در قسمت شرقی صنعاء (پایتخت یمن) قرار دارد و نام شهر پایتخت قوم سبأ "مأرب" بوده است. و این محدوده در زمانهای گذشته با تغییر دولتها، متغیر بوده؛ شاهان تبابعه و اصحاب اخدود از جمله این دولتها بودند.
[۴] - مصطفوی،التحقیق فی کلمات القرآن،ج۵ ،ص۱۲

مردم باهوش این سرزمین در نقاط حساس، سد های زیادی ساخته بودند که از همه مهمتر "سد مأرب" بود و مجاری مختلف در آن ایجاد کرده بودند که در اثر آن باغهای زیبا و کشتزارهای پر برکت در دو طرف مسیر رودخانه ایجاد شده بود.
[۵] - ناصر و ديگران؛ ج۱۸، ص ۶۷
سبائيان يا قوم سبأ و دو قوم ديگر (معينيان وحميريان) در تاريخ عربستان نقش مهمي داشته اند، آنان نخستين قوم عربستان جنوبي بودند كه به آستانه تمدن گام نهادند.
[۶] - خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانش نامۀ قرآن و قرآن پژوهی،ج ۲، ص ۱۱۸۲




این کلمه تنها دو بار در قرآن آمده ( یکی در سورۀ سبأ که به سرزمین و نعمات و ناسپاسی و... قوم می پردازد و دیگری در سورۀ نمل که داستان حضرت سلیمان(ع) و هدهد و ملکه سبأ است):« لَقَدْ كاَنَ لِسَبَإٍ فىِ مَسْكَنِهِمْ ءَايَةٌ جَنَّتَانِ عَن يَمِينٍ وَ شِمَالٍ كلُواْ مِن رِّزْقِ رَبِّكُمْ وَ اشْكُرُواْ لَهُ بَلْدَةٌ طَيِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُور »
[۷] سوره سبأ(۳۴)،آیه۱۵    ،(ترجمۀ آیات از آیت الله مکارم شیرازی میباشد)
« برای قوم سبأ در محل سکونتشان نشانهای (از قدرت الهی) بود، دو باغ (بزرگ و گسترده) از راست و چپ ( رودخانۀ عظیم و میوههای فراوان به آنها گفتیم ) بخورید و شکر او را به جا آورید شهری است پاک و پاکیزه و پروردگاری آمرزنده و مهربان.»اين باغهاى به هم پيوسته كه در دو طرف نهر به وجود آورده بودند، به قدرى پر بركت بود كه‏ در تواريخ آمده اگر كسى سبدى بر روى سر مى‏گذاشت و در فصل میوه از زير درختان عبور مى‏كرد آن قدر ميوه در آن مى‏ريخت كه بعد از مدت كوتاهى سبد پر مى‏شد! نشانه بزرگی که در این آیات به آن اشاره شده است تبدیل شدن سیلها به عنوان عامل ویرانی، به مهمترین عامل عمران و آبادانی است.
[۸] - تفسير نمونه‏، پيشين ،ج۱۸ ،ص۵۸

وفور نعمت آميخته با امنيت محيطى بسيار مرفه براى زندگى پاك، آماده ساخته بود، محيطى مهيا براى اطاعت پروردگار، و تكامل در جنبه‏هاى معنوى، اما آنها قدر اين همه نعمت را ندانستند، خدا را به دست فراموشى سپردند و به كفران نعمت مشغول شدند، به فخر فروشى پرداختند و به اختلافات طبقاتى دامن زدند.
[۹] -تفسير نمونه‏، پيشين، ص۶۸

«فَقَالُواْ رَبَّنَا بَاعِدْ بَين أَسْفَارِنَا وَ ظَلَمُواْ أَنفُسَهُمْذفَجَعَلْنَاهُمْ أَحَادِيثَ وَ مَزَّقْنَاهُمْ كلُ‏ مُمَزَّقٍ إِنَّ فىِ ذَالِكَ لَآيَاتٍ لِّكل‏ صَبَّارٍ شَكُور » . « ولی گفتند: پروردگارا میان سفرهای ما دور بیفکن (تا بینوایان نتوانند دوش به دوش اغنیاء سفر کنند و به این طریق) آنها به خویشتن ستم کردند و ما آنان را داستانهایی برای عبرت دیگران قرار دادیم و جمعیتشان را متلاشی ساختیم.»
اين درخواست احمقانه نشانه تنگ نظري اغنیاء نسبت به فقراء بود آنها نميخواستند افراد كم درآمد مانند ثروتمندان با آسايش و بدون زاد و توشه سفر كنند.
«إِنَّ فىِ ذَالِكَ لَآيَاتٍ لِّكل صَبَّارٍ شَكُور» يعنى در اين داستانها كه از قوم سبا نقل كرديم، اندرزها و آيت‏ها است، براى هر كسى كه در راه خدا صبر بسيار داشته باشد، و شكرش در برابر نعمتهاى بى شمار خدا نيز زياد باشد، و از شنيدن و خواندن اين آيات استدلال كند بر اينكه بر انسان واجب است كه پروردگار خود را از در شكر، عبادت كند، و نيز بر اينكه در ماوراى اين زندگى، روز بعثى هست، كه در آن روز زنده مى‏شود و به خاطر اعمالش مجازات مى‏شود.
[۱۱] -ترجمه تفسير الميزان،الميزان،محمد باقر موسوي همداني،ج۱۶،ص۵۵۱




ناسپاسي و حسادت اين قوم مرفه باعث شد تا گرفتار عذاب الهي شوند.آنچه باعث انحطاط تمدن عربستان جنوبی گردید، شکسته شدن سد مشهور "مأرب" بود که باعث جاری شدن آب زیاد آن به سرزمین سبأ شد. آباديها و باغها و قصرها را ويران نمود و سرزمين آباد آنها تبديل به بياباني خشك و بي آب و علف گرديد و تنها چند درخت "اراک" و "شوره گز" و "سدر" به جاي ماند.
[۱۲] - قصه های قرآن بر اساس تفسیر نمونه، پيشين، ص۵۰۸

قرآن از این سیل به «سیل عَرِم» یاد می کند: «فَأَعْرَضُواْ فَأَرْسَلْنَا عَلَيهْمْ سَيْلَ الْعَرِمِ وَ بَدَّلْنَاهُم بجِنَّتَيهْمْ جَنَّتَينْ‏ ذَوَاتىَ‏ أُكُلٍ خَمْطٍ وَ أَثْلٍ وَ شىَ‏ءٍ مِّن سِدْرٍ قَلِيلٍ. ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِمَا كَفَرُواْ وَ هَلْ نجازِى إِلَّا الْكَفُور »
«و ما سیل ویرانگر را بر آنان فرستادیم و دو باغ پر برکتشان را به دو باغ بی ارزش با میوه های تلخ و درختان شوره گز و اندکی درخت سدر مبدل ساختیم این کیفر را به خاطر کفرانشان به آنها دادیم.»«عَرِم» به معنى خشونت و كج خلقى و سختگيرى است، و توصيف سیلاب به آن اشاره به شدت خشونت و ويرانگرى آن است.
[۱۴] - تفسيرنمونه، پيشين، ج۱۸، ص۵۹

برای این لفظ معانی دیگری نیز ذکر شده است از جمله:۱.«عرم» سيل بنيان كنى است كه قابل تحمّل و طاقت نيست.
[۱۵] - تفسير مجمع البيان طبرسی ،ترجمه گروهي از مترجمان فراهانى‏،ج ۲۰،ص۲۴۵
،۲.موشهایی که سد را سوراخ کردند و باعث ویران شدن آن شدند.
۳.اسم سد،۴.اسم مكان، ۴.باران شديد
[۱۶] - لسان العرب، پيشين،ج۱۲، ص۳۹۴
به هر حال در اثر ويرانی اين سيل شديد قبیله های سبأ به مکانهای دیگری مهاجرت کردند و این پراکندگی در میان اعراب ضرب المثل شد.



 
۱. ابن منظور، لسان العرب، ج۱،ص۹۴    
۲. - صدر حاج سید جوادی، احمد ودیگران؛ دایرةالمعارف تشیع ج۹ ،ص۵۱
۳. - قصه های قرآن بر اساس تفسیر نمونه، تدوین حسین حسینی، ص ۵۰۸
۴. - مصطفوی،التحقیق فی کلمات القرآن،ج۵ ،ص۱۲
۵. - ناصر و ديگران؛ ج۱۸، ص ۶۷
۶. - خرمشاهی، بهاءالدین؛ دانش نامۀ قرآن و قرآن پژوهی،ج ۲، ص ۱۱۸۲
۷. سوره سبأ(۳۴)،آیه۱۵    ،(ترجمۀ آیات از آیت الله مکارم شیرازی میباشد)
۸. - تفسير نمونه‏، پيشين ،ج۱۸ ،ص۵۸
۹. -تفسير نمونه‏، پيشين، ص۶۸
۱۰. سوره سبأ(۳۴)،آیه۱۹    
۱۱. -ترجمه تفسير الميزان،الميزان،محمد باقر موسوي همداني،ج۱۶،ص۵۵۱
۱۲. - قصه های قرآن بر اساس تفسیر نمونه، پيشين، ص۵۰۸
۱۳. سوره سبأ(۳۴)،آیه(۱۶-۱۷)    
۱۴. - تفسيرنمونه، پيشين، ج۱۸، ص۵۹
۱۵. - تفسير مجمع البيان طبرسی ،ترجمه گروهي از مترجمان فراهانى‏،ج ۲۰،ص۲۴۵
۱۶. - لسان العرب، پيشين،ج۱۲، ص۳۹۴



سایت دانشنامه موضوعی قرآن    



جعبه ابزار