قَضی (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
'''قَضی: ''
(فَلَمَّا قَضى زَيْدٌ مِّنْها) «قَضی» از مادّه
«قضاء» در اينجا به معناى «قضاى تشريعى» و قانون و فرمان و داورى است و بديهى است كه نه خدا نيازى به اطاعت و تسليم مردم دارد، و نه پيامبر چشمداشتى، در حقيقت، مصالح خود آنها است كه گاهى بر اثر محدود بودن آگاهيشان از آن با خبر نمىشوند، ولى خدا مىداند، و به پيامبرش دستور مىدهد.
(وَإِذْ تَقُولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا) (به خاطر بياور زمانى را كه به آن كس كه خداوند به او نعمت داده بود و تو نيزبه او نعمت داده بودى به فرزند خواندهات زيد مىگفتى: همسرت را براى خود نگاهدار و از خدا بپرهيز و در دل خود چيزى را پنهان مىداشتى كه خداوند آن را آشكار مىكند و از مردم مىترسيدى در حالى كه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسى. هنگامى كه زيد نيازش را از آن زن به سر آورد و از او جدا شد، ما او را به همسرى تو درآورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخواندههايشان -هنگامى كه از آنها بى نياز شدند و آنها را طلاق دادند- نباشد و فرمان خدا انجام شدنى است و سنّت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:
(فَلَمَّا قَضى زَيْدٌ مِنْها وَ طَراً زَوَّجْناكَها) یعنی همين كه زيد از همسرش صرفنظر كرد، ما او را به ازدواج تو در مىآوريم و از اين تعبير به خوبى پيداست كه گويى ازدواج با زينب از اراده و اختيار رسول خدا (ص) خارج بوده و خدا اينكار را كرده، دليل دومش جمله
(وَ كانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا) كارهاى خدا انجام شدنى است مىباشد، كه باز داستان ازدواج را كار خدا دانسته.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قصاص»، ص۴۴۲.