قَطِران (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قَطِران: (سَرابيلُهُمْ مِّنْ قَطِرانٍ) «قَطِران» از مادّه «قُطْر» كه گاهى در لغت به «فتح قاف و سكون طاء» و يا به «كسر قاف و سكون طاء» خوانده شده به معناى مادهاى است كه از درختى به نام «ابْهَل» مىگيرند آن را مىجوشانند تا سفت شود و به هنگام بيمارى «جَرَب» به بدن شتر مىمالند و معتقد بودند با سوزشى كه دارد مادّه بيمارى «جَرَب» را از بين مىبرد. به هر حال جسمى است چسبنده، بدبو و قابل اشتعال.
«فريد وجدى» در «دائرة المعارف» در مادّه «قطران» مىگويد: مايعى است كه هنگام تقطير كردن زغال سنگ براى به دست آوردن گاز مخصوصى، از آن به دست مىآيد و قطران نباتى از بعضى از درختان به دست مىآيد.
(سَرَابِيلُهُم مِّن قَطِرَانٍ وَتَغْشَى وُجُوهَهُمْ النَّارُ) (لباسهايشان از قطران (مادّه چسبنده بد بوى قابل اشتعال) است و صورتهايشان را آتش مىپوشاند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه قطران چيزى سياه رنگ و بدبو است كه به شتران مىمالند و در قيامت آن قدر بر بدن مجرمين مىمالند كه مانند پيراهن بدنشان را بپوشاند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «قَطِران»، ص۴۴۴.