• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

لبد - به کسر لام (مفردات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



دیگر کاربردها: لبد (ابهام‌زدایی).

لِبَد (به کسر لام و فتح باء) از واژگان قرآن کریم به معنای ملاصق، مجتمع و متراکم است. از مشتقات این واژه در آیات قرآن لُبود (به ضم لام) به معنای اقامت، چسبیدن، ازدحام و جمع شدن آمده است.



لِبَد: ملاصق، مجتمع و متراکم است.


(وَ اَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ‌ لِبَداً) لبد را در آیه به ضمّ و کسر اوّل خوانده و در قرآن‌ها به کسر اوّل است.
لُبود: به معنی اقامت، چسبیدن، ازدحام و جمع شدن آمده است و آن در آیه جمع لُبْدَة به ضمّ اوّل به معنی ملاصق، مجتمع و متراکم است؛ ناگفته نماند: از آیه ۱۶ سوره جنّ لحن کلام تغییر یافته و متوجّه مشرکین است، لذا ضمیر «کادُوا- یَکُونُونَ» ظاهرا راجع به آنهاست.
مراد از «لِبَداً» متراکم بودن است؛ در اقرب الموارد گفته: لِبَد هر پشم و موی متراکم و پیچیده است، به علت چسبیده بودن بعضی به بعضی لِبَد نامیده شده.
ظاهرا وقت نماز خواندن آن حضرت، کفّار برای مزاحمت و تماشا به اطرافش جمع شده و می‌خواستند از سر و کله همدیگر بالا روند، معنی آیه چنین می‌شود: «و چون بنده خدا به نماز برخاست نزدیک بود بر او متراکم شوند».
به نظر بعضی متراکم بودن راجع به‌ جنّ است و آنها برای شنیدن قرآن اجتماع کرده، می‌خواستند از دوش همدیگر بالا روند و آیات را بشنوند و ضمیر «کادُوا- یَکُونُونَ» راجع به آنهاست. ولی سیاق آیات قبل و بعد با این نظر ملایم نیست.


۱. قرشی بنابی، علی اکبر، قاموس قرآن، ج۶، ص۱۷۷.    
۲. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ص۷۳۴.    
۳. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۳، ص۱۳۹.    
۴. جنّ/سوره۷۲، آیه۱۹.    
۵. شرتونی، سعید، اقرب الموارد، ج۵، ص۲۱.    
۶. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۵۰.    
۷. طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه سیدمحمدباقر موسوی، ج۲۰، ص۷۸.    
۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۶۱.    
۹. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۵، ص۳۸۸.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله "لبد"، ج۶، ص۱۷۷.    






جعبه ابزار