• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مجدالدوله ابوطالب رستم بن فخرالدوله

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مجدالدوله ابوطالب رستم بن فخرالدوله، از شخصیت‌های خاندان آل بویه، می‌باشد؛ این خاندان سلسله‌ای ایرانی‌نژاد و شیعی مذهب، منسوب به ابوشجاع هستند.



پس از مرگ پدر، امرای دیلمی مجدالدوله ابوطالب رستم بن فخرالدوله (۳۷۹ق/۹۸۹م)، را بر تخت نشاندند
[۱] عتبی، ابونصر محمد، تاریخ یمینی، ج۱، ص۱۵۲، ترجمه ناصح بن ظفر جرفادقانی، به کوشش جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۷ش.
و مادرش شیرین،
[۲] بهار، محمدتقی، مجمل التواریخ والقصص، ج۱، ص۳۹۵، تهران، کلاله خاور، ۱۳۱۸ش.
مشهور به سیّده خاتون
[۳] اقبال آشتیانی، عباس و حسن پیرنیا، تاریخ ایران، ج۱، ص۱۸۳، تهران، خیام، ۱۳۶۲ش.
یا ام الملوک
[۴] بهار، محمدتقی، مجمل التواریخ والقصص، ج۱، ص۳۹۷، تهران، کلاله خاور، ۱۳۱۸ش.
به نیابت از پسر ۸ ساله خود رشته کارها را به دست گرفت و حکومت اصفهان را به پسردایی خود ابوجعفر محمد بن دشمنزیار ملقب به علاءالدوله واگذاشت. پدر دشمنزیار یعنی دایی سیده خاتون را «کاکویه» به معنای دایی می‌گفتند و به همین دلیل فرزندان او به آل‌کاکویه شهرت یافتند.

۱.۱ - اسارت مجدالدوله

در ۳۹۸ق/۱۰۰۸م، الخطیر ابوعلی بن علی قاسم، وزیر مجدالدوله، او را از مادرش بیمناک کرد و امرای دولت را به خود متمایل ساخت و بر سیده خاتون شورید. مادر مجدالدوله به نزد بَدر بن حَسَنویه رفت و پسر دیگرش شمس‌الدوله با لشکر همدان به او پیوست و همه به ری تاختند و آن دیار را تصرف کردند. مجدالدوله اسیر شد و به فرمان مادرش به زندان رفت و قلمرو او به شمس‌الدوله منتقل شد. یک سال بعد که میان سیده خاتون و شمس‌الدوله اختلاف افتاد، مجدالدوله را از زندان بیرون آورد و باز بر تخت نشاند.

۱.۲ - فرار مجدالدوله

به همین سبب شمس‌الدوله چند سال بعد به ری تاخت. مجدالدوله و مادرش به دماوند گریختند و شمس‌الدوله بر آن دیار چیره شد (۴۰۵ق/۱۰۱۴م). با سیده خاتون بازگشتند. در همین سال ابوعلی سینا از گرگان وارد ری شد و مجدالدوله را که بیمار شده بود، معالجه کرد و کتاب المعاد را همان‌جا نوشت.

۱.۳ - تسلیم اصفهان به ابن فولاد

در ۴۰۷ق/۱۰۱۶م، ابن فولاد از امرای دیلم با سپاهی که از منوچهر بن قابوس گرفته بود، به ری تاخت و مجدالدوله و سیده خاتون را واداشت تا اصفهان را به او دادند.
[۱۰] عتبی، ابونصر محمد، تاریخ یمینی، ج۱، ص۳۵۹، ترجمه ناصح بن ظفر جرفادقانی، به کوشش جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۷ش.


۱.۴ - وفات

مادر مجدالدوله در ۴۱۹ق/۱۰۲۸م درگذشت و مجدالدوله که فرمانبری سپاه را از دست داده بود، از محمود غزنوی یاری خواست (۴۲۰ق/۱۰۲۹م). محمود لشکری به فرماندهی علی حاجب گسیل داشت و به او گفت که مجدالدوله را دستگیر کند. مجدالدوله با پسرش ابودُلَف به استقبال رفت، اما هر دو گرفتار شدند. سپس خود محمود به ری آمد و مجدالدوله را به غزنین فرستاد و سلسله آل بویه در ری منقرض شد. پایان کار و مرگ مجدالدوله دانسته نیست و اقوال مورخان در این باب متناقض است. برخی مرگ او را در ۴۱۴ق/۱۰۲۳م دانسته‌اند،
[۱۳] بناکتی، داوود بن تاج الدین، تاریخ، ج۱، ص۲۲۲، به کوشش رن فرای، ترجمه حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.
که با قراین تاریخی به کلی ناسازگار است. پاره‌ای گفته‌اند پس از اشغال ری توسط غزنویان درگذشت
[۱۴] بهار، محمدتقی، مجمل التواریخ والقصص، ج۱، ص۴۰۴، تهران، کلاله خاور، ۱۳۱۸ش.
و مادرش سیده خاتون گریخت. وزارت مجدالدوله را یک یا چند ابوسعد آبی دانشمند و ادیب مشهور
[۱۵] یاقوت حموی، ابوعبدالله، معجم البلدان به کوشش فردیناندووِستنفلد، ج۱، ص۵۷، لایپزیک، ۱۸۶۶-۱۸۷۰.
و زمانی ابوالعلاء محمد بن علی بن حَسّول، شاعر و ادیب آن روزگار به عهده داشتند.
[۱۶] بیهقی، علی بن زید، تاریخ بیهق، ج۱، ص۱۱۱، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، ۱۳۱۷ش.
[۱۷] قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، ج۱، ص۲۱۲، به کوشش جلال الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۷۱ق.



۱. عتبی، ابونصر محمد، تاریخ یمینی، ج۱، ص۱۵۲، ترجمه ناصح بن ظفر جرفادقانی، به کوشش جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۷ش.
۲. بهار، محمدتقی، مجمل التواریخ والقصص، ج۱، ص۳۹۵، تهران، کلاله خاور، ۱۳۱۸ش.
۳. اقبال آشتیانی، عباس و حسن پیرنیا، تاریخ ایران، ج۱، ص۱۸۳، تهران، خیام، ۱۳۶۲ش.
۴. بهار، محمدتقی، مجمل التواریخ والقصص، ج۱، ص۳۹۷، تهران، کلاله خاور، ۱۳۱۸ش.
۵. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۹، ص۱۳۲، دارصادر، بیروت، ۱۳۹۹ق.    
۶. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۹، ص۲۰۳، دارصادر، بیروت، ۱۳۹۹ق.    
۷. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۹، ص۲۰۴، دارصادر، بیروت، ۱۳۹۹ق.    
۸. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۹، ص۲۶۸، دارصادر، بیروت، ۱۳۹۹ق.    
۹. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۹، ص۲۶۹، دارصادر، بیروت، ۱۳۹۹ق.    
۱۰. عتبی، ابونصر محمد، تاریخ یمینی، ج۱، ص۳۵۹، ترجمه ناصح بن ظفر جرفادقانی، به کوشش جعفر شعار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۵۷ش.
۱۱. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۹، ص۳۷۱، دارصادر، بیروت، ۱۳۹۹ق.    
۱۲. ابن اثیر، عزالدین، الکامل، ج۹، ص۳۷۲، دارصادر، بیروت، ۱۳۹۹ق.    
۱۳. بناکتی، داوود بن تاج الدین، تاریخ، ج۱، ص۲۲۲، به کوشش رن فرای، ترجمه حسن انوشه، تهران، امیرکبیر، ۱۳۶۳ش.
۱۴. بهار، محمدتقی، مجمل التواریخ والقصص، ج۱، ص۴۰۴، تهران، کلاله خاور، ۱۳۱۸ش.
۱۵. یاقوت حموی، ابوعبدالله، معجم البلدان به کوشش فردیناندووِستنفلد، ج۱، ص۵۷، لایپزیک، ۱۸۶۶-۱۸۷۰.
۱۶. بیهقی، علی بن زید، تاریخ بیهق، ج۱، ص۱۱۱، به کوشش احمد بهمنیار، تهران، ۱۳۱۷ش.
۱۷. قزوینی رازی، عبدالجلیل، النقض، ج۱، ص۲۱۲، به کوشش جلال الدین محدّث ارموی، تهران، ۱۳۷۱ق.



دانشنامه بزرگ اسلامی مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی برگرفته از مقاله «آل بویه»، ج۱، ص ۳۸۸.    



جعبه ابزار