• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن احمد جیهانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



محمد بن احمد جیهانی از بزرگان خاندان جیهانی و از صاحب‌منصبان دوران سامانیان بود.



ابوعبداللّه‌ محمد بن‌ احمد جیهانی‌، به‌ نوشته یاقوت‌ حموی‌، نام‌ جدش‌ نصر بود. ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی منسوب به «جیهان» شهری در خراسان بزرگ، کنار رود جیحون می‌باشد. وی مشهورترین رجل نامی خاندان جیهانی است. جیهانی پس از ابوبکر بن حامد نسفی چندی وزیر احمد بن اسماعیل سامانی بود.
[۵] حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۱، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
سپس زمانی که امیر نصر بن احمد (۳۰۱- ۳۳۳) هنوز به حد رشد و بلوغ نرسیده بود، عهده‌دار وزارت وی شده است.
[۶] نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۲۹، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
وی در دو مرحله در زمان امیر نصر بن محمد به وزارت رسیده است: مرحله اول از سال ۳۰۱ تا ۳۰۹ و مرحله دوم از سال ۳۲۵ تا ۳۲۸.
[۷] راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۴، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
جیهانی در دوره وزارتش به اتفاق دولت‌مردان سامانی از جمله حمویة بن علی امور کشور را سامان داد.
[۸] حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۱، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
در این زمان منصب وزارت از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. تکوین نظام دیوانی سامانیان بیش‌تر مرهون کوشش‌های ابوعبدالله جیهانی بوده است.
[۹] حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۲، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.



ثعالبی‌
[۱۰] ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص‌۶۴.
او را ابوعبداللّه‌ جیهانی‌ کبیر خوانده‌ است‌. از گفته وی‌
[۱۱] ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌ ۴، ص‌ ۶۴. قاهره‌ ۱۳۶۶/۱۹۴۷.
[۱۲] ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، لطائف ‌المعارف، ج۱، ص‌۵۰.
[۱۳] خواندمیر، ج‌۲، ص‌۳۵۶.
برمی‌آید که‌ جیهانی‌ پس‌ از ابوبکر بن‌ حامد نَسَفی‌، چندی‌ وزیر احمد بن‌ اسماعیل‌ سامانی‌ (حک: ۲۹۵ـ۳۰۱) بود. پس‌ از مرگ‌ احمد بن‌ اسماعیل‌ و به‌ امارت‌ نشستن‌ نصر بن‌ احمد سامانی‌ در ۲۱ جمادی‌الاخره ۳۰۱، جیهانی‌ به‌ وزارت‌ رسید و به‌ اتفاق‌ دولت‌مردان‌ سامانی‌، از جمله‌ حَمّویه بن‌ علی‌، امور کشور را سامان‌ داد،
[۱۴] گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۳۲۹ ـ ۳۳۰.
[۱۵] نرشخی‌، محمدبن‌ جعفر، تاریخ‌ بخارا، ج۱، ص‌۱۲۹ ـ ۱۳۰، ترجمه ابونصر احمدبن‌ محمدبن‌ نصرقباوی‌.
[۱۷] تاریخ‌ سیستان‌، چاپ‌ محمدتقی‌ بهار، ج۱، ص‌۳۰۲.
اما نسفی‌
[۱۸] نسفی‌، عمر بن‌ محمد، القند فی‌ ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص‌۸۱.
نوشته‌ است‌ که‌ در آغاز امارت‌ نصر بن‌ احمد، ابوبکر محمد بن‌ حامد نسفی‌ تا زمان‌ مرگش‌ (محرّم‌ ۳۰۲) وزیر بود (که‌ ابوعبداللّه‌ جیهانی‌ را سومین‌ وزیر نصر بن‌ احمد دانسته‌ است‌). به‌ نظر می‌رسد تکوین‌ نظام‌ دیوانی‌ سامانیان‌ بیشتر مرهون‌ کوشش‌ ابوعبداللّه‌ جیهانی‌ بوده‌ است‌. وی‌ با دولت‌های‌ دیگر مکاتبه‌ کرد و اطلاعات‌ آیین‌های‌ کشورداری‌ را فراهم‌ آورد و پس‌ از مطالعه آن‌ها و گزینش‌ موارد نیکو، دستور داد تا اهل‌ دربار و دیوان‌ بر طبق‌ آن‌ عمل‌ کنند.
[۲۰] گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۳۳۰.

این‌ مجموعه مدون‌ احتمالاً دست‌مایه او در تألیف‌ کتاب‌ آیین‌ بوده‌ است‌.
[۲۱] ابن‌ندیم‌ (تهران‌)، ج۱، ص‌۱۵۳.
[۲۲] ناجی‌، محمدرضا، تاریخ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ در قلمرو سامانیان‌، ج۱، ص‌۵۲۱.
نرشخی‌،
[۲۳] نرشخی‌، محمدبن‌ جعفر، تاریخ‌ بخارا، ج۱، ص‌۶۹.
که‌ کنیه او را ابوعبیداللّه‌ نوشته‌، در رویدادهای‌ ۳۰۶، از جیهانی‌ به‌ عنوان‌ وزیر سامانیان‌ یاد کرده‌ و بنای‌ مناره مسجد بخارا را کار او دانسته‌ است‌. ابن‌فضلان‌ نیز، که‌ در ۳۰۹ وارد بخارا شد، نوشته‌ است‌ که‌ جیهانی‌ کاتبِ امیر سامانی‌ و در سراسر خراسان‌ به‌ شیخ‌ العمید معروف‌ بود.
[۲۴] ابن‌فضلان‌، رساله ابن‌فضلان‌، ج۱، ص‌۷۶.
ابن‌فضلان‌ پس‌ از چند روز اقامت‌، به‌ واسطه جیهانی‌ به‌ حضور امیرنصر رسید.
[۲۵] ابن‌فضلان‌، رساله ابن‌فضلان‌، ج۱، ص‌۷۷.
ابن‌ندیم‌ نیز جیهانی‌ را کاتب‌ و وزیر امیر سامانی‌ ذکر کرده‌ است‌
[۲۶] ابن‌فضلان‌، رساله ابن‌فضلان‌، ج۱، ص‌۷۷.
(با این‌ ملاحظه‌ که‌ نام‌ او را ابوعبداللّه‌ احمد بن‌ محمد بن‌ نصر جیهانی‌ ضبط‌ کرده‌ است‌)
[۲۸] قزوینی‌، محمد، یادداشت‌ها، ج‌۲، ص‌۲۰۵.
از پایان‌ وزارت‌ ابوعبداللّه‌ جیهانی‌ و انتصاب‌ ابوالفضل‌ بلعمی به‌ جای‌ او اطلاعی‌ در دست‌ نیست‌، اما احتمالاً وی‌ بر اثر فشار فقهای‌ بخارا و شاید به‌ اتهام‌ زندقه‌ و الحاد برکنار شده‌ است‌؛
[۲۹] زرین‌کوب‌، عبدالحسین‌ تاریخ‌ مردم‌ ایران‌: کشمکش‌ با قدرت‌ها، ج‌۲، ص‌۱۹۷.
زیرا آنچه‌ ابن‌ندیم‌
[۳۰] ابن‌ندیم‌ (تهران‌)، ج۱، ص‌۱۵۳.
و به‌ پیروی‌ از او یاقوت‌ حموی‌، درباره متهم‌ شدن‌ ابوعلی‌ محمد بن‌ (مربوط‌ به‌ ابوعبداللّه‌ محمد بن‌ احمد جیهانی‌ است‌، محمد بن‌ جعفر نرشخی‌، تاریخ‌ بخارا، ترجمه ابونصر احمد بن‌ محمد بن‌ نصرقباوی‌.
[۳۲] قزوینی‌، محمد، یادداشت‌ها، ج‌ ۲، ص‌ ۲۰۷.
[۳۳] حدودالعالم‌ من ‌المشرق‌ الی‌ المغرب‌، با مقدمه بارتولد و حواشی‌ و تعلیقات‌ مینورسکی، ج۱، ص‌۱۷ـ ۱۸.
[۳۴] واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌: ترکستان‌ در عهد هجوم‌ مغول، ج۱، ص‌۵۵.
به‌ روایت‌ ثعالبی‌،
[۳۵] ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص‌۶۵ـ۶۷.
[۳۶] ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، لطائف ‌المعارف، ج۱، ص‌۵۰ ـ ۵۱.
[۳۷] ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص‌۶۴.
ابواحمد کاتب‌ عَطَوانی‌ -کتاب‌ عقدالعلی‌ للموقف‌ الاعلی ــ که‌ به‌ لحاظ‌ مهارت‌ در کتابت‌، خود را از جیهانی‌ و بلعمی‌ برای‌ وزارت‌ شایسته‌تر می‌دید ــ جیهانی‌ را به‌ بی‌کفایتی‌ و تفرعن‌ متهم‌ کرد.
[۳۹] صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۸، ص‌۵۳ ـ ۵۴.



هم‌چنین‌ جیهانی‌ دچار وسواس‌ بود و جز با کاغذ یا پارچه‌ با کسی‌ دست‌ نمی‌داد؛ ازاین‌رو ابوطیب‌ طاهری‌ شاعر (از بازماندگان‌ خاندان‌ طاهریان‌) به‌ نکوهش‌ وی‌ پرداخته‌ است‌.
[۴۰] حموی‌، یاقوت، معجم‌ الادباء، ج‌۵، ص‌۲۳۱۱، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.
[۴۱] صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۲، ص‌۸۱.
ابوعبداللّه‌ شاعران‌ پارسی‌گو و عرب‌زبان‌ را گرامی‌ می‌داشت‌، به‌ طوری‌ که‌ برخی‌ از آنان‌، وی‌ را ستوده‌اند،
[۴۲] نفیسی‌، سعید، «وزرای‌ آل‌ سامان‌: خانواده جیهانیان‌»، ج۱، ص‌۱۹۳.
از جمله‌ شهید بلخی‌، ابواحمد بن‌ ابی‌بکر بن‌ حامد کاتب‌ و ابوالحسین‌ محمد بن‌ محمد مرادی‌ بخاری‌.
[۴۳] ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص۶۶ ـ ۶۷.
[۴۴] ثعالبی، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص۷۶.
[۴۵] عوفی، محمدبن‌ محمد، جوامع‌ الحکایات‌ و لوامع‌الروایات، ج۲، ص‌۴، قسم‌ ۲، ج‌۲.



تمام مورخان و نویسندگان از تدبیر و درایت جیهانی در وزارت سخن گفته‌اند و معتقدند در دوره او کارها مرتب شد و مملکت دارای نظم شد.
ابن اثیر می‌نویسد: «اداره امور و ریاست دولت نصر بن احمد به ابوعبدالله محمد بن احمد جیهانی واگذار شد. او کارها را مرتب و مملکت را منظم کرد».
[۴۶] ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۱۹، ص۱۳۲، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.

مورخان نوشته‌اند: «چون وی به وزارت نشست، به همه ممالک جهان‌نامه نوشت و رسم‌های همه درگاه‌ها و دیوان‌ها را طلب کرد، سپس در رسم و رسومات آنها نظر کرد و هر رسمی که نیکوتر و پسندیده‌تر بود را انتخاب کرد و دستور داد آن رسوم را مورد استفاده قرار دهند و به تدبیر او همه امور مملکت سامان یافت».
[۴۷] راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۳۰۰ ـ ۳۰۱، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
وی برای اداره دیوان وزارت سامانی بسیاری از مراسمات و تشکیلات ایران عهد ساسانی را در امور وارد کرد.
[۴۸] پیرنیا، حسن و آشتیانی، عباس، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سسلسله قاجاریه، ص۲۴۹، تهران، خیام، ۱۳۸۰، نهم.
از پایان وزارت ابوعبدالله جیهانی و انتصاب ابوالفضل بلعمی به جای او اطلاعی در دست نیست؛ اما احتمالا وی بر اثر فشار فقهای بخارا و شاید به اتهام زندقه و الحاد برکنار شده است.
[۴۹] حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۲، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
[۵۰] زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران کشمکش با قدرت‌ها، ج۲، ص۱۹۷، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۴.



محمد بن احمد جیهانی فردی دانا و بسیار باهوش و فاضل بود.
[۵۱] جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، ج۱، ص۲۰۸، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول.
ابن فضلان سفیر خلیفه عباسی در سفرنامه خود از جیهانی به نیکی یاد کرده و می‌نویسد: «وی در سراسر خطه خراسان به شیخ‌العمید مشهور بود».
[۵۲] نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۱، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.

وی از مشوقان دانشمندان بود. تشویق و حمایتی که از دانشمندان کرد موجب گردید که وی در ایام حیاتش در تمام جهان اسلام مشهور گردد. او با انعام و پاداش، مشوق یکی از قدیمی‌ترین و شایسته‌ترین جغرافی‌دانان، یعنی ابوزید بلخی نیز بود. هرچند بلخی دعوت او را به بخارا نپذیرفت و حاضر به ترک موطن خود (بلخ) نگردید.
[۵۳] راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۴، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
جیهانی شاعران پارسی‌گو و عرب‌زبان را نیز گرامی می‌داشت، به طوری که برخی از آنان وی را ستوده‌اند.
[۵۴] حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۲، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.



وفات او در سال ۳۳۰ هجری بوده است.
[۵۵] نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۰، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
[۵۶] راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۴، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.



او به‌ فلسفه‌ و نجوم‌ و هیئت‌ آگاهی‌ داشت‌ و کتاب‌هایی‌ تألیف‌ کرد که‌ اکنون‌ در دست‌ نیستند، از جمله‌ المسالک‌ و الممالک‌، آیین‌ مقالات، کتب‌ (یا کتاب‌ (العهود للخلفاء و الامراء، الزیادات‌ فی‌ کتاب‌ الناسی‌) الناشی‌ء؟ یا آیین‌؟) فی‌ المقالات‌، و رسائل‌.
[۵۸] ابن‌ندیم‌ (تهران‌)، ج۱، ص‌۱۵۳.
[۶۰] صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۸، ص‌۵۳ ـ۵۴.
[۶۱] بغدادی‌، اسماعیل، هدیه العارفین، ج۲.
[۶۲] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۶، ص.
[۶۳] نفیسی‌، سعید، «وزرای‌ آل‌ سامان‌: خانواده جیهانیان‌»، ج۱، ص‌۱۹۳ و پانویس‌ ۴۷، ارمغان‌، سال‌ ۱۱، ش‌۳ (خرداد ۱۳۰۹).
ابن‌ندیم‌ کتاب‌های‌ یادشده‌ را به‌ ابوعبداللّه‌ احمد بن‌ محمد بن‌ نصر نسبت‌ داده‌ و ابوعبداللّه‌ محمد بن‌ احمد جیهانی‌ را با نواده‌اش‌ یکی‌ پنداشته‌ است‌؛
[۶۴] قزوینی‌، محمد، یادداشت‌ها، ج‌۲، ص‌۲۰۴ ـ ۲۰۵.
[۶۵] قزوینی‌، محمد، یادداشت‌ها، ج‌۲، ص‌۲۰۷.
[۶۶] صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۲، ص‌۸۱.
[۶۷] صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۸، ص‌۵۴.
نَرشخی‌
[۶۸] نرشخی‌، محمد بن جعفر، تاریخ‌ بخارا، ج۱، ص‌۲۶، ترجمه ابونصر احمدبن‌ محمدبن‌ نصرقباوی‌.
و مسعودی‌،
[۶۹] مسعودی‌، تنبیه‌، ج۱، ص‌۷۵.
بدون‌ ذکر نام‌ مؤلف‌، از المسالک‌ و الممالک‌ یاد کرده‌اند.
گردیزی‌
[۷۰] گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۳۳۰.
[۷۱] گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص۵۹۷.
نیز به‌ تألیفات‌ بسیار جیهانی‌ در شاخه‌های‌ گوناگون‌ علوم‌ و هم‌چنین‌ کتاب‌ مسالک‌ و ممالک‌ وی‌ و نحوه گردآوری‌ مطالب‌ آن‌ اشاره‌ کرده‌ و اطلاعاتی‌ در مورد ترکان‌ از آن‌ برگرفته‌ است‌.
ابن‌ندیم‌
[۷۲] ابن‌ندیم‌ (تهران‌)، ج۱، ص‌ ۱۷۱.
کتاب‌ البلدان‌ ابن‌فقیه‌ همدانی‌ را برگرفته‌ از مطالب‌ کتاب‌ جیهانی‌ (احتمالاً المسالک‌ و الممالک‌) و تألیفات‌ دیگران‌ دانسته‌ است‌، اما با توجه‌ به‌ تقدم‌ زمانی‌ ابن ‌فقیه‌، در صحت‌ این‌ سخن‌ باید تردید کرد.
[۷۳] ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۲۱.



درباره مأخذ جیهانی‌ در تألیف‌ کتابش‌ اطلاع‌ دقیقی‌ در دست‌ نیست‌، اما برخی‌ گفته‌اند که‌ کتاب‌ وی‌ مشتمل‌ بر متن‌ کامل‌ اثر ابن‌خرداذبه‌ بوده‌ و او از آن‌ الگو گرفته‌ است‌.
[۷۶] مقدسی، احسن التقاسیم، ج‌۲، ص‌۵۸۱.
[۷۷] ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۲۰.
در واقع‌، دست‌رسی‌ آسان‌ جیهانی‌ به‌ منابع‌ مکتوب‌ و اطلاعات‌ شفاهی‌ درباره ملل‌ دیگر، سبب‌ اهمیت‌ تصنیف‌ او (المسالک‌ و الممالک‌) بود.
[۷۹] گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۳۳۰.
این‌ کتاب‌ از مآخذ جغرافیانویسان‌ بعدی‌ گردید، به‌ خصوص‌ در مورد مشرق‌ جهان اسلام‌ و چین‌ و روسیه‌
[۸۰] فرای، ص‌۲۰۱ ـ ۲۰۲.
[۸۱] ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۲۲.
[۸۲] ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۷۶.
[۸۳] ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۸۷.
ابن‌حوقل‌،
[۸۴] ابن‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۴۵۳.
مقدسی‌، ابوریحان‌ بیرونی‌،
[۸۶] بیرونی‌، ابوریحان‌، الا´ثار الباقیه عن‌القرون‌ الخالیه، ج۱، ص‌۲۶۴.
[۸۷] بیرونی‌، ابوریحان‌، الاثار الباقیه عن‌القرون‌ الخالیه، ج۱، ص‌۲۷۱.
[۸۸] بیرونی‌، ابوریحان‌، الجماهر فی‌ الجواهر، ج۱، ص‌۲۶۹.
گردیزی‌،
[۸۹] گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۵۶۲.
ادریسی‌
[۹۰] ادریسی، محمدبن‌ محمد، کتاب‌ نزهه المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الافاق، ج‌۱، ص‌۵.
[۹۱] ادریسی، محمدبن‌ محمد، کتاب‌ نزهه المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الافاق، ج‌۱، ص‌۷۶.
[۹۲] ادریسی، محمدبن‌ محمد، کتاب‌ نزهه المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الافاق، ج‌۲، ص‌۹۳۴.
شرف‌الزمان‌ طاهر مروزی‌ در طبایع‌ الحیوان‌، خرقی‌ در منتهی‌ الادراک‌ فی‌ تفسیر الافلاک‌،
[۹۳] ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌ ۲۶۳.
[۹۴] ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌ ۳۱۶ـ۳۱۷،.
افضل‌الدین‌ کرمانی‌ در عقدالعلی‌،
[۹۵] کرمانی، احمدبن‌ حامد، افضل‌ الدین‌، کتاب‌ عقدالعلی‌ للموقف‌ الاعلی، ج۱، ص‌۱۲۲.
عبدالکریم‌ رافعی‌ قزوینی‌
[۹۶] قزوینی‌، عبدالکریم‌بن‌ محمد رافعی‌، التدوین‌ فی‌ اخبار قزوین‌، ج‌۱، ص‌۴۶.
و زکریا بن‌ محمد قزوینی‌
[۹۷] قزوینی، زکریا بن‌ محمد، عجائب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌، ج۱، ص‌ ۲۱۱.
نیز از المسالک‌ و الممالک‌ نقل‌ و استفاده‌ کرده‌اند. ابن‌عَدیم‌ نیز در مواردی‌،
[۹۸] ابن‌عدیم‌، بغیه الطلب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب، ج‌۱، ص‌۳۴۸.
[۹۹] ابن‌عدیم‌، بغیه الطلب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب، ج‌ ۱، ص‌ ۳۹۷.
[۱۰۰] ابن‌عدیم‌، بغیه الطلب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب، ج‌۱، ص‌۴۴۶.
بدون‌ ذکر نام‌ کتاب‌، از آن‌ اقتباس‌ کرده‌ است‌. مؤلف‌ ناشناخته حدودالعالم‌ نیز بی‌شک‌ از المسالک‌ و الممالک‌ جیهانی‌ بهره‌ برده‌ است‌.
[۱۰۱] واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌: ترکستان‌ در عهد هجوم‌ مغول، ج۱، ص‌۵۷ ـ ۵۸.
[۱۰۲] حواشی‌ مینورسکی‌، ص‌ ۱۱۱، ج۱، ص‌۲۵ـ۲۶، حدود العالم‌ من ‌المشرق‌ الی‌ المغرب‌، با مقدمه بارتولد و حواشی‌ و تعلیقات‌ مینورسکی.
یاقوت‌ حموی‌
[۱۰۳] حموی‌، یاقوت، معجم‌ البلدان‌، ج‌۱، ص‌۷.
جیهانی‌ را در شمار جغرافیانویسان‌ متقدم‌ آورده‌ است‌. پس‌ از این‌، گویا آشنایی‌ مستقیم‌ با کتاب‌ جیهانی‌ قطع‌ شده‌ و آگاهی‌ مؤلفان‌ متأخر، بر نقل‌ و سماع‌ متکی‌ بوده‌، مثلاً حاجی‌خلیفه‌
[۱۰۴] حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۶۴.
فقط‌ کلمات‌ مقدسی‌ را بازگو کرده‌ است‌.
[۱۰۵] ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۲۲.
از پاره‌ای‌ منقولات‌ ابوریحان‌ بیرونی‌ و زکریای‌ قزوینی‌ برمی‌آید که‌ این‌ کتاب‌ جیهانی‌ بخش‌ عمده‌ای‌ درباره شگفتی‌های‌ بلاد داشته‌ است‌.
[۱۰۶] نفیسی‌، سعید، «وزرای‌ آل‌ سامان‌: خانواده جیهانیان‌»، ج۱، ص‌۱۹۲.
نسخه یافته‌ شده‌ در کابل‌ با عنوان‌ اشکال‌ العالم‌، به‌ نظر محققان‌ ارتباطی‌ با المسالک‌ و الممالک‌ جیهانی‌ ندارد.
[۱۰۷] مینورسکی‌، ص‌۸۹ ـ۹۰
[۱۰۸] تکمله ۵ـ۶، ذیل‌ مادّه‌.
نفیسی‌
[۱۰۹] نفیسی، سعید، «در باره ترجمه اشکال ‌العالم‌»، ج۱، ص‌۳۷۸.
بر آن‌ است‌ که‌ اصطخری‌ از کتاب‌ جیهانی‌ رونویسی‌ کرده‌ است‌، اما مقابله دقیق‌ ریو
[۱۱۰] Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum , London ۱۹۶۶، ج۱، ص۴۱۶.
نشان‌ داده‌ که‌ اشکال‌ العالم‌ تلخیصی‌ است‌ از المسالک‌ و الممالک‌ اصطخری‌. گردیزی‌
[۱۱۱] گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۶۱۲.
[۱۱۲] گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۶۱۸.
از تألیف‌ دیگری‌ از ابوعبداللّه‌ (محمد بن‌ احمد) جیهانی‌ به‌ نام‌ تواریخ‌ یاد کرده‌ و نوشته‌ که‌ در مطالب‌ مربوط‌ به‌ هندوان‌ از این‌ کتاب‌ بهره‌ برده‌ است‌.


۱. حموی، یاقوت‌، معجم‌الادباء، ج‌۵، ص‌۲۳۱۷.    
۲. حموی‌، یاقوت، معجم‌ الادباء، ج۱، ص‌۴۵۵.    
۳. حموی، یاقوت، معجم البلدان، ج۲، ص۲۰۲، تهران، میراث فرهنگی کشور، ۱۳۸۳، اول.    
۴. ابن فقیه، البلدان، ص۱۵، بیروت، عالم الکتب، ۱۴۱۶، اول.    
۵. حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۱، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
۶. نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۱۲۹، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
۷. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۴، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
۸. حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۱، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
۹. حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۲، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
۱۰. ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص‌۶۴.
۱۱. ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌ ۴، ص‌ ۶۴. قاهره‌ ۱۳۶۶/۱۹۴۷.
۱۲. ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، لطائف ‌المعارف، ج۱، ص‌۵۰.
۱۳. خواندمیر، ج‌۲، ص‌۳۵۶.
۱۴. گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۳۲۹ ـ ۳۳۰.
۱۵. نرشخی‌، محمدبن‌ جعفر، تاریخ‌ بخارا، ج۱، ص‌۱۲۹ ـ ۱۳۰، ترجمه ابونصر احمدبن‌ محمدبن‌ نصرقباوی‌.
۱۶. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج‌۸، ص‌۷۸.    
۱۷. تاریخ‌ سیستان‌، چاپ‌ محمدتقی‌ بهار، ج۱، ص‌۳۰۲.
۱۸. نسفی‌، عمر بن‌ محمد، القند فی‌ ذکر علماء سمرقند، ج۱، ص‌۸۱.
۱۹. مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص‌۳۳۷.    
۲۰. گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۳۳۰.
۲۱. ابن‌ندیم‌ (تهران‌)، ج۱، ص‌۱۵۳.
۲۲. ناجی‌، محمدرضا، تاریخ‌ و تمدن‌ اسلامی‌ در قلمرو سامانیان‌، ج۱، ص‌۵۲۱.
۲۳. نرشخی‌، محمدبن‌ جعفر، تاریخ‌ بخارا، ج۱، ص‌۶۹.
۲۴. ابن‌فضلان‌، رساله ابن‌فضلان‌، ج۱، ص‌۷۶.
۲۵. ابن‌فضلان‌، رساله ابن‌فضلان‌، ج۱، ص‌۷۷.
۲۶. ابن‌فضلان‌، رساله ابن‌فضلان‌، ج۱، ص‌۷۷.
۲۷. مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص‌۳.    
۲۸. قزوینی‌، محمد، یادداشت‌ها، ج‌۲، ص‌۲۰۵.
۲۹. زرین‌کوب‌، عبدالحسین‌ تاریخ‌ مردم‌ ایران‌: کشمکش‌ با قدرت‌ها، ج‌۲، ص‌۱۹۷.
۳۰. ابن‌ندیم‌ (تهران‌)، ج۱، ص‌۱۵۳.
۳۱. حموی‌، یاقوت، معجم‌ الادباء، ج‌۱، ص‌۲۷۴، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.    
۳۲. قزوینی‌، محمد، یادداشت‌ها، ج‌ ۲، ص‌ ۲۰۷.
۳۳. حدودالعالم‌ من ‌المشرق‌ الی‌ المغرب‌، با مقدمه بارتولد و حواشی‌ و تعلیقات‌ مینورسکی، ج۱، ص‌۱۷ـ ۱۸.
۳۴. واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌: ترکستان‌ در عهد هجوم‌ مغول، ج۱، ص‌۵۵.
۳۵. ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص‌۶۵ـ۶۷.
۳۶. ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، لطائف ‌المعارف، ج۱، ص‌۵۰ ـ ۵۱.
۳۷. ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص‌۶۴.
۳۸. حموی‌، یاقوت، معجم‌ الادباء، ج‌۱، ص‌۴۵۶، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.    
۳۹. صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۸، ص‌۵۳ ـ ۵۴.
۴۰. حموی‌، یاقوت، معجم‌ الادباء، ج‌۵، ص‌۲۳۱۱، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.
۴۱. صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۲، ص‌۸۱.
۴۲. نفیسی‌، سعید، «وزرای‌ آل‌ سامان‌: خانواده جیهانیان‌»، ج۱، ص‌۱۹۳.
۴۳. ثعالبی‌، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص۶۶ ـ ۶۷.
۴۴. ثعالبی، عبدالملک‌ بن‌ محمد، یتیمه الدهر، ج‌۴، ص۷۶.
۴۵. عوفی، محمدبن‌ محمد، جوامع‌ الحکایات‌ و لوامع‌الروایات، ج۲، ص‌۴، قسم‌ ۲، ج‌۲.
۴۶. ابن اثیر، عزالدین، الکامل فی التاریخ، ج۱۹، ص۱۳۲، ترجمه ابوالقاسم حالت، عباس خلیلی، تهران، مؤسسه مطبوعاتی علمی، ۱۳۷۱.
۴۷. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۳۰۰ ـ ۳۰۱، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
۴۸. پیرنیا، حسن و آشتیانی، عباس، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض سسلسله قاجاریه، ص۲۴۹، تهران، خیام، ۱۳۸۰، نهم.
۴۹. حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۲، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
۵۰. زرین‌کوب، عبدالحسین، تاریخ مردم ایران کشمکش با قدرت‌ها، ج۲، ص۱۹۷، تهران، امیر کبیر، ۱۳۶۴.
۵۱. جوزجانی، منهاج سراج، طبقات ناصری، ج۱، ص۲۰۸، تهران، دنیای کتاب، ۱۳۶۳، اول.
۵۲. نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۱، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
۵۳. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۴، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
۵۴. حداد عادل، غلام‌علی، دانش‌نامه جهان اسلام، ج۱۱، ص۵۹۲، تهران، بنیاد دایرة المعارف اسلامی، ۱۳۸۶، دوم.
۵۵. نرشخی، ابوبکر محمد بن جعفر، تاریخ بخارا، ص۳۲۰، تهران، توس، ۱۳۶۳، دوم.
۵۶. راوندی، مرتضی، تاریخ اجتماعی ایران، ج۲، ص۲۳۴، تهران، نگاه، ۱۳۸۲، دوم.
۵۷. مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص‌۳.    
۵۸. ابن‌ندیم‌ (تهران‌)، ج۱، ص‌۱۵۳.
۵۹. حموی‌، یاقوت، معجم‌ الادباء، ج‌۱، ص‌۴۵۵، چاپ‌ احسان‌ عباس‌، بیروت‌ ۱۹۹۳.    
۶۰. صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۸، ص‌۵۳ ـ۵۴.
۶۱. بغدادی‌، اسماعیل، هدیه العارفین، ج۲.
۶۲. حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۶، ص.
۶۳. نفیسی‌، سعید، «وزرای‌ آل‌ سامان‌: خانواده جیهانیان‌»، ج۱، ص‌۱۹۳ و پانویس‌ ۴۷، ارمغان‌، سال‌ ۱۱، ش‌۳ (خرداد ۱۳۰۹).
۶۴. قزوینی‌، محمد، یادداشت‌ها، ج‌۲، ص‌۲۰۴ ـ ۲۰۵.
۶۵. قزوینی‌، محمد، یادداشت‌ها، ج‌۲، ص‌۲۰۷.
۶۶. صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۲، ص‌۸۱.
۶۷. صفدی‌، الوافي بالوفيات، ج‌۸، ص‌۵۴.
۶۸. نرشخی‌، محمد بن جعفر، تاریخ‌ بخارا، ج۱، ص‌۲۶، ترجمه ابونصر احمدبن‌ محمدبن‌ نصرقباوی‌.
۶۹. مسعودی‌، تنبیه‌، ج۱، ص‌۷۵.
۷۰. گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۳۳۰.
۷۱. گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص۵۹۷.
۷۲. ابن‌ندیم‌ (تهران‌)، ج۱، ص‌ ۱۷۱.
۷۳. ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۲۱.
۷۴. مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص‌۳.    
۷۵. مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص‌۲۴۱.    
۷۶. مقدسی، احسن التقاسیم، ج‌۲، ص‌۵۸۱.
۷۷. ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۲۰.
۷۸. مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص‌۳ ۴.    
۷۹. گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۳۳۰.
۸۰. فرای، ص‌۲۰۱ ـ ۲۰۲.
۸۱. ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۲۲.
۸۲. ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۷۶.
۸۳. ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۸۷.
۸۴. ابن‌حوقل‌، ج۱، ص‌ ۴۵۳.
۸۵. مقدسی، احسن التقاسیم، ج۱، ص‌۲۶۹.    
۸۶. بیرونی‌، ابوریحان‌، الا´ثار الباقیه عن‌القرون‌ الخالیه، ج۱، ص‌۲۶۴.
۸۷. بیرونی‌، ابوریحان‌، الاثار الباقیه عن‌القرون‌ الخالیه، ج۱، ص‌۲۷۱.
۸۸. بیرونی‌، ابوریحان‌، الجماهر فی‌ الجواهر، ج۱، ص‌۲۶۹.
۸۹. گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۵۶۲.
۹۰. ادریسی، محمدبن‌ محمد، کتاب‌ نزهه المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الافاق، ج‌۱، ص‌۵.
۹۱. ادریسی، محمدبن‌ محمد، کتاب‌ نزهه المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الافاق، ج‌۱، ص‌۷۶.
۹۲. ادریسی، محمدبن‌ محمد، کتاب‌ نزهه المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الافاق، ج‌۲، ص‌۹۳۴.
۹۳. ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌ ۲۶۳.
۹۴. ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌ ۳۱۶ـ۳۱۷،.
۹۵. کرمانی، احمدبن‌ حامد، افضل‌ الدین‌، کتاب‌ عقدالعلی‌ للموقف‌ الاعلی، ج۱، ص‌۱۲۲.
۹۶. قزوینی‌، عبدالکریم‌بن‌ محمد رافعی‌، التدوین‌ فی‌ اخبار قزوین‌، ج‌۱، ص‌۴۶.
۹۷. قزوینی، زکریا بن‌ محمد، عجائب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌، ج۱، ص‌ ۲۱۱.
۹۸. ابن‌عدیم‌، بغیه الطلب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب، ج‌۱، ص‌۳۴۸.
۹۹. ابن‌عدیم‌، بغیه الطلب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب، ج‌ ۱، ص‌ ۳۹۷.
۱۰۰. ابن‌عدیم‌، بغیه الطلب‌ فی‌ تاریخ‌ حلب، ج‌۱، ص‌۴۴۶.
۱۰۱. واسیلی‌ ولادیمیروویچ‌ بارتولد، ترکستان‌نامه‌: ترکستان‌ در عهد هجوم‌ مغول، ج۱، ص‌۵۷ ـ ۵۸.
۱۰۲. حواشی‌ مینورسکی‌، ص‌ ۱۱۱، ج۱، ص‌۲۵ـ۲۶، حدود العالم‌ من ‌المشرق‌ الی‌ المغرب‌، با مقدمه بارتولد و حواشی‌ و تعلیقات‌ مینورسکی.
۱۰۳. حموی‌، یاقوت، معجم‌ البلدان‌، ج‌۱، ص‌۷.
۱۰۴. حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج۲، ص۱۶۶۴.
۱۰۵. ایگناتی‌ یولیانوویچ‌ کراچکوفسکی‌، تاریخ‌ الادب‌ الجغرافی‌ العربی‌، ج۱، ص‌۲۲۲.
۱۰۶. نفیسی‌، سعید، «وزرای‌ آل‌ سامان‌: خانواده جیهانیان‌»، ج۱، ص‌۱۹۲.
۱۰۷. مینورسکی‌، ص‌۸۹ ـ۹۰
۱۰۸. تکمله ۵ـ۶، ذیل‌ مادّه‌.
۱۰۹. نفیسی، سعید، «در باره ترجمه اشکال ‌العالم‌»، ج۱، ص‌۳۷۸.
۱۱۰. Charles Rieu, Catalogue of the Persian manuscripts in the British Museum , London ۱۹۶۶، ج۱، ص۴۱۶.
۱۱۱. گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۶۱۲.
۱۱۲. گردیزی، عبدالحی بن الضحاک، تاریخ‌ گردیزی‌، ج۱، ص‌۶۱۸.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاندان جیهانی»، شماره۵۳۳۱.    
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «خاندان جیهانی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۰۲/۱۰.    






جعبه ابزار