• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

برهان‌الدین نسفی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



برهان الدّین نَسَفی، ابوالفضائل محمدبن محمد عبداللّه (متوفی ۶۸۷) متکلّم حنفی، منطق دان و متبحّر در مسائل فقهیِ علم خلاف و جدل در قرن هفتم است.




به گفته شاگردش، ابن فُوَطی،
[۱] خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۸۲، ج ۱، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۳۱.
حدود ۶۰۰ احتمالاً در نَسَفِ ماوراءالنهر به دنیا آمد و در ۶۷۵ پس از سفر حج و زیارت مکه به بغداد رفت، و از آن زمان به بعد در آن‌جا مقیم شد و تا هنگام مرگ به تدریس اشتغال داشت.
جَسد وی را در زیر قبّه آرامگاه ابوحنیفه در خیزُرانیه به خاک سپردند.



دانسته نیست که استادان او چه کسانی بوده اند.
از میان شاگردانش در بغداد می‌توان از علامه حلّی عالم امامی مذهب نام برد که از وی اجازه روایت همه آثارش را دریافت کرد.
[۲] محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۶۶ـ ۶۷، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.




ظاهراً آوازه برهان الدین نسفی در اواخر عمر، به سرزمینهای دیگر نیز رسیده بود، زیرا علم الدین برزالی، محدث و مورخ سوری، در ۶۸۴ از دمشق نامه ای به او در بغداد نوشت تا از برهان الدین اجازه ای به دستخط خود او دریافت دارد.
ابن فوطی نحوه زندگی او را زاهدانه خوانده است.

۳.۱ - در علم جدل


سهم عمده برهان الدین در پیشبرد علم در زمینه جدل بود.
جدل رشته ای است که با جنبه های منطقی آرای فقهیِ مورد اختلاف سر و کار دارد.
اصحاب مکتب رضی الدین نیشابوری، بویژه رکن الدین عمیدی (متوفی ۶۱۵ در [۱]    )، این علم را بر مبنای تازه ای قرار داده بودند.
کتاب موجز او به نام مقدمه فی الجدل و الخلافِ و النظر، که به المقدمة البرهانیة یا الفصول البرهانیة نیز معروف است، به رغم پیچیدگی آن، متن درسی متداولی گردید که طلاب آن را از بر می کردند.
گذشته از حاشیه ای که خود مؤلف بر این کتاب نوشته، دست کم چهار شرح دیگر آن نیز شناخته شده است.
به نوشته حاجی خلیفه،
[۳] ج۲، ستون ۱۸۰، مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰، ج ۱، ستون ۹۵، ۸۶۵، ج ۲، ستون ۱۰۳۲، ۱۲۷۲، ۱۲۹۶، ۱۷۲۰، ۱۷۵۶، ۱۷۹۸ـ۱۷۹۹، ۱۸۰۳، ۱۸۶۱.
یکی از بهترین این شرحها به قلم شمس الدین سمرقندی بود که در ۶۹۰ در ماردین به انجام رسید.
شرح دیگری از شارحی گمنام موسوم به نُعمان خوارزمی موجود است.

۳.۲ - آثار


رسایل دیگر او که در زمینه خلاف و جدل در دسترس است عبارت‌اند از: منشأ النظر فی علم الخلاف (که خود مؤلف و اکمل الدین بابَرتی (متوفی ۷۸۶) شروحی بر آن نوشته اند)؛ دفع النصوص و النقوض؛ التراجیح؛ تعارضات (یا المختصر فی التراجیح)؛ القوادح الجدلیة.
برهان الدین در رساله اخیر ادعا می‌کند که خطای بسیاری از مطالبی را که جدلیّون متأخّر مطرح کرده‌اند به اثبات رسانده است.
ابن خلدون از او به عنوان یکی از مدرسانی نام برده که تا حدی از مشرب عمیدی پیروی کرده اند،
[۴] ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، ج۱، ص۴۵۷ ـ ۴۵۸، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
اما تا زمانی که مباحث او با آثار جدلی متقدّم در زمینه جدل‌ به‌طور منظم مقایسه نشود، میزان اصالت نظر او را نمی‌توان ارزیابی کرد.
علاقه برهان الدین به نکته های محل اختلاف در فقه عملاً به مکاتب ابوحنیفه و شافعی محدود می‌شد.
آثار فلسفی برهان الدین نسفی یعنی شرحی بر کتاب الاشارات ابن سینا و رساله فی الدور و التسلسل، از میان رفته اند.
از دیگر آثار او چنین بر می‌آید که نظر او نسبت به فلسفه، چون نظر غزالی، کاملاً منفی بوده است.
البته در این مورد منطق را می‌توان استثنا کرد.
با وجود این‌که در فقه از مذهب حنفی پیروی می‌کرد، بی گمان در علم کلام به اشعریان گرایش داشت و از ستایشگران غزالی و فخرالدین رازی بود.
شرحی که تحت عنوان شرح الرسالة القدسیة بادلتها البرهانیة بر الرسالة القدسیة غزالی نوشته و خلاصه های او از المقصد الاَقصی (الاسنی) فی اسماءِاللّه الحُسنی و تفسیر کبیر فخررازی از میان رفته است.
برهان الدین در شرح الاسماء الحسنی، که موجود است و در آن به بحث کلامی درباره صفات و اسماء قرآنی خدا پرداخته است، از المقصد الاقصی نوشته غزالی و لوامع البیّناتِ رازی به عنوان منابع اصلی خود نام برده است.
از نقل قولهایی که از جنید، و دفاعی که از درست آیینی حسین بن منصور حلاج، کرده می‌توان نگرش مثبت او را نسبت به تصوف دریافت.
ظاهراً مطلع السعادة او از بین رفته است.



(۱) ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(۲) ابن قطلوبغا، تاج التراجم فی طبقات الحنفیة، چاپ افست بغداد ۱۹۶۲، ص ۵۸.
(۳) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰، ج ۱، ستون ۹۵، ۸۶۵، ج ۲، ستون ۱۰۳۲، ۱۲۷۲، ۱۲۹۶، ۱۷۲۰، ۱۷۵۶، ۱۷۹۸ـ۱۷۹۹، ۱۸۰۳، ۱۸۶۱.
(۴) محمدبن احمد ذهبی، العبر فی اخبار البشر، چاپ صلاح الدین منجد، کویت ۱۹۶۰ـ۱۹۶۶، ج ۵، ص ۳۴۶ـ۳۴۷.
(۵) خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ج ۱، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۳۱.
(۶) عبدالقادربن محمد قرشی حنفی مصری، الجواهر المضیئة فی طبقات الحنفیة، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، قاهره ۱۳۹۸ـ ۱۳۹۹/ ۱۹۷۸ـ ۱۹۷۹، ج ۳، ص ۳۵۱.
(۷) عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، ج ۱۱، ص ۲۹۷.
(۸) عبدالحی بن عبدالحلیم لکنوی، الفواید البهیة فی تراجم الحنفیة، چاپ م نعسانی، قاهره ۱۳۲۴/۱۹۰۶، ۱۹۴ـ ۱۹۵.
(۹) محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.


 
۱. خلیل بن ایبک صفدی، الوافی بالوفیات، ج۱، ص۲۸۲، ج ۱، چاپ هلموت ریتر، استانبول ۱۹۳۱.
۲. محمدباقربن محمدتقی مجلسی، بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۶۶ـ ۶۷، بیروت ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
۳. ج۲، ستون ۱۸۰، مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰، ج ۱، ستون ۹۵، ۸۶۵، ج ۲، ستون ۱۰۳۲، ۱۲۷۲، ۱۲۹۶، ۱۷۲۰، ۱۷۵۶، ۱۷۹۸ـ۱۷۹۹، ۱۸۰۳، ۱۸۶۱.
۴. ابن خلدون، مقدمه ابن خلدون، ج۱، ص۴۵۷ ـ ۴۵۸، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.




دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برهان الدّین نَسَفی»، شماره۱۱۱۸.    



جعبه ابزار