• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مدعی و مدعی علیه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



مدعی به کسی اطلاق می‌شود که دارای ادعایی بر علیه کسی هست. در مقابل مدعی‌علیه کسی را گویند که ادعا بر علیه او اقامه شده است.




مدّعی بنابه تعریف برخی عبارت است از کسی که اگر از ادعای خود صرف نظر کند، کسی با او کاری ندارد و دعوا کأن لم یکن تلقی می‌گردد.
مقابل آن منکر است؛ یعنی کسی که اگر طرف مقابلش سکوت کند و دست از خصومت بردارد، سکوت از او پذیرفته است و رها می‌شود و در غیر این صورت، سکوت از او پذیرفته نیست و باید در برابر مدّعی پاسخگو باشد.
و بنابر تعریف دیگر، مدّعی کسی است که گفته‌اش خلاف اصل است و یا کسی است که ادّعای امری پنهان را دارد که ظاهر شرع خلاف آن است، مانند آنکه فردی علیه دیگری مدّعیِ طلبی یا مدّعیِ مالکیّت مالی باشد که در دست دیگری و تحت تصرف او است.
در این جا، سخن مدّعی خلاف اصل و ظاهر است؛ چون اصل در مثال اوّل، برائت ذمّۀ آن فرد از بدهی است؛ چنان که ظاهر در مثال دوم مالکیّت او نسبت به مالی است که تحت تصرف دارد.



برخی، به لحاظ عدم جامعیّت و مانعیّت تعاریف یاد شده، آنها را تعریف به خواص و لوازم دانسته‌اند نه تعریف به مفهوم، و رجوع به عرف را جهت یافتن مفهوم مدّعی و منکر لازم دانسته و گفته‌اند: به نظر عرف مدّعی کسی است که انشاء دعوا منوط به او است؛ خواه انشاء برای اثبات حقّی باشد- مانند ادّعای ملکیّت مالی برای خود- یا برای برون رفت از حقّی علیه خود- مانند ادّعای باز پس دادن امانت از سوی امین-.
[۵] مهذّب الاحکام ج۲۷، ص۶۰.



 
۱. الروضة البهیة ج۳، ص۷۶.    
۲. الدروس الشرعیة ج۲، ص۸۳.    
۳. مسالک الافهام ج۱۴، ص۶۰-۶۱.    
۴. جواهر الکلام ج۴۰، ص۳۷۱-۳۷۶.    
۵. مهذّب الاحکام ج۲۷، ص۶۰.




فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۶۲۷.    




جعبه ابزار