ممشاد دینوری
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ممشاد دینوری، صوفی ایرانی در قرن سوم بود.
در بعضی منابع، ممشاد دینوری با
خواجه عِلو دینوری (متوفی ۲۹۸) یکی پنداشته شده است
شاید به سبب نسبت هر دو تن به شهر دینور، نزدیک بودن سال وفاتشان و آمدن نام هر دو در ردیف مشایخ
سلسلۀ چشتیه بود.
با این حال، شرح حال و اقوال آنها به کلی با هم متفاوت است.
از تاریخ تولد و زادگاه ممشاد اطلاعی در دست نیست.
وی از اقران
جنید ،
رویم ، و
ابوالحسن نوری ، و یکی از نه نفری بود که گفته میشود بیواسطه از جانب جنید اجازۀ نقل
روایت و نشر طریقت داشته اند.
وی همچنین مصاحب
یحیی بن جلّاء بوده است.
میزان اهمیت و جایگاه وی در
تصوف از آنجا معلوم میشود که در شجرهنامۀ چندین طریقت، از جمله در سلسلۀخلافت و روایت
طریقت کبرویه ، نامش آمده است.
یکی از طرق انتساب
شیخ شهابالدین ابوحفص سهروردی به جنید، از طریق ممشاد است که این سلسله انتساب نیز از طریق جنید، در نهایت، به
امام رضا علیه¬السلام می¬رسد.
علاوه بر اینها، وی در شجرهنامۀ
سلسلۀ نعمتاللهیه هم حضور دارد
و بنابر قولی،
خواجه اسحاق چشتی ، مؤسس طریقت چشتیه، مرید ممشاد بوده واز او خرقه گرفته است.
از ممشاد دینوری سخنان و حکایاتی باقیمانده که تا حدی نمایانگر افکار و احوال اوست.
از جمله ¬حکایت کردهاند که وی در جمع سماع صوفیان حاضر شد و قوالان خاموش شدند و اوبه آنان گفت که هیچیک از ملاهی دنیا وی را به خود مشغول نمیکند.
این حکایت، شاید شاهدی بر بی-التفاتی وی به سماع صوفیانه باشد.
وی دربارۀ آداب مریدی سخنانی دارد، شامل حرمت نهادن بر مشایخ، خدمت به برادران دینی، بیرون رفتن از اسباب دنیا یا نفی تعلق خاطر، و حفظ آداب
شرع .
همچنین توصیه کرده است که نزد مشایخ، خالی از مال و به دور از اظهار
علم و رای و حتی پرسش باید رفت.
ممشاد،
معرفت را در
فقر واقعی به سوی
خدا و طریق وصول به
حکمت را در خاموشی و
تفکر می¬دانست.
سخنانی نیز در نقش
صدق و
اخلاص در
سیر و سلوک و در اعتماد بر خدا و
توکل دارد.
تاریخ وفات او را ۲۹۲
و ۲۹۷ ذکر کردهاند،
اما مطابق قول مشهور، وی در سال ۲۹۹ درگذشته است
(۱) ابن جوزی، صفه الصفوه، محمود فاخوری ومحمد رواس قلعه چی، ج۳-۴، حلب ۱۳۹۳/۱۹۷۳م؛
(۲) ابونعیم اصفهانی، حلیه الاولیاء وطبقات الاصفیاء، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷.
(۳) خواجه عبدالله بن محمد انصاری، طبقات الصوفیه، چاپ محمد سرور مولایی، تهران ۱۳۸۶ش.
(۴) نورالدین عبدالرحمن جامی، نفحات الانس فی حضرات القدس، چاپ محمودعابدی، تهران۱۳۸۶ش.
(۵) ابو عبدالرحمن سلمی، طبقات الصوفیه، چاپ نورالدین شریبه، حلب-سوریه، ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۶) عبدالوهاب بن احمد شعرانی، الطبقات الکبری المسماه بلواقع الانوار فی طبقات الاخیار، بالهامش الانوار القدسیه فی بیان آداب العبودیه، بیروت۱۴۰۸ه/ ۱۹۸۸.
(۷) محمد شعیب، مرات الاولیاء، چاپ غلام ناصر مروت، اسلام آباد ۱۴۲۱/۲۰۰۱.
(۸) محمد بن ابراهیم عطار، تذکره الاولیاء، چاپ محمداستعلامی، تهران۱۳۷۸ش.
(۹) عبدالکریم بن هوازن قشیری، ترجمۀ رساله قشیریه، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران۱۳۶۱ش.
(۱۰) غلام سرور لاهوری، خزینه الاصفیاء، کان پور۱۹۲۹م.
(۱۱) محمد معصوم بن زین العابدین معصوم علیشاه، طرائق الحقایق، چاپ محمد جعفر محجوب، تهران ۱۳۳۹-۱۳۴۵ ش.
(۱۲) میر خورد، سیر الاولیاء، چاپ محمد ارشد قریشی، لاهور۱۳۹۸/۱۹۷۸م.
(۱۳) علی بن عثمان هجویری، کشف المحجوب، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۷ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «ممشاد دینوری»، شماره۶۴۱۸.