مَدْیَن (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَدْيَن:(وَ إِلى مَدْيَنَ أَخاهُمْ) «مَدْيَن» (بر وزن مريم) نام آبادى
شعيب (عليهالسلام) و قبيله او است،
اين شهر، در مشرق «
خليج عقبه» قرار داشته، و مردم آن از فرزندان
اسماعيل (عليهالسلام) بودند، و با «
مصر»، «
لبنان» و «
فلسطين» روابط تجارى داشتهاند.
امروز شهر «مدين»، «معان» ناميده مىشود؛ ولى بعضى از جغرافىدانان نام «مدين» را بر مردمى اطلاق كردهاند كه در ميان «خليج عقبه» تا «
كوه سينا» مىزيستهاند. در «
تورات» نيز نام «مديان» آمده، اما به عنوان بعضى از قبائل (و البته اطلاق يک نام بر شهر و صاحبان شهر، معمول است).
(وَ إِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ وَ لاَ تَنقُصُواْ الْمِكْيَالَ وَ الْمِيزَانَ إِنِّيَ أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَ إِنِّيَ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ) (وبه سوى «مَدْيَن» برادرشان شعيب را فرستاديم؛ گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش كنيد، كه جز او، معبودى براى شما نيست. پيمانه و وزن را كم نكنيد و دست به كمفروشى نزنيد. كه من خيرخواه شما هستم و از عذاب روز فراگير، بر شما بيمناكم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه شريفه عطف است بر داستانهايى كه در سابق از انبياء و امتهايشان گذشت، و كلمه مدين نام شهرى است كه در قديم بوده و جناب شعيب در آنجا مىزيسته، پس اگر نسبت ارسال شعيب را به مدين داده و حال آنكه آن جناب به سوى اهل مدين فرستاده شده بود نه به سوى مدين (چون خودش در آنجا زندگى مىكرد) از باب مجاز در اسناد است مثل اينكه مىگوييم: ناودان جارى شد (يعنى آب ناودان جارى شد) و اينكه شعيب را برادر آن مردم خوانده، دليل بر اين است كه با آن مردم خويشى و نسبت داشته است.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
اخاهم مكارم شيرازى، ناصر، لغات در تفسير نمونه، بر گرفته از مقاله «مَدْيَن»، ص۵۱۴.