• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مَوالی (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مَوالی: (وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَواليَ)
«مَوالی» جمع‌ «مولى» در اصل، از مادّه‌ «ولايت» به معناى ارتباط و اتصال است، و به تمام افرادى كه با يكديگر به نوعى ارتباط دارند، اطلاق مى‌شود، منتها در پاره‌اى از موارد به معناى ارتباط «سرپرست» با «پيروان» مى‌باشد و در آيه فوق به معناى «وارثان» است.



مفسران براى آن معانى متعددى ذكر كرده‌اند:
بعضى آن را در اينجا به معناى دوست و بعضى به معناى غلام آزاد شده دانسته‌اند، (زيرا بعضى از پسرخوانده‌ها بردگانى بودند كه خريدارى مى‌شدند، سپس آزاد مى‌گشتند و چون مورد توجّه صاحبانشان بودند آن‌ها را به عنوان پسر خويش مى‌خواندند). توجّه به اين نكته نيز لازم است كه: تعبير «مولا» در اين گونه موارد -كه طرف برده آزاد شده بود- از اين جهت بود كه آن‌ها بعد از آزادى، رابطه خود را با مالک خود حفظ مى‌كردند، رابطه‌اى كه از نظر حقوقى در پاره‌اى از جهات، جانشين خويشاوندى مى‌شد و از آن، تعبير به‌ «ولاء عتق» مى‌نمودند. لذا در روايات اسلامى مى‌خوانيم: «زيد بن حارثه» بعد از آن كه پيامبر (ص) او را آزاد كرد، به عنوان «زيد بن محمّد» خوانده مى‌شد، تا اين كه قرآن نازل شد و دستور فوق را آورد، از آن به بعد، پيامبر (ص) به او فرمود: تو «زيد بن حارثه» اى و مردم او را «مولى رسول اللَّه (ص)» مى‌خواندند.و نيز گفته‌اند: «ابو حذيفه» غلامى به نام‌ «سالم» داشت، او را آزاد كرد و فرزند خود ناميد، هنگامى كه آيه فوق نازل شد، او را به نام‌ «سالم» مولى «ابى حذيفه» ناميدند.
==ترجمه و تفسیر آیات=
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با مَوالی:

۱.۱ - آیه۳۳ سوره نساء

(وَ لِكُلٍّ جَعَلْنا مَواليَ مِمّا تَرَكَ الْوالِدانِ وَ الأَقْرَبونَ وَ الَّذينَ عَقَدَتْ أَيْمانُكُمْ فَآتوهُمْ نَصيبَهُمْ إِنَّ اللّهَ كانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهيدًا) (براى هر كس، وارثانى قرار داديم كه از ميراث پدر و مادر و نزديكان ارث ببرند و نيز كسانى كه با آن‌ها پيمان بسته‌ايد، نصيبشان را به آنان بپردازيد خداوند بر هر چيز، شاهد و ناظر است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه (موالى) جمع كلمه (مولى) است و منظور از مولا ولى و سرپرست آدمى است، گو اين كه اين كلمه در بعضى از مصاديقش بيش‌تر استعمال شده و وقتى شنيده مى‌شود، بعضى از معانى آن بيش‌تر و زودتر به ذهن مى‌رسد، مثلا وقتى مى‌گويند مولا، فورا مولاى برده و صاحب او به ذهن مى‌رسد، چون سرپرستى او بر برده‌اش از مصاديق روشن سرپرستى است و يا وقتى مى‌گويند فلانى مولاى فلانى است اين معنا به ذهن مى‌رسد كه او ياور وى است و يا فلانى مولاى فلان آقا است، يعنى پسر عموى او است، چون پسر عمو سزاوارتر است به گرفتن دختر عمو از ساير مردم و بعيد نيست كه اين كلمه در اصل، مصدر ميمى و يا اسم مكان بوده باشد، و به وجهى و مناسبتى از آن اراده شخص دارنده ولايت شده باشد، همانطور كه ما امروزه كلمه حكومت و محكمه را اطلاق مى‌كنيم و منظور ما از آن شخص حاكم است. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )

۱.۲ - آیه۵ سوره احزاب

(ادْعوهُمْ لِآبائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَموا آباءهُمْ فَإِخْوانُكُمْ في الدّينِ وَ مَواليكُمْ وَ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُناحٌ فيما أَخْطَأْتُم بِهِ وَ لَكِن مّا تَعَمَّدَتْ قُلوبُكُمْ وَ كانَ اللَّهُ غَفورًا رَّحيمًا) (آن‌ها را به نام پدرانشان بخوانيد كه اين كار نزد خدا عادلانه‌تر است و اگر پدرانشان را نمى‌شناسيد، آن‌ها برادران دينى و ياران شما هستند؛ امّا گناهى بر شما نيست در خطاهايى كه در ناميدن آن‌ها به نام ديگران از شما سر مى‌زند، ولى آنچه را از روى عمد مى‌گوييد مورد مؤاخذه قرار خواهد داد و خداوند آمرزنده و مهربان است.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه موالى به معناى اولياء است و معناى آيه اين است كه: اگر پدران پسرخواندگان خود را نمى‌شناسيد (هنگام صدا زدن) به غير پدرانشان نسبت ندهيد، بلكه آنان را برادر خطاب كنيد و يا به اعتبار ولايت دينى ولى خود بخوانيد. (دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: )


۱. نساء/سوره۴، آیه۳۳.    
۲. احزاب/سوره۳۳، آیه۵.    
۳. راغب اصفهانی، حسین، المفردات، ط دارالقلم، ج۱، ص۸۸۵.    
۴. طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت الحسینی، ج۱، ص۴۶۱.    
۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، ص۴۶۶.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۲۱۶.    
۷. نساء/سوره۴، آیه۳۳.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۸۳.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۵۴۰.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۴۱.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۵، ص۱۲۹.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۶۶.    
۱۳. احزاب/سوره۳۳، آیه۵.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن، ص۴۱۸.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۴۱۲.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۷۶.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۲۰، ص۱۵.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۸، ص۵۲۸.    



مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَوالی»، ص۵۶۱-۵۶۲.    






جعبه ابزار