مَیْسِر (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مَیْسِر: (عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ) «مَیْسِر» از مادّه «
یُسْر»
گرفته شده كه به معناى سهل و آسان است و از آنجا كه «قِمار» در نظر بعضى از مردم وسيله آسانى براى نيل به مال و ثروت است به آن «مَيْسِر» گفته شده است.
(يَسْأَلونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَيْسِرِ قُلْ فيهِما إِثْمٌ كَبيرٌ وَ مَنافِعُ لِلنّاسِ وَ إِثْمُهُمآ أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِما وَ يَسْأَلونَكَ ماذا يُنفِقونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبيِّنُ اللّهُ لَكُمُ الآياتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرونَ) (درباره شراب و قمار از تو سؤال مىكنند، بگو: «در آن دو گناه و زيان بزرگى است و منافعى از نظر مادى براى مردم در بردارد؛ ولى گناه آنها از نفعشان بيشتر است» و از تو مىپرسند: «چه چيز انفاق كنند؟» بگو: «از مازاد نيازمندى خود.» اينچنين خداوند آيات را براى شما روشن مىسازد؛ شايد بينديشيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: کلمه (میسر) در لغت به معنای قمار است و مقامر (قمارباز) را یاسر میگویند و اصل در معنایش سهولت و آسانی است و اگر قمارباز را آسان خواندند به این مناسبت است که قمارباز بدون رنج و
تعب و به آسانی مال دیگران را به چنگ میآورد، بدون اینکه کسبی کند یا بیلی بزند و عرقی بریزد البته میسر در عرب بیشتر در یک نوع خاصی از قمار استعمال میشود و آن عبارت است ازانداختن چوبه تیر که از لام و اقلامش هم میگویند و اما چگونگی این بازی اینطور بوده که شتری را میخریدند و نحر میکردند و آن را بیست و هشت قسمت میکردند، آن گاه ده چوبه تیر که یکی نامش فذ و دوم توام و سوم رقیب و چهارم حلس و پنجم نافس و ششم مسبل و هفتم معلی و هشتم منیح و نهم سنیح و دهم رغد، نام داشت قرار میدادند و همه میدانستند که از این بیست و هشت سهم یک جزء سهم فذ است و دو جزء سهم توام و سه جزء سهم رقیب و چهار جزء سهم حلس و پنج قسمت سهم نافس و شش سهم از آن مسبل و هفت قسمت که از همه بیشتر است از آن معلی است و هشتم و نهم و دهم سهم نداشتند، آن گاه به شکل
بختآزمایی دست میبردند و یکی از آن ده تیر را بیرون میآوردند، اگر فذ بیرون میشد، یک سهم از بیست و هشت سهم را به کسی که فذ را به نامش بیرون آوردند میدادند و اگر توام بیرون میشد دو سهم و همچنین و اگر یکی از سه چوبه منیح و سفیح و رغد به نام کسی در میآمد، چیزی از آن سهام عایدش نمیشد، با اینکه صاحبان این سه سهم در دادن پول شتر شرکت داشتند و این عمل همیشه میان ده نفر انجام میشد و در تعیین اینکه چه کسی صاحب فذ و چه کسی صاحب توام و یا آن هشت چوبه دیگر باشد با قرعه تعیین میکردند.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مَیْسِر»، ص۵۶۸.