مُبْلِسون (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُبْلِسون: (فَإِذا هُم مُّبْلِسُونَ) «مُبْلِسون» از مادّه «
ابلاس» به معناى غم و اندوهى است كه به خاطر شدت حوادث ناگوار به انسان دست مىدهد
و نام
«ابلیس» نيز از همين جا گرفته شده است و تعبير فوق نشاندهنده شدت غم و اندوهى است كه گناهكاران را فرا مىگيرد.
(فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ فَتَحْنَا عَلَيْهِمْ أَبْوَابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذَا فَرِحُواْ بِمَا أُوتُواْ أَخَذْنَاهُم بَغْتَةً فَإِذَا هُم مُّبْلِسُونَ) (آرى، هنگامى كه آنچه را به آنها يادآورى شده بود فراموش كردند، درهاى همه چيز از نعمتها را به روى آنها گشوديم، تا كاملًا به آن خوشحال شدند و دل بستند، ناگهان آنها را گرفتيم و سخت مجازات كرديم، در اين هنگام، همگى مأيوس شدند و درهاى اميد به روى آنها بسته شد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مبلسون،
اسم فاعل از ابلس ابلاسا است.
راغب مىگويد: ابلاس به معناى اندوهى است كه از شدت گرفتارى به دل روى مىآورد، تا آنجا كه مىگويد: و چون مبلس و اندوهگين بيشتر اوقات خاموش و از فرط اندوه هر كار مهمى را هم فراموش مىكند، از اين جهت به كسى هم كه در مباحثه و محاكمه، دليلش كند و سست شود، مىگويند ابلس فلان، یعنی فلانى واماند و خاموش شد.
بنابراين، معنايى كه مناسب با جمله
(فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ) باشد، اين است كه بگوييم: ناگاه خاموش شدند و حجتى در دست نداشتند. و معناى همه آيه اين است كه وقتى كفار فراموش كردند تذكراتى را كه به آنها داده شد و يا اگر هم يادشان بود از آن اعراض نمودند، ما آنان را استدراج كرديم يعنى از هر نعمتى به آنان داديم و تمتع از لذائذ مادى را برايشان تكميل نموديم و در نتيجه فرح و سرور كه از آثار تكميل نعمت است، در دلشان پديد آمد كه ناگاه در حالى كه ديگر عذرى نداشتند به عذاب خود دچارشان نموده، هلاكشان كرديم.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مُبْلِسون»، ص۴۹۸.