مُضِلّین (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُضِلّین:
(وَ ما كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلّينَ عَضُدًا) مُضِلّین جمع «مضل» به معنى «گمراهكنندگان» است و مفهوم آيه اين است كه گمراهان را نبايد به معاونت دعوت كرد. مىدانيم اصولا
خدا نياز به معين و كمک كار ندارد تا چه رسد به اين كه گمراه باشد. ولى اين يک درس بزرگ است براى همگان كه در كارهاى جمعى، همواره كسانى را به يارى طلبند كه هم خودشان در خط صحيح حق و عدالت باشند و هم دعوتكننده به چنين خطى و بسيار ديدهايم افراد پاكى را كه به خاطر عدم دقت در انتخاب دستياران خود گرفتار انواع انحرافها و مشكلات و انواع ناكامیها و بدبختیها شدهاند، جمعى از گمراهان و گمراهكنندگان دور آنها را گرفته و نظام كارشان را به تباهى كشيدهاند و سرانجام همه سرمايههاى انسانى و اجتماعىشان را بر باد دادهاند. در تاريخچه كربلا چنين مىخوانيم كه
امام حسین (علیهالسلام) سرور شهيدان در ميان راه به
عبید اللّه بن حر برخورد كرد، امام (علیهالسلام) به ديدن «عبيد اللّه» رفت و او احترام فراوان گذاشت، اما هنگامىكه امام او را به يارى دعوت كرد او سوگند ياد كرد كه از
کوفه بيرون نمىآيد مگر به خاطر اينكه از اين جنگ كنارهگيرى كند، سپس اضافه كرد من مىدانم اگر با اين گروه نبرد كنى نخستين كشته خواهى بود، ولى اين شمشير و اسبم را تقديم شما مىكنم. امام صورت از او برگرداند و فرمود:«هنگامىكه از جان خود مضايقه دارى نيازى به مال تو نداريم» سپس اين آيه را تلاوت فرمود:
(...وَ مٰا كُنْتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلّينَ عَضُداً) (اشاره به اين كه تو گمراهى و گمراهكننده و شايسته دستيارى نيستى.)
به هر حال نداشتن يار و ياور از اين بهتر است كه انسان از افراد آلوده و ناپاک يارى بطلبد و آنها را گرد خود جمع كند.
به موردی از کاربرد مُضِلّین در قرآن، اشاره میشود:
(ما أَشْهَدتُّهُمْ خَلْقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لا خَلْقَ أَنفُسِهِمْ وَ ما كُنتُ مُتَّخِذَ الْمُضِلّينَ عَضُدا) (هرگز آنها (ابليس و فرزندانش) را به هنگام آفرينش آسمانها و زمين و نه به هنگام آفرينش خودشان، حاضر نساختم و هيچگاه گمراهكنندگان را دستيار خود قرار نمىدادم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید:از ظاهر سياق برمىآيد كه دو ضمير جمع اشهدتهم و انفسهم به ابليس و ذريهاش برمىگردد و منظور از اشهاد احضار و اعلام بالعيان است، همچنانكه مشهور به معناى معاينه حضورى به چشم خود ديدن است و عضد به معناى ما بين مرفق و شانه آدمى است كه به طور استعاره در ياور نيز بهكار مىرود هم چنان كه در كلمه يد نيز اين استعاره معمول است و در اينجا همين معناى استعارهاى مقصود است.
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مُضِلّین»، ج۲، ص۶۷۹-۶۸۰.