مُلِیم (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُلیم:(الْحُوتُ وَ هُوَ مُليمٌ) «مُليم» در اصل از مادّه «
لوم» به معناى ملامت است
و معناى «لائم» را مىدهد و در اينجا منظور اين است كه: خود را ملامت نمود.
«مُلِيْم» اسم فاعل از باب «افعال» از مادّه «
لوم» به معناى سرزنش است، و در اين گونه موارد به معناى كسى است كه مرتكب كارى مىشود كه در خور ملامت است.
تعبير
(هُوَ مُلِيْم) (او شايسته سرزنش است)، اشاره به اين است كه: نه تنها مجازات الهى اين قوم را محو كرد، بلكه تاريخى كه از آنها باقى مانده، نام ننگين و اعمال شرمآور آنها را حفظ كرده، و از ظلم و جنايت و كبر و غرور آنها پرده برداشته است، به طورى كه همواره درخور سرزنش هستند.
ترجمه و تفاسیر آیات مرتبط با
مُلیم:
(فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَ هُوَ مُلِيمٌ) (او را به
دریا افكندند و ماهى عظيمى او را بلعيد، در حالى كه درخور سرزنش بود.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: ماهى او را لقمهاى كرد، در حالى كه او ملامت زده بود. كلمه التقام به معناى ابتلاع و بلعيدن است. و كلمه مليم اسم فاعل از لام است، كه به معناى داخل شدن در ملامت است، مانند احرام كه به معناى داخل شدن در حرم است، و ممكن است معناى كلمه اين باشد كه
یونس داراى ملامت شد.
(دیدگاه
شیخ طبرسی در
مجمع البیان:
)
(فَأَخَذْنَاهُ وَ جُنُودَهُ فَنَبَذْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ وَ هُوَ مُلِيمٌ) (از اين رو ما او و لشكريانش راگرفتيم وبه دريا افكنديم در حالى كه در خورِ سرزنش بود.)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: كلمه مليم به معناى ننگآور، و يا به عبارت ديگر كسى است كه كارى كند كه مستحق ملامت شود، و اين كلمه از كلمه ألام گرفته شده، مانند كلمه أغرب كه به معناى كسى است كه امرى غريب انجام دهد.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
•
مکارم شیرازی، ناصر، لغات در تفسیر نمونه، بر گرفته از مقاله «مُلیم»، ص۵۵۳.