مُهْتَدُونَ (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مُهْتَدُونَ:
(وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ) مُهْتَدُونَ: به معنى «هدايتيافتگان» و از مادّه
«هدايت» گرفته شده است.
به موردی از کاربرد
مُهْتَدُونَ در
قرآن، اشاره میشود:
(فَرِيقًا هَدَى وَ فَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلاَلَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاء مِن دُونِ اللّهِ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ) (جمعى را
هدایت كرده و جمعى كه شايستگى نداشتهاند، گمراهى بر آنها مسلّم شده است. آنها كسانى هستند كه
شیاطین را به جاى خداوند، اولياى خود انتخاب كردند و گمان مىكنند هدايت يافتهاند.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: در معناى اين جمله و كيفيت ارتباطش به ما قبل چند احتمال است:
احتمال اول كه سياق كلام هم ظهور در آن دارد اين است كه جمله
(فَرِيقاً هَدى وَ فَرِيقاً حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلالَةُ) حال از فاعل تعودون باشد و همين حال وجه مشتركى باشد كه بازگشت را شبيه به ابتداى خلقت نموده و معنايش اين باشد كه شما در
قیامت مانند آن روزى كه خداىتان آفريد دو گروه خواهيد بود، نظير آيه
(وَ لَقَدْ جِئْتُمُونا فُرادى كَما خَلَقْناكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ) كه حشر انفرادى مردم را در قيامت به
خلقت انفرادى آنان تشبيه مىكند.
اين است آن معنايى كه از ظاهر سياق استفاده مىشود و اما آنچه را كه ديگران احتمالش را داده و گفتهاند جمله
(فَرِيقاً هَدى...) حال از خصوص عامل خودش است و وجه شباهت عود به بدء چيز ديگرى است كه در كلام ذكر نشده و آن به گفته بعضى، تنها بودن در خلقت و حشر و به گفته بعضى ديگر اين است كه هم خلقت نخستين آنان از
خاک بوده و هم حشرشان از خاک خواهد بود و به گفته بعضى ديگر اين است كه خلقت دوم آنان براى
خدا با خلقت بار اولشان فرقى نداشته و خداوند به هر دو قادر است. وجوهى است كه دلالت
آیه بر آنها بسيار بعيد است. و ثانيا حذف كردن وجه شباهت با اينكه ذكر آن لازم است و در عوض ذكر كردن چيزى كه مورد
حاجت نيست جز
خلط و اشتباه فايدهاى ندارد.
قرآن در اين آيه مىگويد:
«توفيق خداوند شامل حال گروهى شد و آنها را به راه حق هدايت كرد»
اينگونه افراد، زشتیهاى خود را زيبا تصور كردهاند و گمراهیها را هدايت پنداشتهاند در حالى كه درهاى هدايت به روى آنها مسدود است و اين همان چيزى است كه خودشان براى خويشتن فراهم ساختهاند.
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مُهْتَدُونَ»، ج۴، ص۵۸۲.