مِساس (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مِساس:
(تَقُولَ لَا مِسَاسَ) مِساس: بر وزن سپاس، ريشه اصلى آن
«مسّ» و مصدر ديگرى است از باب مفاعلة: (
ماسّه،
مماسّةو
مساسا) به معنى «تماس و دست ماليدن به ديگرى» است.
به موردی از کاربرد
مِساس در
قرآن، اشاره میشود:
(قَالَ فَاذْهَبْ فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَيَاةِ أَن تَقُولَ لَا مِسَاسَ وَ إِنَّ لَكَ مَوْعِدًا لَّنْ تُخْلَفَهُ وَ انظُرْ إِلَى إِلَهِكَ الَّذِي ظَلْتَ عَلَيْهِ عَاكِفًا لَّنُحَرِّقَنَّهُ ثُمَّ لَنَنسِفَنَّهُ فِي الْيَمِّ نَسْفًا) (
موسی گفت: برو، كه مجازات تو در زندگى
دنیا اين است كه به مردم بگويى «با من تماس نگيريد!» و تو ميعادى از
عذاب خدا دارى، كه هرگز از آن تخلّف نخواهد شد. اكنون به اين معبودت كه پيوسته آن را پرستش مىكردى؛ بنگر كه آن را مىسوزانيم؛ سپس تمام ذرّات آن را به
دریا مىپاشيم.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين آيه مجازات موسى سامرى را بيان مىكند كه موسى بعد از آنكه جرم او ثابت شد چگونه مجازاتش كرد.
جمله
(قالَ فَاذْهَبْ) حكم به طرد او از ميان اجتماع است، او را از اينكه با كسى تماس بگيرد و يا كسى با او تماس بگيرد ممنوع كرد و قدغن نمود از اينكه كسى به او منزل دهد و با او همكلام شود و با او بنشيند و به طور كلى آنچه از مظاهر اجتماع انسانى است از وى قدغن نمود و اين خود يكى از سختترين انواع شكنجهها است.
و در جمله
(فَإِنَّ لَكَ فِي الْحَياةِ أَنْ تَقُولَ لا مِساسَ) حاصل كلام اين است كه موسى چنين مقرر كرد كه تا زنده است تنها و تک زندگى كند و اين تعبير كنايه است از حسرت دائمى و تنهايى و وحشت بى سر انجام.
بعضى گفتهاند: جمله مذكور حكم خود موسى (علیهالسلام) نيست بلكه نفرين او به جان سامرى است و اثر اين نفرين اين شد كه وى به مرض عقام (درد بىدرمان) مبتلا شد، كه احدى نزديكش نمىشد مگر آنكه دچار تبى شديد مىگرديد و ناگزير هر كس مىخواست نزديكش شود فرياد مىزد با من تماس مگير و نزديک من ميا.
بعضى ديگر گفتهاند: مبتلا به مرض وسواس شد، به طورى كه از مردم وحشت مىكرد و مىگريخت و فرياد مىزد: لا
مساس لا
مساس. و اين وجه خوبى است اگر روايتش صحيح باشد.
موسى (علیهالسلام) به شخص «سامرى» آن مرد منافق و منحرف كه مردم را با ساختن گوساله اغفال و گمراه كرده بود دستور مىدهد كه: «بايد از ميان مردم دور شوى، با كسى تماس نگيرى، بهره تو در باقيمانده عمرت اين است كه هركس با تو نزديک مىشود خواهى گفت:
«با من تماس نگير»
(أَنْ تَقُولَ لاٰ مِسٰاسَ) و به اين ترتيب با يک فرمان قاطع، سامرى را از جامعه طرد كرد و او را به انزواى مطلق كشانيد.
بعضى از مفسران گفتهاند كه جمله «لا
مساس» اشاره به يكى از قوانين جزائى شريعت موسى (علیهالسلام) است كه درباره بعضى افراد كه
گناه سنگينى داشتند صادر مىشده است و به همين جهت كسى با او تماس نمىگرفت و او هم
حق نداشت با كسى تماس بگيرد.
بعضى از مفسران نيز گفتهاند كه بعد از ثبوت جرم و خطاى بزرگ سامرى، موسى درباره او نفرين كرد و خداوند او را به بيمارى مرموزى مبتلا ساخت كه تا زنده بود كسى نمىتوانست با او تماس بگيرد و اگر كسى تماس مىگرفت گرفتار بيمارى مىشد، يا اينكه سامرى گرفتار يک نوع بيمارى روانى به صورت وسواس شديد و وحشت از هر
انسانی شد، بهطورى كه هركس نزديک او مىشد فرياد مىزد «لا
مساس»، «با من تماس نگير.»
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «مِساس»، ج۴، ص۲۹۹.