• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

نخستین گریه‌کننده امام حسین

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



طبق آنچه که در کتب شیعی آمده اولین کسی که برای امام حسین (علیه‌السّلام) اقامه عزا کرد آدم (علیه‌السّلام) بوده است. در کتب اهل سنت مواردی از ذکر یاد ابی‌عبدالله (علیه‌السّلام) حتی قبل از تولد ایشان و قبل از زمان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نقل شده است. این مقاله احادیثی که در کتب و منابع اهل سنت بیان شده را بررسی کرده است.



حدثنا محمد بن عبدالله الحضرمی ثنا محمد بن غورک ثنا ابو سعید التغلبی عن یحیی بن یمان عن امام لبنی سلیم عن اشیاخ له غزوا الروم فنزلوا فی کنیسة من کنائسهم فقراوا فی حجر مکتوب: ایرجوا معشر قتلوا حسینا شفاعة جده یوم الحساب فسالناهم منذ کم بنیت هذه الکنیسة قالوا قبل ان یبعث نبیکم بثلاث مائة سنة قال ابو جعفر الحضرمی وثنا جندل بن والق عن محمد بن غورک ثم سمعته من محمد بن غورک.
با روم می‌جنگیدیم پس به یکی از کلیساهای ایشان وارد شدیم. پس در آن سنگی بود که روی آن نوشته شده بود: آیا امتی که حسین را می‌کشند شفاعت جد او را در روز قیامت امید دارند؟
وروینا ان صخرة وجدت قبل مبعث النبی صلی الله علیه وسلم بثلاث مائة سنة وعلیها مکتوب بالیونانیة ایرجو معشر قتلوا حسینا.
به ما خبر داده شد که صخره‌ای در بیت‌المقدس سیصد سال قبل از بعثت رسول خدا پیدا شده است که بر روی آن با زبان سریانی نوشته شده بوده است: آیا امتی که حسین را می‌کشند...
شبیه این دو روایت در کتب ذیل آمده است: تهذیب الکمال، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، صبح الاعشی فی صناعة الانشا، الخصائص الکبری، و...
طبق اقرار برخی علمای اهل سنت حاکم نیشابوری هم شبیه این روایت را (در مورد وجود نوشته‌ای با این اشعار) با اضافه‌ای در کتاب امالی خویش آورده است اما متاسفانه اکنون این روایت در کتاب وی یافت نمی‌شود و آن اضافه این است که علاوه بر بیت مذکور در آن نوشته نام ابراهیم خلیل‌الله (ظاهرا به عنوان نویسنده) موجود بوده است.
حدیث انس ان رجلا من اهل نجران احتفر حفیرة فوجد فیها لوحا من ذهب فیه مکتوب: اترجو امة قتلت حسینا شفاعة جده یوم الحساب وکتب ابراهیم خلیل الله فجاؤا باللوح الی رسول الله فقراه ثم بکی وقال من آذانی وعترتی لم تنله شفاعتی حا فی امالیه.
روایت انس که شخصی از اهل نجران گودالی می‌کند پس در آن لوحی از طلا پیدا کرد که در آن نوشته بود آیا امتی که.... و نوشته بود ابراهیم خلیل‌الله پس این لوح را به نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) آوردند. پس آن را خواند و گریه نمود. سپس فرمود هر کس که من را اذیت کند و خانواده‌ام را شفاعت من به وی نخواهد رسید - حاکم در کتاب امالی -


اما آنچه که در کتب اهل سنت در مورد اشک ریختن برای امام حسین (علیه‌السّلام) موجود است در مورد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) بوده است: ما در اینجا تنها عبارت ذهبی را که در بین اهل سنت به تعصب معروف است نقل می‌نماییم و قسمت‌های مهم را ترجمه می‌کنیم: وقال الامام احمد فی مسنده ثنا محمد بن عبید ثنا شرحبیل بن مدرک عن عبدالله بن نجی عن ابیه انه سار مع علی وکان صاحب مطهرته فلما حاذی نینوی وهو سائر الی صفین فنادی اصبر ابا عبدالله بشط الفرات قلت وما ذاک قال دخلت علی النبی صلی الله علیه وسلم وعیناه تفیضان فقال قام من عندی جبریل فحدثنی ان الحسین یقتل بشط الفرات وقال هل لک ان اشمک من تربته قلت نعم فقبض قبضة من تراب فاعطانیها فلم املک عینی ان فاضتا وروی نحوه ابن سعد عن المدائنی عن یحیی بن زکریا عن رجل عن الشعبی ان علیاً قال وهو بشط الفرات صبراً ابا عبدالله وذکر الحدیث وقال عمارة بن زاذان ثنا ثابت عن انس قال استاذن ملک القطر علی النبی صلی الله علیه وسلم فی یوم‌ام سلمة فقال یا‌ام سلمة احفظی علینا الباب لا یدخل علینا احد فبینا هی علی الباب اذ جاء الحسین فاقتحم الباب ودخل فجعل یتوثب علی ظهر النبی صلی الله علیه وسلم فجعل النبی صلی الله علیه وسلم یلثمه فقال الملک اتحبه قال نعم قال فان امتک ستقتله ان شئت اریتک المکان الذی یقتل فیه قال نعم فجاءه بسهلة او تراب احمرقال ثابت فکنا نقول انها کربلاء عمارة صالح الحدیث رواه الناس عن شیبان عنه وقال علی بن الحسین بن واقد حدثنی ابی ثنا ابو غالب عن ابی امامة قال قال رسول الله صلی الله علیه وسلم لنسائه لا تبکوا هذا الصبی یعنی حسیناً فکان یوم‌ام سلمة فنزل جبریل فقال رسول الله صلی الله علیه وسلم لام سلمة لا تدعی احداً یدخل فجاء حسین فبکی فخلته‌ام سلمة یدخل فدخل حتی جلس فی حجر رسول الله صلی الله علیه وسلم فقال جبریل ان امتک ستقتله قال یقتلونه وهم مؤمنون قال نعم واراه تربته رواه الطبرانی وقال ابراهیم بن طهمان عن عباد بن اسحاق وقال خالد بن مخلد واللفظ له ثنا موسی بن یعقوب الزمعی کلاهما عن‌هاشم بن‌هاشم الزهری عن عبدالله بن زمعة قال اخبرتنی‌ام سلمة ان رسول الله صلی الله علیه وسلم اضطجع ذات یوم فاستیقظ وهو خاثر ثم اضطجع ثم استیقظ وهو خاثر دون المرة الاولی ثم رقد ثم استیقظ وفی یده تربة حمراء وهو یقبلها فقلت ما هذه التربة قال اخبرنی جبریل ان الحسین یقتل بارض العراق وهذه تربتها وقال وکیع ثنا عبدالله بن سعید عن ابیه عن عائشة او‌ام سلمة شک عبدالله ان النبی صلی الله علیه وسلم قال لها دخل علی البیت ملک لم یدخل علی قبلها فقال لی ان ابنک هذا حسیناً مقتول وان شئت اریتک من تربة الارض التی یقتل بها رواه عبد الرزاق عن عبدالله بن سعید بن ابی هند مثله الا انه قال‌ام سلمة ولم یشک واسناده صحیح رواه احمد والناس وروی عن شهر بن حوشب وابی وائل کلاهما عن‌ام سلمة نحوه.
احمد بن حنبل در مسندش گفته است که... همراه علی می‌رفت و ظرف آب حضرت را همراه داشت. پس وقتی به نینوا رسید - در حالیکه به صفین می‌رفت - پس صدا زد که‌ ای اباعبدالله در شط فرات صبر کن. گفتم این چه معنی دارد؟ فرمودند: به نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) رفتم و حال آنکه دو چشم ایشان (مانند چشمه) می‌جوشید. پس به من فرمودند که جیریل در کنار من ایستاد و گفت که حسین در کنار شط فرات کشته می‌شود. و گفت آیا می‌خواهی که بوی تربت وی را احساس کنی؟ گفتم آری، پس کفی از خاک وی را گرفته به من داد، پس نتوانستم که جلوی اشک چشم خود را بگیرم...
... از انس نقل شده است که فرشته باران در روز‌ ام سلمه (روزی که رسول خدا در خانه وی بودند) از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) اجازه حضور گرفت. پس حضرت فرمودند که ای‌ ام سلمه، مراقب در باش که کسی بر ما وارد نشود. در این هنگام حسین (علیه‌السّلام) آمد پس با اصرار وارد اتاق شد و بر پشت رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) پرید. و رسول خدا او را بوسیدند؛ پس فرشته باران گفت: آیا او را دوست می‌دارید؟ حضرت فرمودند: آری، گفت: بدرستیکه امت تو او را بعد از تو می‌کشند. اگر بخواهید مکان شهادت وی را به شما نشان خواهم داد. پس حضرت قبول فرمودند. پس وی حضرت را در کنار تپه‌ای یا خاک سرخی آورد.
ثابت گفت: ما آن را کربلا می‌گفتیم. روایت‌های عماره روایات خوبی است.
... رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) وسلم به همسرانشان فرمودند این کودک - حسین - را به گریه نیندازید. پس نوبت‌ ام سلمه شده بود که جبریل نازل شد پس حضرت به‌ ام سلمه فرمودند که نگذار کسی وارد اتاق شود. پس حسین آمد و شروع به گریه کرد. پس‌ ام سلمه اجازه داد که ایشان وارد شود. پس وارد شده بر دامان رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نشست. پس جبریل گفت که‌ام تو او را خواهند کشت. حضرت پرسیدند او را می‌کشند و حال آنکه مومنند!! ! (ادعای ایمان دارند؟) گفت آری و تربتش را به حضرت نشان داد.
... ‌ام سلمه به من خبر داد که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روزی خوابیده بودند، پس در حالت ناراحتی بیدار شدند، سپس دوباره استراحت فرموده و دوباره بیدار شدند و حال آنکه گرفتگی ایشان کمتر بود. دوباره خوابیدند و بیدار شدند و در دستشان خاک سرخی بود که آن را می‌بوسیدند. سوال کردم که این خاک چیست؟ فرمودند جبریل به من خبر داد که حسین در عراق کشته خواهد شد و این تربت وی است...
رسول خدا به وی فرمودند که فرشته‌ای به نزد من آمد که تاکنون نیامده بود. پس گفت که فرزندت حسین کشته خواهد شد و اگر بخواهی خاک زمینی را که در آن کشته می‌شود به تو نشان دهم.... . سندش صحیح است احمد و عده‌ای آن را نقل کرده‌اند.


۱. طبرانی، سليمان بن احمد، المعجم الکبیر الطبرانی، ج۳، ص۱۲۴.    
۲. ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، التبصره، ج۲، ص۱۵.    
۳. مزی، جمال‌الدين، تهذیب الکمال، ج۶، ص۴۴۲.    
۴. ابن‌العديم، عمر بن احمد، بغیة الطلب فی تاریخ حلب، ج۶، ص۲۶۵۳.    
۵. قلقشندی، احمد بن علی، صبح الاعشی فی صناعة الانشا، ج۱۳، ص۲۳۴.    
۶. سيوطی، جلال‌الدين، الخصائص الکبری سیوطی، ج۱، ص۶۳.    
۷. علی بن محمد بن علی بن عراق الکنانی، تنزیه الشریع، ج۱، ص۴۰۹.    
۸. ذهبی، شمس‌الدين، تاریخ الاسلام، ج۵، ص۱۰۲.    



موسسه ولی‌عصر، برگرفته از مقاله «نخستين كسی كه براي امام حسين علیه‌السلام گريه كرد، چه كسی بود؟»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۳/۰۱.    



جعبه ابزار