نسج (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
نَسْج (به فتح نون و سکون سین) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بافتن است.
این کلمه چهار بار در
نهج البلاغه آمده است.
نَسْج:
(مثل عقل) به معنای بافتن است.
به برخی از مواردی که در نهج البلاغه بهکار
رفته است، اشاره میشود:
امام علی (صلواتاللهعلیه) درباره
قضاة جور فرموده:
«فَهُوَ مِنْ لَبْسِ الشُّبُهَاتِ في مِثْلِ نَسْجِ العَنْكَبُوتِ: لاَ يَدْرِي أَصَابَ أَمْ أَخْطَأَ» «او از اشتباه شبههها در مثل تار عنكبوت است نمىداند صائب است يا خطا
رفته است.»
(شرحهای خطبه:
)
حضرت علی (علیهالسلام) به
عثمان بن حنیف مىنويسد:
«وَ لَوْ شِئْتُ لاَهْتَدَيْتُ الطَّريقَ، إِلَى مُصَفَّى هذَا الْعَسَلِ، وَ لُبَابِ هذَا الْقَمْحِ، وَ نَسائِجِ هذا الْقَزِّ وَ لكِنْ هَيْهاتَ أَنْ يَغْلِبَنِي هَوايَ» «اگر مىخواستم به صاف شده اين عسل و مغز اين گندم و بافتههاى اين ابريشم راه مىيافتم ليكن هيهات كه هواى نفس بر من غالب آيد.»
(شرحهای نامه:
)
نسائج جمع نسيجه به معنى بافتههاست.
حضرت میفرماید:
«وَ النَّسّاجِ إِلَی مَنْسَجِهِ» «يعنى برگشتن بافنده به محلّ بافندگى»
(شرح های حکمت:
) رجوع شود به «خبز» و غيره.
این کلمه چهار بار در نهج البلاغه آمده است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «نسج»، ج۲، ص۱۰۲۹.