• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

هدایت(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



"هدايت" از ريشه "هدأ" و در لغت به معناي سکون، آرامش، بدون سر و صدا و حرکت، سکونت گزيدن میباشد [۱]     و نیز بمعنای توقف ازحركت، سکونت و خواب در شب، ساکت نمودن بچه و خواباندن آن آمده است [۲]    .
هدايت در اصطلاح عبارتست از نشان دادن هدف و راهنمايي افراد [۳]    . در برخي موارد مقصود از هدايت پايداري و استوار ماندن در مسير و راه است،[۴]     بنابراين هدايت، شناختن درست و صحيح هدف، انتخاب راه و طريق صحيح براي رسيدن به هدف و پايداري در مسير است و هدايت در عام ترين معناي خود شامل همه مخلوقات خداوند مي گردد [۵]    .

انواع هدايت
هدايت در مورد انسان ها به دو مفهوم به کار رفته است؛ هدايت عامه که شامل همه انسانها مي شوند، چه مؤمن باشد يا کافر و آن نشان دادن راه خير و سعادت در پيمودن مسير زندگي انسان است، ولي هدايت خاصه مختص به مؤمنان مي باشد و آن تأمين کننده راه کمال و سعادت اخروي است [۶]    .
۱) هدايت تكويني
هدايت تکويني به اين مفهوم كه هدايت در متن خلقت و در فطرت مخلوقات وجود دارد، نشانه هاي هدايت تكويني مانند:«عقل، غريزه، شعور، عاطفه، و انواع اداراكات » مي باشد.
«قالَ رَبُّنَا الَّذي أَعْطى كُلَّ شَيْ ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى »[۷]    
«گفت: پروردگار ما همان كسي است كه به هر موجودي، آنچه را لازمه آفرينش او بوده داده سپس هدايت كرده است!»


خداوند هر حيواني را هدايت نمود، راه بهره وري از امكانات را به او شناساند تا آنجا كه طفل را به پستان مادر و جوجه را به اين كه از مادرش بخواهد غذا در دهانش بريزد راهنمايي كرد [۸]    . پس هدايت تكويني خداوند غير اختياري بوده و شامل همه موجودات مي شود.
۲) هدايت تشريعي «وحي»
اين هدايت فقط انسان ها را شامل مي شود، يعني خداوند علاوه بر هدايت تكويني كه در فطرت انسان وجود دارد، به وسيله فرستادن پيامبران و وحي، انسان را مورد هدايت قرار داده است؛
« ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فيهِ هُدىً لِلْمُتَّقينَ»[۹]    
« آن كتاب با عظمتي است كه شك در آن راه ندارد و مايه هدايت پرهيزكاران است »

اقسام هدايت تشرعي خداوند
مرحوم طبرسي هدايت تشرعي را به اقسام زير تقسيم نموده است [۱۰]    . شايد تقسيم بندي ايشان به اعتبار مراتب اشتراك در خلقت و درجه قرب به خداوند از حيث اطاعت پذيري و دريافت پاداش الهي بوده باشد.
۱. هدايت اوليه و نخستين
اين نوع هدايت در واقع همان هدايت تشريعي است و شامل همۀ انسان ها اعم از مؤمن و كافر مي شود.
«..وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى »[۱۱]    
«در حالي كه هدايت از سوي پروردگارشان
براي آنها آمده است!»
«وَ هَدَيْناهُ النَّجْدَيْنِ»[۱۲]    
«و او را به راه خير و شرّ هدايت كرديم!»

۲. هدايت ثانويه يا «پاداشي»
وقتي مؤمنين از هدايت تشريعي و عمومي خداوند بهره مي برند و پيامبران الهي را تصديق مي نمايند، خداوند آن ها را مشمول هدايت خاص قرار مي دهد ودر واقع به آن ها پاداش عطا مي كند.
«وَ الَّذينَ اهْتَدَوْا زادَهُمْ هُدىً وَ آتاهُمْ تَقْواهُمْ»[۱۳]    
«كساني كه هدايت يافته اند، خداوند بر هدايتشان مي افزايد و روح تقوا به آنان مي بخشد!»

آغاز و شروع هدايت از ناحيه خداوند است، وقتي انسان ها راه هدايت را برگزينند، خداوند به عنوان پاداش آن ها را مشمول هدايت خاصۀ خود قرار مي دهد. البته هدايت يك امر استمراري و يك امر وجودي مانند رشد درختان است كه همواره بايد وجود داشته باشد و انسان بايد همواره از گناه پرهيز نمايد، نه اين كه يك امر مقطعي باشد مانند بناي ساختمان؛ لذا انسان اگر بعد از هدايت گناه نمايد، به ضلالت و گمراهي مي افتد، اين گونه نيست كه اگر كسي هدايت شد ديگر به ضلالت نمي افتد؛ مثلاً در مورد ارتداد اوّل هدايت است، بعد ضلالت؛ لذا اگر بعد از هدايت مرتكب معصيت شود، تمام اعمال نيكو و خيري كه انجام داده است حبط و نابود مي شود.
۳. هدايت به مفهوم رسيدن به واقع
هدايت به اين مفهوم، رسيدن به هدف و واقع ميباشد چنانچه قرآن مي فرمايد:
«إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْديهِمْ رَبُّهُمْ بِإيمانِهِمْ تَجْري مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ في جَنَّاتِ النَّعيمِ»[۱۴]    
«كساني كه ايمان آوردند و كارهاي شايسته انجام دادند، پروردگارشان آنها را در پرتو ايمانشان هدايت مي كند، از زير (قصرهاي) آنها در باغهاي بهشت، نهرهايي جاري است، اين گونه هدايت مختص به مؤمنين است »

۴. هدايت به مفهوم حکم و اراده خدا
اين نوع هدايت تعلق به اراده خداوند دارد؛
«وَ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَ مَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِهِ..»[۱۵]    
«هر كس را خدا هدايت كند، هدايت يافته واقعي است و هر كس را گمراه سازد، هاديان و سرپرستاني غير خدا براي او نخواهي يافت. اين نوع هدايت اختصاص به اهل ايمان دارد »[۱۶]    

[۱۷]     - فراهيدي، خليل بن احمد؛ كتاب العين، قم : انتشارات هجرت، س۱۴۱۰ ق ، چ دوم ، ج ۴، ص۷۹.
[۱۸]     - ابن منظور، محمد بن مكرم ؛ لسان العرب، بيروت : دار صادر، س۱۴۱۴ ق، چ سوم، ج ۱، ص۱۸۰.
[۱۹]     - طباطبايي، محمد حسين؛ تفسير الميزان ، ترجمه موسوي همداني، سيد محمد باقر؛ قم : دفتر انتشارات اسلامي جامعه مدرسين حوزه علميه قم ، س۱۳۷۴ ش ، چ پنجم، ج ۱, ص۵۶.
[۲۰]     - علامه طبرسي؛ مجمع البيان في تفسير القرآن؛ ترجمه مترجمان ، تحقيق: رضا ستوده ، تهران: انتشارات فراهاني ، س۱۳۶۰ ش، چ اول، ج ۸, ص ۲۶۵.
[۲۱]     - طباطبايي، محمد حسين؛ تفسير الميزان ، ج ۱, ص۲۹.
[۲۲]     - طباطبايي، محمد حسين؛ تفسير الميزان، ج ۱, ص۲۶.
[۲۳]     - سوره طه آيه ۵۰.
-[۲۴]     طبرسي، فضل بن حسن؛ تفسير جوامع الجامع، ترجمه مترجمان، مشهد: بنياد پژوهشهاي اسلامي آستان قدس رضوى ، س۱۳۷۷ ش، چ دوم ، ج ۶، ص۶۱۵.
[۲۵]     - سوره بقره آيه ۲.
[۲۶]     - طبرسی, فضل بن حسن؛ مجمع البيان فى تفسير القرآن ، ج ۱، ص ۱۶۸.
[۲۷]     - سوره نجم آيه ۲۳.
[۲۸]     - سوره بلد آيه ۱۰.
[۲۹]     - سوره محمد آيه ۱۷.
[۳۰]     - سوره يونس آيه ۹.
[۳۱]     - سوره اسراء آيه ۹۷. در ترجمه فارسي از ترجمه آيت الله مکارم استفاده شده.
[۳۲]     - طبرسی, فضل بن حسن؛ مجمع البيان فى تفسير القرآن ، ج۱، ص۱۶۸.



جعبه ابزار