هیئة (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
هیئة:
(كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ) هیئة: به معنى «شكل و صورت و اندام چيزى» است.
به موردی از کاربرد
هیئة در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ رَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللّهِ وَ أُبْرِئُ الأكْمَهَ و الأَبْرَصَ وَ أُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ وَ أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ) (و به سوى
بنیاسرائیل فرستاده خواهد شد تا به آنها بگويد: من نشانهاى از طرف پروردگار شما، برايتان آوردهام؛ من از گِل، چيزى به شكل پرنده مىسازم؛ سپس در آن مىدمم و به اذن
خدا، پرندهاى مىگردد. و به
اذن خدا،
کور مادر زاد و مبتلا به بيمارى پيسى را بهبودى مىبخشم و مردگان را به اذن خدا زنده مىكنم و به شما خبر مىدهم از آنچه مىخوريد و آنچه را در خانههاى خود ذخيره مىكنيد، به يقين در اين معجزات، نشانهاى براى شماست، اگر
ایمان داشته باشيد.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اين را گفتيم كه تا بطلان گفتار بعضى از مفسرين روشن شود كه گفتهاند: نهايت چيزى كه از آيه شريفه استفاده مىشود اين است كه خداى سبحان چنين سرى به
عیسی بن
مریم داده بود و او هم در مقام احتجاج و به منظور اتمام حجت فرموده كه دليل
نبوت من اين است كه اگر از من اين معجزات را بخواهيد انجام مىدهم و اما اينكه همه اين معجزات و يا بعضى از آنها را انجام داده،
آیه شريفه دلالتى بر آن ندارد.
(إِذْ قَالَ اللّهُ يَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَ عَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَ كَهْلًا وَ إِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ وَ التَّوْرَاةَ وَ الإِنجِيلَ وَ إِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَ تُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَ الأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَ إِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِي وَ إِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ) (به خاطر بياور هنگامى را كه خداوند به عيسى بن مريم گفت: ياد كن نعمتم را كه به تو و مادرت بخشيدم؛ زمانى كه تو را با «
روح القدس» تأييد كردم؛ كه در گاهواره و نيز در حال ميانسالى، با مردم سخن مىگفتى و هنگامى را كه كتاب و حكمت و
تورات و
انجیل را به تو آموختم و هنگامى را كه به اذن من، از گل چيزى به صورت پرنده مىساختى و در آن مىدميدى و به اذن من، پرندهاى مى شد و كور مادرزاد و مبتلا به بيمارى پيسى را به اذن من، شفا مىدادى و هنگامى كه مردگان را به اذن من زنده مىكردى و هنگامى كه بنىاسرائيل را از آسيب رساندن به تو، باز داشتم؛ در آن زمان كه دلايل روشن براى آنها آوردى، ولى جمعى از
کافران آنها گفتند: «اينها جز
سحر آشكار نيست.»)
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: از حيث اينكه لفظ اذ را تكرار ننموده، ظهور دارد در اينكه خلقت طير و شفا دادن كور مادر زاد و جذامى همه دنبال هم و بدون فاصله زمانى بوده است و اگر هم كلمه باذنى را در دنبال مساله خلقت طير ذكر نموده و باذنى كه بعدا در آخر جمله ذكر مىكند اكتفاء ننموده، براى خاطر عظمت مساله
خلقت و افاضه
حیات بوده، نه اينكه فاصله زمان را برساند، براى اين عنايت بوده كه در دلهاى شنوندگان خطور نكند كه غير خدا هم مىتواند مستقلا افاضه حيات كند و اگر خطور هم كند جاى گير نشود (گر چه براى مدت كوتاهى باشد) و خدا داناتر است.
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان:
)
عيسى (علیهالسلام) در آيه مورد بحث به يكى از معجزات خود اشاره كرده مىگويد: من از گل چيزى به شكل پرنده مىسازم.
بعضى از مفسران (مانند نويسنده
المنار) اصرار دارند كه كارهاى اعجازآميز عيسى (علیهالسلام) را كه قرآن صريحا به آن اشاره كرده به نوعى توجيه كنند، مثلا بگويند عيسى تنها ادعا كرد كه من مىتوانم به فرمان خدا چنين كارى را انجام دهم، ولى عملا هرگز انجام نداد، در حالى كه اگر فرضا اين احتمال در آيه مورد بحث قابل گفتگو باشد، در آيه ۱۱۰
سوره مائده
•
شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «هیئة»، ج۴، ص۶۱۲.