وعده انتقام (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
انتقام خدا از ستمگران و پیروزی رسولان، وعده خداوند به
انبیا است و
قدرت شکست ناپذیر خدا،
ضامن تحقق وعدههای او در انتقامش می باشد.
انتقام خدا از ستمگران و پیروزی رسولان،
وعده خداوند به
انبیا است: «وانذر الناس یوم یاتیهم العذاب فیقول الذین ظـلموا ربنآ اخرنآ الی اجل قریب نجب دعوتک ونتبع الرسل... • لاتحسبن الله مخلف وعده رسله ان الله عزیز ذو انتقام» و مردم را از روزی که عذاب الهی به سراغشان میآید بترسان، آن روز که ظالمان میگویند پروردگارا مدت کوتاهی ما را
مهلت ده، تا دعوت تو را بپذیریم، و از پیامبران پیروی کنیم...•و گمان مبر که خدا وعدهای را که به پیامبرانش داده تخلف کند، چرا که خداوند قادر و منتقم است.
قدرت شکست ناپذیر خدا،
ضامن تحقق وعدههای او در انتقامش می باشد: «فلاتحسبن الله مخلف وعده رسله ان الله عزیز ذو انتقام» و گمان مبر که خدا وعدهای را که به پیامبرانش داده تخلف کند، چرا که خداوند قادر و منتقم است.
«فلاتحسبن الله مخلف وعده رسله ان الله عزیز ذو انتقام • و تری المجرمین یومـئذ مقرنین فی الاصفاد» و گمان مبر که خدا وعدهای را که به پیامبرانش داده تخلف کند، چرا که خداوند قادر و منتقم است• و در آن روز مجرمان را با هم در غل و زنجیر میبینی (غل و زنجیری که دستها و گردنهایشان را بهم بسته) .
این جمله (فلاتحسبن الله... ) تفریع بر مطالب قبل است که مى فرمود:
عذاب نکردن ستمکاران به خاطر تأخیر تا
قیامت است ، و وقتى چنین است دیگر خیال نکن که خدا از وعده اى که بر
نصرت فرستادگان خود داده خلف مى کند، اگر وعده نصرت داده
وفا مى کند و اگر وعده عذاب به متخلفین داده نیز وفا مى کند.و چطور ممکن است وفا نکند و حال آنکه او عزیز و داراى انتقام شدید است .
و لازمه
عزت مطلقه او نیز همین است که خلف
وعده نکند، چون خلف وعده یا بدین جهت است که نمى توانند وعده خود را وفا کند و یا بدین سبب است که رأیش برگشته و وضعى برایش پیش آمده که او را مجبور کرده بر خلاف حال قبلیش رفتار کند.
و خداوند،
عزیز على الاطلاق است و
عجز و ناتوانى در او تصور ندارد، و هیچ حالتى او را مقهور و مجبور به عمل بر خلاف حالت قبلى نمى کند چون واحد و
قهار است و کلمه «ذو انتقام» یکى از اسماى حسناى خداى تعالى است و در چند جاى قرآن خود را به آن
اسم نامیده است ، و در همه جا آن را در کنار اسم عزیز آورده است .
هر جا در
قرآن کریم و
سنت ، انتقام به خدا نسبت داده شده منظور از آن، انتقامى است که حقى از حقوق
دین الهى و
شریعت آسمانى (ضایع شده ) باشد و به عبارت دیگر انتقامهایى به خدا نسبت داده شده که حقى از حقوق مجتمع اسلامى (ضایع شده ) باشد، هر چند که در پاره اى موارد حق فرد را هم تامین کند، مانند مواردى که شریعت و
قانون دین، داد مظلوم را از ظالم مى ستاند که در این موارد، انتقام هم حق فرد است و هم حق
اجتماع .
پس کاملا روشن گردید که در این گونه موارد نباید
توهم کرد که مقصود خدا از انتقام، رضایت خاطر است، چون
ساحت او مقدس و مقامش عزیزتر از این است که از ناحیه
جرم مجرمین و
معصیت گنهکاران متضرر شود و از
اطاعت مطیعین منتفع گردد.
«فاما نذهبن بک فانا منهم منتقمون• او نرینک الذی وعدنـهم فانا علیهم مقتدرون» هر گاه تو را از میان آنها ببریم حتما آنها را مجازات خواهیم کرد. یا اگر زنده بمانی و آنچه را از عذاب آنان وعده دادهایم به تو ارائه دهیم باز ما بر آنها مسلطیم.
منظور از بردن
پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم از میان آن قوم، خواه
وفات پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم باشد و یا هجرت او از مکه به
مدینه ، در هر حال
اشاره به این است که اگر تو هم
شاهد و ناظر نباشی، و آنها به راه خود همچنان ادامه دهند ما شدیدا آنها را مجازات میکنیم، چرا که انتقام در اصل به معنی مجازات و
کیفر دادن است، هر چند از آیات متعدد دیگری که در همین معنی در
قرآن نازل شده استفاده میشود که منظور از بردن پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم وفات او است، چنانکه در آیه ۴۶
سوره یونس آمده است : (اگر ما پارهای از مجازاتهائی را که به آنها وعده دادهایم در حال حیاتت به تو نشان دهیم یا تو را از دنیا ببریم و آنها را نبینی، در هر حال بازگشتشان به سوی خداست و خداوند گواه اعمالی است که آنها انجام میدهند.)
همین معنی در
سوره رعد آیه ۴۰،
و
سوره غافر آیه ۷۷
نیز آمده است، و به این ترتیب
تفسیر آیه به مسأله
هجرت مناسب به نظر نمیرسد.
به هر حال آنها در چنگال
قدرت ما هستند چه در میان آنها باشی و چه نباشی، و مجازات و انتقام الهی در صورت ادامه کارهایشان حتمی است.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ ومعارف قرآن، برگرفته از مقاله «وعده انتقام».