• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وَرَد (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





وَرَد: (وَ لَمَّا وَرَدَ)
وَرَد: از ماده «ورود» به معنى «رسيدن و داخل شدن» است و در اصل، حركت به طرف آب و نزديک شدن به آن است ولى بعدا به هر نوع داخل شدن اطلاق شده و تفاوت آن با «دخول» آن است كه «ورود» رسيدن و نزديک به داخل شدن است.



به موردی از کاربرد وَرَد در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - وَرَد (آیه ۲۳ سوره قصص)

(وَ لَمَّا وَرَدَ مَاء مَدْيَنَ وَجَدَ عَلَيْهِ أُمَّةً مِّنَ النَّاسِ يَسْقُونَ وَوَجَدَ مِن دُونِهِمُ امْرَأتَيْنِ تَذُودَانِ قَالَ مَا خَطْبُكُمَا قَالَتَا لَا نَسْقِي حَتَّى يُصْدِرَ الرِّعَاء وَ أَبُونَا شَيْخٌ كَبِيرٌ)
(و هنگامى كه‌به چاه آب مدَين رسيد، گروهى از مردم را در آن جا ديد كه چهارپايان خود را آب مى‌دهند و در كنار آنان دو زن را ديد كه از گوسفندان خويش مراقبت مى‌كنند و به چاه نزديک نمى‌شوند؛ موسى به آن دو گفت: «منظور شما از اين كار چيست؟» گفتند: «ما آن‌ها را آب نمى‌دهيم تا چوپان‌ها همگى خارج شوند و پدر ما پيرمرد كهنسالى است قادر بر اين كارها نيست.»)

۱.۱.۱ - وَرَد در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه تذودان تثنيه تذود است و آن مضارع است از ماده ذود، كه به معناى حبس و منع است و مراد از آن، اين است كه: آن دو زن گوسفندان خود را از اينكه به طرف آب بروند و يا از اينكه با گوسفندان مردم مخلوط شوند، جلوگيرى مى‌كردند، هم چنان كه مراد از كلمه يسقون آب دادن به گوسفندان و چهارپايان است و كلمه رعاء به معناى چوپان است، كه كارش چرانيدن گوسفندان مى‌باشد.
و معناى آیه اين است كه: وقتى موسى به آب مدين رسيد، در آنجا جماعتى از مردم را ديد كه داشتند گوسفندان خود را آب مى‌دادند و در نزديكى آن‌ها دو نفر زن را ديد كه گوسفندان خود را از اينكه به طرف آب بروند، جلوگيرى مى‌كردند، موسى از راه استفسار و از اينكه چرا نمى‌گذارند گوسفندان به طرف آب بيايند و از اينكه چرا مردى همپاى گوسفندان نيست، پرسش كرد.


۱.۲ - وَرَد (آیه ۹۸ سوره هود)

(يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ)
(روز قيامت، او در پيشاپيش قومش خواهد بود؛ و به جاى چشمه‌هاى زلال بهشت آن‌ها را وارد آتش مى‌كند و چه بد آبشخورى است آتش، كه بر آن وارد مى‌شوند!)

۱.۱.۱ - وَرَد در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: يعنى فرعون در روز قيامت پيشاپيش قوم خود مى‌آيد زيرا در دنيا او را پيروى كردند و در نتيجه او به عنوان امامى از ائمه ضلالت، پيشوايشان شده بود، در جاى ديگر قرآن (نيز) سخن از اين پيشوايان ضلالت آمده و فرموده: (وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ). جمله‌ (فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ) به دليل اينكه حرف فاء بر سر آن آمده تفريع و نتيجه گيرى از جمله قبل است و معناى مجموع دو جمله اين است كه: فرعون در قيامت پيشاپيش پيروان خود آمده و در نتيجه همه آنان را به لب آتش برده است. و اگر مطلب آينده را به لفظ ماضى تعبير كرده، براى اين است كه يقينى بودن وقوع آن را افاده كند و بفهماند كه آمدن قيامت و پيشوا شدن فرعون براى قومش و رفتنشان در آتش آن قدر حتمى و يقينى است كه گويا واقع شده و شنونده آن را انجام شده حساب مى‌كند.

۱.۳ - وَرَد (آیه ۸۶ سوره مریم)

(وَ نَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا)
(و مجرمان را تشنه كام همچون شترانى كه به طرف آب گاه مى‌روند به سوى جهنم مى‌رانيم.)

۱.۱.۱ - وَرَد در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: كلمه ورد به لب تشنه تفسير شده و گويا از ورود به آب، يعنى قصد آن كردن و از آن نوشيدن گرفته شده، چون معمولا كسى به قصد آب نمى‌رود مگر آنكه تشنه باشد، به همين مناسبت اين كلمه كنايه از عطش شده و در اينكه سوق به جهنم را مقيد به مجرمين كرد، اشعار است به اينكه علت سوقشان همان جرمشان است، نظير اين تعليق، تعليقى است كه در آيه قبل در حشر به رحمان شده، تا بفهماند علت حشر به رحمان تقواى متقين است، و معناى آيه روشن است.

۱.۴ - وَرَد (آیه ۱۹ سوره یوسف)

(وَجَاءتْ سَيَّارَةٌ فَأَرْسَلُواْ وَارِدَهُمْ فَأَدْلَى دَلْوَهُ قَالَ يَا بُشْرَى هَذَا غُلاَمٌ وَأَسَرُّوهُ بِضَاعَةً وَاللّهُ عَلِيمٌ بِمَا يَعْمَلُونَ)
(و در همين حال كاروانى فرا رسيد؛ و مأمور آب را فرستادند تا آب بياورد)؛ او دلو خود را در چاه افكند؛ ناگهان صدا زد: «مژده باد! اين كودكى است زيبا و دوست داشتنى!)» و او را بعنوان كالايى از ديگران مخفى داشتند. و خداوند به آنچه آنها انجام مى‌دادند، آگاه بود.)

۱.۱.۱ - وَرَد در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان،
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی،
طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، )

۱.۵ - وَرَد (آیه ۷۱ سوره مریم)

(وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا)
(و همه شما بدون استثنا وارد جهنم مى‌شويد؛ اين امر، نزد پروردگارت، حتمى و پايان يافته است. )

۱.۱.۱ - وَرَد در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید:
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی،
طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان،
(دیدگاه شیخ طبرسی در مجمع البیان: طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی،
طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، )


۱.۵.۲ - وَرَد در تفسیر نمونه

چنان‌كه در آيه ۹۸ سوره هود مى‌خوانيم:
(... فَأَوْرَدَهُمُ اَلنّٰارَ وَ بِئْسَ اَلْوِرْدُ اَلْمَوْرُودُ)
«و فرعونيان را وارد آتش مى‌كند و چه بد است آتش آبگاه انسان باشد»
در اين آيه «او رد» از باب افعال (ايراد) به معنى درآوردن و داخل گردانيدن است و «ورد» به معنى آب يا آبگاهى است كه انسان يا حيوان بر آن وارد مى‌شود و از آنجا كه چنين افرادى حتما تشنه‌اند مفسران اين تعبير را به معنى «تشنه‌كامان» گرفته‌اند:
(وَ نَسُوقُ اَلْمُجْرِمِينَ إِلىٰ جَهَنَّمَ وِرْداً)
«و مجرمان را (همچون شتران تشنه‌كامى كه به سوى آبگاه مى‌روند) به جهنم مى‌رانيم»
(«ورد» نيز به معنى «ذكر» آمده است و آن قسمتى از قرآن يا دعاست كه قرائت شود، جمع آن «اوراد» است). و واژه «مورود» كه در آيۀ قبل، ذكر آن گذشت، اسم مفعول است به معنى آبى است كه بر آن وارد مى‌شوند، بنابراين جمله:
(بِئْسَ اَلْوِرْدُ اَلْمَوْرُودُ)
چنين مى‌شود: آتش، بد آبشخور گاهى است كه بر آن وارد مى‌شوند.
و واژه «وارد» نيز اسم فاعل به معنى «آب‌آور» است، در اصل از «ورود» گرفته شده كه معنى آن - همان‌گونه كه راغب در مفردات گفته - «قصد آب كردن و رسيدن به آن» است، هرچند بعدا به هر ورود و دخولى گفته شده است، در آيه ۱۹ سوره یوسف مى‌خوانيم:
(.. فَأَرْسَلُوا وٰارِدَهُمْ‌...)
«كسى را كه مأمور آب آوردن بود به سراغ آب فرستادند.»
ديگر از معانى «وارد»، در آينده داخل‌شونده و يا نزديک شونده است، در آيه ۷۱ سوره مریم مى‌خوانيم:
(وَ إِنْ مِنْكُمْ إِلاّٰ وٰارِدُهٰا...)
«و همه شما (بدون استثناء) وارد جهنم مى‌شويد.»
در تفسير اين آيه، براساس كلمه «ورود» دو نظريه بيان شده است: بعضى از مفسران معتقدند كه «ورود» در اين‌جا به معنى «نزديك شدن و اشراف پيدا كردن» است، يعنى همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثناء براى حسابرسى يا براى مشاهده سرنوشت نهايى بدكاران، به كنار جهنّم مى‌آيند، سپس خداوند پرهيزگاران را رهايى مى‌بخشد و ستمگران را در آن رها مى‌كند (به استناد آيه ۲۳ سوره قصص).
تفسير دومى كه اكثر مفسران آن را انتخاب كرده‌اند، اين است كه «ورود» در اين‌جا به معنى «دخول» است، به اين ترتيب كه همه انسان‌ها بدون استثناء، نيک و بد وارد جهنّم مى‌شوند، منتها دوزخ براى نيكان سرد و سالم
(قُلْنٰا يٰا نٰارُ كُونِي بَرْداً وَ سَلاٰماً عَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ‌)
چرا كه آتش با آن‌ها سنخيت ندارد، گويى از آن‌ها دور مى‌شود و فرار مى‌كند، ولى براى دوزخيان كه تناسب با آتش دوزخ دارند همچون ماده قابل اشتعالى فورا شعله‌ور مى‌شوند.



۱. قصص/سوره۲۸، آیه۲۳.    
۲. هود/سوره۱۱، آیه۹۸.    
۳. مریم/سوره۱۹، آیه۸۶.    
۴. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۹.    
۵. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۶۵.    
۶. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۳، ص۱۵۹.    
۷. قصص/سوره۲۸، آیه۲۳.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۸۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۶، ص۳۳.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۴.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۸، ص۱۸۱.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۷، ص۳۸۷.    
۱۳. هود/سوره۱۱، آیه۹۸.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۳۳.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۰، ص۵۷۲.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۰، ص۳۸۱.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۲، ص۱۱۹.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۵، ص۲۹۱.    
۱۹. مریم/سوره۱۹، آیه۸۶.    
۲۰. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۱۱.    
۲۱. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۱۴، ص۱۵۱.    
۲۲. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۱۴، ص۱۱۰.    
۲۳. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۱۵، ص۲۰۶.    
۲۴. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۶، ص۸۲۰.    
۲۵. یوسف/سوره۱۲، آیه۱۹.    
۲۶. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۲۳۷.    
۲۷. مریم/سوره۱۹، آیه۷۱. (صفحه ۳۱۰)    
۲۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۳۱۰.    
۲۹. مریم/سوره۱۹، آیه۸۶.    
۳۰. انبیاء/سوره۲۱، آیه۶۹.    
۳۱. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۹، ص۲۲۵.    
۳۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۳، ص۱۱۸.    
۳۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۱۶، ص۵۵.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَرَد»، ج۴، ص۶۴۷.






جعبه ابزار