وَلِیٍّ و واق (لغاتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
وَلِیٍّ و واق:
(وَلِيٍّ وَ لاَ وَاقٍ) وَلِیٍّ و واق: واژه
«ولى» به معنى «سرپرست و حافظ» و
«واق» (اسم فاعل از ماده وقايه) به معنى «نگاهدارنده»، گرچه از نظر معنى با يكديگر شبيهند، ولى اين تفاوت را دارند كه يكى جنبه اثباتى را بيان مىكند و ديگرى جنبه نفى را، يكى به معنى نصرت و يارى است و ديگرى به معنى دفاع و نگهدارى.
آیه مورد بحث، خطاب به
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است.
به موردی از کاربرد
وَلِیٍّ و واق در
قرآن، اشاره میشود:
(وَ كَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءهُم بَعْدَ مَا جَاءكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللّهِ مِن وَلِيٍّ وَ لاَ وَاقٍ) (همانگونه كه به پيامبران پيشين كتاب آسمانى داديم. بر تو نيز اين قرآن را به عنوان فرمان
روشن و صريحى نازل كرديم و اگر بعد از
علم و دانشى كه به تو رسيده از هوسهاى آنان پيروى كنى، در برابر
خدا، نه سرپرستى خواهى داشت و نه نگهدارندهاى.)
علامه طباطبایی در
تفسیر المیزان میفرماید: اشاره كذلک به كتابيست كه در آيه قبلى بود و مقصود از آن جنس و عموم كتابهاى نازل شده بر انبياء گذشته است، مانند تورات و انجيل. و منظور از حكم قضاء و فرمان است، چون شان كتابى كه از
آسمان نازل شود همين است. هم چنان كه در آيه ديگر فرموده:
(وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ) پس كتاب از يک نظر حكم الهى است و از يک نظر حاكم ميان مردم است و اين است معناى حكم نه حكمت كه بعضى گفتهاند.
كلمه عربيا صفت است براى حكم و اشاره است به اينكه اگر كتاب را به زبان عربى كه زبان رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است نازل فرموده براى اين بوده كه سنت او بر اين جارى شده كه هر پيغمبرى را به زبان قوم خودش بفرستد، و در اين باره فرموده:
(وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسانِ قَوْمِهِ) و اين معنا پوشيده نيست كه خود شاهد است بر اينكه مراد از اهل كتابى كه در آيه قبلى آمده يهود و نصارى است و اصولا روى سخن در اين آيات به ايشان است هم چنان كه آيات سابق متعرض حال مشركين بود.
بنابراين منظور از جمله
(وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ...) نهى از پيروى خواستههاى اهل كتاب است، كه نه تنها در اين آيه بلكه بارها در قرآن كريم از آن نهى فرموده و عمده جهت آن اين است كه اهل كتاب از پيش خود معجزاتى دلبخواه غير از معجزه قرآن پيشنهاد مىكردند، هم چنان كه مشركين از آن حضرت معجزاتى طلب مىنمودند. علاوه بر اينكه اهل كتاب نسخ احكام را محال مىپنداشتند و انتظار داشتند رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) پيرو احكام دينى ايشان باشد. اين دو جهت و مخصوصا جهت اولى عمده جهتى بود كه ايشان را به اين طمع وامىداشت.
بنابراين معناى آيه چنين مىشود: هم چنان كه بر اهل كتاب (
یهود و نصارى) كتاب نازل كرديم، بر تو نيز اين قرآن را نازل كرديم، بزبان خودت و در حالى كه مشتمل بر حكم الهى و يا در حالى كه حاكم بين مردم است و تو اگر خواستههاى اهل كتاب را پيروى كنى و مانند ايشان طمع بدارى كه بغير قرآن آيت ديگرى بر تو نازل شود و يا با ايشان مداهنه نموده، به پارهاى از احكام منسوخه و يا تحريف شده ايشان تمايل كنى، ما تو را به عقوبت مىگيريم و در آن وقت است كه بغير خدا دادرسى نخواهى داشت و كسى تو را از
عذاب خدا نجات نتواند داد. بنا بر اين مخاطب در اين آيه تنها رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است، نه امت، آن چنان كه بعضى خيال كردهاند.
• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَلِیٍّ و واق»، ج۴، ص۷۳۹.