• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

وَکَّلْنا (لغات‌قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



منبع: مرتبط

وَکَّلْنا: (فَقَدْ وَكَّلْنَابِهَا)
وَکَّلْنا: از باب تفعيل (توكيل) به معنى «وكيل قرار دادن» (برگماشتن كسى براى انجام كارى) و يا كارى را به كسى سپردن و او را نگاهبان آن قرار دادن است و معناى عمومى «وكيل» نيز همين است، يعنى نماينده‌اى كه عهده‌دار انجام دادن كارهاى كسى باشد (كارگزار) و كلمه وكيل از اسماى حسناى الهى است:
(... وَ قٰالُوا حَسْبُنَا اَللّٰهُ وَ نِعْمَ اَلْوَكِيلُ‌)
«و گفتند: تنها خداى تعالى ما را كافى است و نيكو نگاهبان و تكيه‌گاه ماست.»
كلمه وكيل بيست‌وچهار بار در قرآن تكرار شده است.



به موردی از کاربرد وَکَّلْنا در قرآن، اشاره می‌شود:

۱.۱ - وَکَّلْنا (آیه ۸۹ سوره انعام)

(أُوْلَئِكَ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ فَإِن يَكْفُرْ بِهَا هَؤُلاء فَقَدْ وَكَّلْنَابِهَا قَوْمًا لَّيْسُواْ بِهَا بِكَافِرِينَ)
(آن‌ها كسانى هستند كه كتاب آسمانى و حكم و نبوّت به آنان داديم و اگر اين گروه مشركان نسبت به آن كفر ورزند، آيين حق زمين نمى‌ماند؛ زيرا كسان ديگرى را نگاهبان آن مى‌سازيم كه نسبت به آن، کافر نيستند.)

۱.۱.۱ - وَکَّلْنا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: ضميرى كه در يكفر بها و در وكلنا بها است به هدى برمى‌گردد و هدى لفظى است كه هم ضمير مذكر به آن برمى‌گردد و هم به اعتبار اينكه به معناى هدايت است ضمير مؤنث. ممكن هم هست بگوييم: اين دو ضمير به مجموع كتاب و حكم و نبوت كه همه از آثار هدايت الهى هستند برمى‌گردد و اين وجه بهتر است، زيرا وجه اول خالى از بعد نيست. و كلمه هؤلاء اشاره است به اشخاصى كه دعوت رسول خدا را انكار مى‌كردند، كه قدر متيقن ايشان از نظر مورد آیه، همان كفار مكه و كسانى هستند.

۱.۲ - وَکَّلْنا (آیه ۱۷۳ سوره آل عمران)

(الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُواْ لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَ قَالُواْ حَسْبُنَا اللّهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ)
(همان كسانى كه بعضى از مردم، به آنان گفتند: «دشمنان براى حمله به شما گرد آمده‌اند؛ از آن‌ها بترسيد!» امّا اين سخن، بر ایمانشان افزود و گفتند: «خدا ما را بس است و او بهترين حامى ماست.»)

۱.۱.۱ - وَکَّلْنا در المیزان و مجمع‌ البیان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان می‌فرماید: يعنى خداى تعالى براى ما كافى است و اصل ماده حا- سين- با از حساب گرفته شده، به اين مناسبت كه كفايت، به حساب وى مقدار حاجت است و اينكه گفتند: (حَسْبُنَا اللَّهُ) اكتفاى ما به خدا است به حسب ايمان است نه به حسب اسباب خارجى، كه سنت الهيه آن را جارى ساخته و كلمه (وكيل) به معناى كسى است كه امر انسان را به نيابت از انسان تدبير مى‌كند.

۱. انعام/سوره۶، آیه۸۹.    
۲. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۳.    
۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۳.    
۴. راغب اصفهانی، حسین، المفردات فی غریب القرآن، دار القلم، ص۸۸۲.    
۵. طریحی نجفی، فخرالدین، مجمع البحرین، ت-الحسینی، ج۵، ص۴۹۳.    
۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه‌، ط-دار الکتب الاسلامیه‌، ج۵، ص۳۳۴.    
۷. انعام/سوره۶، آیه۸۹.    
۸. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۱۳۸.    
۹. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۷، ص۳۵۵.    
۱۰. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۷، ص۲۵۵.    
۱۱. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۸، ص۱۷۵.    
۱۲. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۴، ص۵۱۳.    
۱۳. آل عمران/سوره۳، آیه۱۷۳.    
۱۴. مکارم شیرازی، ناصر، ترجمه قرآن‌، ص۷۲.    
۱۵. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ترجمه محمدباقر موسوی، ج۴، ص۱۰۰.    
۱۶. طباطبایی، سید محمدحسین، تفسیر المیزان، ج۴، ص۶۴.    
۱۷. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ترجمه محمد بیستونی، ج۴، ص۳۵۰.    
۱۸. طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، ج۲، ص۸۸۹.    



• شریعتمداری، جعفر، شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه، برگرفته از مقاله «وَکَّلْنا»، ج۴، ص۷۲۳.






جعبه ابزار