پارادایم
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پارادایم،
سرمشق و الگوی مسلط و چارچوب فکری و فرهنگی است که مجموعهای از الگوها و نظریهها را برای یک گروه یا یک
جامعه شکل دادهاند.
واژه پارادایم (paradigm) ابتدا در
قرن پانزدهم به معنی الگو، مدل و نمونه به کار میرفت و میگفتند به فرض مثال «در دستور زبان، الفاظamat، amas، amo یک "پارادیگم" یا "نمونه" است از آن جهت که الگویی را نمایش میدهد که در مورد عدهی زیادی از افعال دیگر لاتینی مثلا Laudat، laudas، laudo بهکار میرود.»
اما در دهه ۱۹۶۰
تامس کوهن واژه پارادایم را به معنی یک تفکر در هر
انقلاب علمی بهکار برد.
"پارادایم" از کلمه یونانی "پارادیگما" گرفته شده است و در اصل واژهی افلاطونی است و تغییر شکل یافته کلمه "مُثُل" بعدها توسط مترجمان است. امروزه به معنای یک جهانبینی و نظریه کلی است که
انسان راجع به قلمروئی از هستی دارد و با توجه به آن نظریه به تفحص و بررسی جزئیات درون آن قلمرو میپردازد.
کوهن مفهوم پارادایم را در کتاب "ساختار انقلابهای علمی" (۱۹۶۲) بهکار برد و آنرا به این صورت تعریف میکند که پارادایم عبارت است از «دستاوردهای علمی به صورت عمومی پذیرفته شدهای، که برای مدتی به وسیله کارورزان آن رشته، بهعنوان مدلی برای حل مسائل رشته مزبور به کار گرفته میشوند.»
بهطور کلی تعاریف فوق، پارادایم را چهارچوبی برای حل مسئله و معما میدانند که فعالیتهای دانشمند را در همین چهارچوب، برای مفهومپردازی مسائل خاص سامان میبخشد.
کوهن با طرح مفهوم کلیدی پارادایم، روش واحدی را که تجربهگرایان به آن اعتقاد داشتند، به چالش کشید. وی در اینباره اظهار کردند که هر پارادایم روش خاصی دارد.
کوهن پارادایم را در ارتباط با انقلاب علمی مطرح میکنند و میگویند با هر
انقلاب پارادایم جدیدی بهوجود میآید که متفاوت با پارادایم قبلی است و اینکه هر پارادایم چارچوب خاص خود را دارد و قابل مقایسه با دیگری نیست. نتیجهای که کوهن در تشریح این پاراگراف میگیرد به این شکل است که «چرخش پارادایمی را تابع هیچ قاعدهی عقلانی ندانسته و حتی تامل و تفسیر را نیز در آن دخیل نمیداند.»
بهطور خلاصه روش عقلانی در پارادایم علمی کوهن کمرنگ میشود.
کوهن مراحلی را که علوم از آنها گذر میکنند در ۴ مرحله میداند:
یکی "مرحله پیش از پارادایم" است که مکتبهای نظری از هیچ پایبندی جامعه علمی برخوردار نیست.
دوم "مرحله پارادایمی" است که پارادایم مورد تایید علمی قرار گرفته و بهعنوان چهارچوب اصلی حل مسائل دانشمندان است.
سوم "مرحله بحران"، که پارادایم مسلط نزد بخش مهمی از جامعه علمی با ناکامی مواجهه میگردد. و پارادایمهای جدیدی ابداع و احیا میشود (و تنوع پارادایمی شکل میگیرد.)
چهارم انقلاب علمی بهوجود میآید و پارادایم جدید مسلط میشود.
در مدل سیاسی کوهن پارادایم به جای "
حکومت" است و با تغییر رژیم حاکم پارادایم جدید شکل میگیرد.
نتیجهی پارادایم در چند بند تلخیص میگردد:
۱. کوهن اگر چه پارادایم را برای
علوم طبیعی بهکار برد اما به
علوم اجتماعی در کتاب "ساختار انقلابهای علمی" بیتوجه نبوده است.
۲. واژهی پارادایم از کلمهی یونانی پارادیگما گرفته شده است.
۳. نظریهی کوهن را میتوان دو جور تفسیر کرد: «یکی زاویه علم عادی (مورد علاقه رفتارگرایان) که
ترومن و
آلموند انقلاب علمی را زمینهساز گذار به آن میدانند، دوم زاویه انقلاب علمی (مورد علاقه سازهانگاران و رادیکالها). مساله اصلی را نه علم عادی بلکه انقلاب میدانسته و این تغییر شکل گفتمانی پیدا میکند.»
۴. مراحل پارادایمی (پیش پارادایمی، پارادایمی، بحرانی، انقلاب علمی).
۵. پارادایم جامعتر از مدل است. به فرض مثال مدل تصمیمگیری در نظریه بازدارندگی زیر مجموعه پارادایم واقعگرایی است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «پارادایم»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۰۹/۰۱.