• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

پیامبران دوران فترت

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



«فترت» در اصل، به معنى سکون و آرامش است و به فاصله میان دو جنبش و حرکت یا دو کوشش و نهضت و انقلاب، نیز گفته مى شود.
و از آنجا که در فاصله میان موسى(علیه السلام) و مسیح(علیه السلام) پیامبران و رسولانى وجود داشتند، اما در میان حضرت مسیح و پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) به این شکل نبود، قرآن این دوران را دوران «فترت رسل» نامیده است، و مى دانیم که میان دوران مسیح و بعثت پیامبر(صلى الله علیه وآله) حدود ششصد سال فاصله بود. به همین دلیل در قرآن از آن به عنوان دوران «فترت» یاد شده است.
در اینجا ممکن است گفته شود: طبق عقیده ما، جامعه انسانیت لحظه اى از نماینده خداو فرستادگان او خالى نخواهد شد، چگونه ممکن است چنین فترتى وجود داشته باشد؟



فاصله بعد از حضرت عيسي (علیه السلام) تا ظهور حضرت محمد (صلی الله علیه وآله) حدود ششصد سال بوده است.
[۱] مقدسی، البدء والتاریخ، ترجمه، شفیعی کدکنی، نشر آگه، ۱۳۷۴ش، تهران، ج ۱ ص ۲۳۸

قرآن مي‌ فرمايد: «يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَىٰ فَتْرَةٍ مِّنَ الرُّسُلِ»؛ اي اهل كتاب رسول (با فترت و فاصله‌اي از رسولان) به سوي شما آمد تا حقايق را براي شما بيان نمايد.
از اين آيه روشن مي‌ شود فاصله اختصاص به فقدان حضرت عيسي (علیه السلام) ندارد، بلكه همزمان و بعد از حضرت "مسيح" پيامبران و رسولان ديگري بوده اند؛ به عنوان نمونه حضرت يحيي و زكريا معاصر حضرت عيسي (علیه السلام) بودند. "جرجيس" پيامبر به نقل "روضه الصفا" از شاگردان حواريون حضرت عيسي (علیه السلام) بوده و در شهر "فلسطين" مقيم بوده است.
[۳] میرخواند، روضة الصفا فی سیرة الانبیاء والملوک والخلفا، اساطیر، ۱۳۸۰ش، تهران، ج ۱ ص ۴۷۹.
اين‌ها و شايد ده‌ ها پيامبر ديگر، هاديان مردم بوده ‌اند. بعضي مردم را به دين حضرت عيسي (علیه السلام) و برخي به آئين حضرت ابراهيم خلیل (علیه السلام) دعوت مي ‌كردند.
البته از اين آيه روشن مي شود در مقطعي پيامبري بين مردم وجود نداشت. اما نبايد از ياد برد كه انبيا پس از خود اوصيا و جانشيناني را در بين مردم باقي مي گذاشتند كه حقيقت خالي نبودن زمين از حجت الهي در آن ها تجلي داشته باشد؛ امام علي(علیه السلام) در نهج البلاغه مي‌فرمايد: هرگز زمين از حجت الهي خالي نيست، خواه پنهان باشند و يا آشكار.


از روايات متعدد هم اين حقيقت به دست مي آيد كه انبيا داراي اوصيا و جانشيناني پس از خود بوده اند، مثلا رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: آقا و سيد پيامبران هستم. اوصياي من سيد و آقاي اوصياي پيامبران هستند. همچنين فرمود: بعد از من به تعداد نقبا و وزراي حضرت موسي (علیه السلام) دوازده نقيب و رهبر خواهد آمد.


بنابراين وصايت و خلافت، در همه پيامبران الهي بوده، يعني هر پيامبري براي بعد از خود وصي تعيين كرده است، البته احتمال دارد تعداد اوصياي پيامبري با اوصياي پيامبر ديگر فرق داشته باشد. اما در مقطع زماني بين حضرت عيسي (علیه السلام) و پيامبر (صلی الله علیه و آله) لااقل اوصياي حضرت مسيح در بين مردم حضور داشته اند كه يكي پس از ديگري در بين مردم به امامت رسيده، به انجام وظايف وصايت خويش مشغول بوده اند.
در متون اسلامي و كتاب مقدس مسيحيان آمده است كه رهبري مسيحيان پس از حضرت عيسي (علیه السلام) بر عهده وصي حضرت، "شمعون بن حمون" (معروف به پطرس) بود. او كه در رأس "حواريون" قرار داشت، مسئوليت هاي حضرت عيسي (علیه السلام) را بعد از او بر عهده گرفت. به نوشته انجيل "متي" حضرت عيسي (علی السلام) به او گفت: كليدهاي ملكوت آسمان را به تو مي‌سپارم.
[۷] انجیل متی فصل ۱۶.



البته در روايات اسلامي تاكيد شده: حضرت عيسي (علیه السلام) دوازده وصي داشت. كه اولين آنان "شمعون بن حمون" بود.
پس از وي نيز پيامبران بسياري براي ترويج دين حضرت عيسي (علیه السلام) از طرف خداوند متعال برانگيخته شدند كه مي توان به اين اسم ها اشاره كرد:
۱."مردخاي" ۲. "نسطورس" بن ريشخا ۳. وعيد بن نسطورس ۴. بخير ابن وعيد ۵. منذر بن شمعون ۶. سلمةبن منذر ۷. برز بن سلمة۸. ابيبن برزه ۹. نيز يكي از پيغمبراني كه مردم را به شريعت حضرت عيسي(علیه السلام) دعوت مي نمود، "خالد بن سنان" بود كه نسبش به حضرت اسماعيل (علیه السلام) "ذبيح" مي رسد.
[۹] عمادزاه، قصص الانبياء، انتشارات اسلام، ۱۳۷۰ش، تهران، ج ۲، ص ۷۵۲ - ۷۵۵.


۱. مقدسی، البدء والتاریخ، ترجمه، شفیعی کدکنی، نشر آگه، ۱۳۷۴ش، تهران، ج ۱ ص ۲۳۸
۲. مائده/سوره ۵،،آیه ۱۹.    
۳. میرخواند، روضة الصفا فی سیرة الانبیاء والملوک والخلفا، اساطیر، ۱۳۸۰ش، تهران، ج ۱ ص ۴۷۹.
۴. سید رضی، نهج البلاغه، ص ۴۹۷.    
۵. مجلسی، بحارالأنوار، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، بیروت، ج ۸، ص ۲۲.    
۶. مجلسی، بحارالأنوار، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، بیروت، ج ۸، ص ۲۲.    
۷. انجیل متی فصل ۱۶.
۸. کلینی، اصول كافي، تحقیق، غفاری، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵ش، تهران، چاپ چهارم، ج ۱، ص ۵۳۲    
۹. عمادزاه، قصص الانبياء، انتشارات اسلام، ۱۳۷۰ش، تهران، ج ۲، ص ۷۵۲ - ۷۵۵.



پرسمان قرآنی، تاریخ بازیابی ۱۳۹۷/۶/۱۰    



جعبه ابزار