• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

چاه در جهان اسلام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در مناطق مختلف جهان اسلام به دلیل کمی منابع آبی سطحی، نیاز به حفر چاه برای رفع این کمبود هستند.



در مناطقی‌ از جهان‌ اسلام‌، به‌ویژه‌ در شبه‌جزیره عربستان‌ و نواحی‌ صحرایی افریقای‌ مسلمان‌ که‌ به‌ علت‌ کمبود منابع‌ آبهای‌ سطحی‌ و پایین‌ بودنِ میزان‌ نزولات‌ جوّی‌، حیات‌ به‌ منابعِ آبهای‌ زیرزمینی‌ وابسته‌ است‌، حفر چاه‌ مهم‌ترین‌ شیوه دسترسی‌ به‌ آب‌ مصرفی‌ به‌ شمار می‌آید. اهمیت‌ این‌ شیوه استحصالِ آب‌ در زندگی‌ اعرابِ این‌ نواحی‌ را می‌توان‌ از انبوه‌ واژه‌ها و اصطلاحاتی‌ دریافت‌ که‌ در زبان‌ عربی‌ برای‌ نامیدن‌ انواع‌ چاهها، روشها و وسایل‌ حفر، نگهداری‌، تعمیرِ و لای‌روبی‌ و آب‌کشی‌ از آن‌ها وضع‌ شده‌ است‌ (زَبیدی‌، ذیل‌ «بود»، «جبب‌»، «طوی‌»، «قلب‌»، «کظم‌»، «نقر»)به‌ طوری‌ که‌ صرف‌نظر از تک‌نگاریهای‌ نویسندگان‌ عرب‌ در باره چاهها، کتابهای‌ لغت‌ عربی‌ مهم‌ترین‌ منبعِ پژوهش‌ در باره چاه‌ و اهمیت‌ آن‌ در حیات‌ و فرهنگ‌ اعراب‌ به‌ شمار می‌روند. برای‌ نمونه‌، جوادعلی‌ عمده مطالب‌ مربوط‌ به‌ چاه‌ در شبه‌جزیره عصرِ جاهلی‌ و صدر اسلام‌ را براساس‌ تاج‌العروس‌ زبیدی‌ نگاشته‌ است‌.
همچنین‌ از جمله آثار نویسندگان‌ مسلمان‌ در باره چاهها، تشخیص‌ محلِ آبهای‌ زیرزمینی‌، حفر چاه‌، آب‌کشی‌ از آن‌ها و موضوعات‌ مرتبط‌ می‌توان‌ بدینها اشاره‌ کرد: کتاب‌البئر محمدبن‌ زیاد ابن‌اعرابی‌ (متوفی‌ ۲۳۱)، کتاب‌الصخره و البئر ابوعبداللّه‌ جعفربن‌ محمدعلوی‌ ،
[۲] اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المکنون‌،ج‌ ۲، ستون‌ ۳۰۷.
اخبار الاحبار باخبار الآبار محمدبن‌ احمد یوره‌ الدیمانی‌ و نیز آثار دیگری‌ از این‌ دست‌ که‌ نویسندگان‌ دیگری‌ چون‌ اصمعی‌ ، ابوزید انصاری‌ ، سعدان‌بن‌ مبارک‌ ، ابوعبیده‌ معمربن‌ مثنی‌ و زمخشری‌ پدید آورده‌اند.
[۳] ابن‌ندیم‌، ص‌ ۶۰ـ۶۱.
[۴] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۹ـ۱۸۱.
در باره چاهها، یک‌ اصطلاح‌شناسی دقیق‌ و تفصیلی‌ براساس‌ کتاب‌البئر ابن‌اعرابی‌ فراهم‌ آورده‌ است‌.
[۵] بغداد عبدالمنعم‌، کتاب‌ البئر لابن‌ الاعرابی‌ و المصطلح‌ الهندسی‌، ج۱، ص‌ ۱۰۹ـ ۱۴۵.



حضور و اهمیت‌ مضمونهای‌ راجع‌ به‌ چاهها در ذهن‌ و زبان‌ اعراب‌، در شمار قابل‌ توجهی‌ از اشارات‌ و تلمیحات‌ و تشبیهات‌ و استعارات‌ و کنایات‌ شاعران‌ عرب‌ جلوه‌گر شده‌ است‌، برای‌ نمونه‌، تشبیه‌ نقض‌ عهد قوم‌ به‌ قطع‌ طناب‌ دلو چاه‌ در شعر اوس‌بن‌ حارثه‌ .
[۶] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۵.
[۷] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۸.
[۸] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۴ـ۱۶۹.
حفر چاه‌ به‌ویژه‌ برای‌ آبرسانی‌ به‌ حجاج‌ (سقایت‌)، پرآب‌ بودن‌ چاهها و نیز شیرین‌ بودن‌ آب‌ آنها در کنار ذم‌ و عیب‌جویی‌ از چاههای‌ گروههای‌ رقیب‌، از مضمونهای‌ رایج‌ در بسیاری‌ از رَجَزهای‌ عربی‌ بوده‌ است‌ که‌ در منافسات‌ و مفاخرات‌ آنان‌ بر یکدیگر، در این‌ باب‌ سروده‌ می‌شد.
[۹] ابن‌هشام‌، السیره النبویه، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰۲ـ۱۰۴.
[۱۰] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۳.
[۱۱] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ۱۶۶.
[۱۲] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص۱۶۹ـ۱۷۰.
[۱۳] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۴۶ـ۴۷.



قبایل‌، طوایف‌ و نیز خاندانهای‌ مختلف‌ شبه‌جزیره‌، معمولاً ترجیح‌ می‌دادند که‌ چاههای‌ آب‌ مختص‌ به‌ خود داشته‌ باشند، زیرا در بیش‌تر نواحی‌، زندگی‌ اعراب‌ و کشاورزی‌ مختصر آن‌ها سخت‌ به‌ آب‌کشی‌ از چاهها وابسته‌ بود
[۱۴] عبدالعزیز عمری‌، الحرف‌ و الصناعات‌ فی‌ الحجاز فی‌ عصر الرسول‌ صلی‌اللّه‌علیه‌وسلم‌، ج۱، ص‌ ۱۰۱.
و در محافظت‌ از چاههای‌ خودی‌ در بسیاری‌ موارد به‌ جنگها و درگیریهای‌ خونین‌ می‌انجامید.
[۱۵] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌(دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)،، ص‌ ۳۴۶ـ ۳۴۷.
برخی‌ بر چاههای‌ اختصاصی‌ خود قفل‌ می‌زدند یا با نهادن‌ سنگی‌ بر در چاه‌ و پوشاندن‌ آن‌ با خاک‌، آن‌ را از انظار پنهان‌ می‌داشتند.
در چنین‌ اوضاعی‌ حفر چاه‌ و فروش‌ آب‌ آن‌ درآمد مناسبی‌ برای‌ مالک‌ آن‌ فراهم‌ می‌ساخت‌ چنان‌ که‌ قول‌ معروف‌ اعراب‌ که‌ التمر فی‌البئر (خرما در چاه‌ است‌ «نونْ تو آبه‌») یادگار همان‌ روزگار است‌.
[۱۷] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌،ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۹.
برای‌ نمونه‌، در صدر اسلام‌، صاحب‌ چاه‌ رومه‌ در مدینه‌ ، هر مشک‌ آب‌ را به‌ یک‌ مُدّ طعام‌ می‌فروخت‌.
[۱۸] یاقوت حموی‌، ذیل‌ بئر رومه.
[۱۹] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۱۵۶.
کسی‌ که‌ چاهی‌ حفر می‌کرد می‌توانست‌ آب‌ آن‌ را بفروشد یا به‌ رایگان‌ در اختیار همگان‌ قرار دهد.
برخی‌ چاهها در تملک‌ افراد سرشناس‌ و برخی‌ دیگر مشاعاً در اختیار خاندانهای‌ مختلف‌ یا تقسیماتِ بزرگ‌تری‌ از قبایل‌ یا اقلیتهای‌ دینی‌ یا قومی‌ ــ از جمله‌ یهودیان‌ ــ بود. مالک‌ یا حفر کننده برخی‌ چاههای‌ قدیمی‌ نیز شناخته‌ شده‌ نبود و در این‌ صورت‌ معمولاً کسی‌ که‌ آن‌ را لای‌روبی‌ و احیا می‌کرد می‌توانست‌ بر آن‌ ادعای‌ مالکیت‌ داشته‌ باشد
[۲۰] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۱۵۲ـ۱۵۳.
[۲۱] جوادعلی‌، المفصَّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، ج‌ ۵، ص‌ ۷۶.
[۲۲] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۹۸.
تا حد زیادی‌ از این‌ منازعات‌ کاسته‌ شد.
[۲۳] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ص‌ ۳۴۷.



در دوره اسلامی‌، صرف‌نظر از فتواهای‌ منطبق‌ بر مذاهب‌ و نیز جغرافیاهای‌ فرهنگی‌ مختلف‌، عموماً مالکیت‌ چاهها به‌ سه‌ دسته عمده‌ تقسیم‌ شده‌ است‌:
۱) چاههای‌ عام‌المنفعه‌ که‌ چه‌ در زمینهای‌ خصوصی‌ واقع‌ باشند چه‌ در زمینهای‌ موات‌ ، استفاده‌ از آن‌ها برای‌ همگان‌ مجاز است‌.
۲) چاههای‌ حفر شده‌ در زمینهای‌ موات‌، که‌ مالک‌ یا حفر کننده آن‌ نمی‌تواند دیگران‌ را از استفاده‌ از آب‌ آن‌ منع‌ کند هر چند خود او در استفاده‌ از این‌ آب‌، اولویت‌ دارد.
۳) چاههای‌ حفر شده‌ در زمینهای‌ خصوصی‌ که‌ کلاً در اختیار مالک‌ است‌.
[۲۴] علی‌بن‌ محمد ماوردی‌، الاحكام‌ السلطانیه فی‌ الولایات‌ الدینیه، ص‌ ۱۸۲.
[۲۵] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۷.
بدین‌ ترتیب‌، در عین‌ حال‌ که‌ اسلام‌، مالکیت‌ خصوصی‌ بر آب‌ چاهها را به‌ رسمیت‌ شناخته‌، از امکان‌ سوء استفاده‌ از این‌ حق‌ مالکیت‌ نیز به‌نحو چشمگیری‌ کاسته‌ است‌. در برخی‌ نواحی‌، برحسب‌ اوضاع‌ فرهنگی‌ ـ اجتماعی‌ و اقلیمی‌ مختلف‌، راهکارهای‌ تقسیم‌ مالکیت‌ بر چاهها تفصیل‌ بیشتری‌ یافته‌ است‌، مثلاً به‌ گزارش‌ فیلبی‌ مالکیت‌ چاه‌ بسیار بزرگ‌ الحَدَّاجْ در تیماء عربستان‌ به‌ حدود سی‌ سهم‌ تقسیم‌ شده‌ بود.


با توجه‌ به‌ کمبود آب‌ و دشواریهای‌ حفر چاه‌ به‌ویژه‌ با افزایش‌ جمعیت‌ در آغاز دوران‌ شکوفایی‌ دولت‌ اسلامی‌ در شبه‌جزیره عربستان‌، بهای‌ آب‌ چاههای‌ شیرین‌ در این‌ نواحی‌ بسیار بالا بود، مثلاً چاه‌ جشم‌ در رانونا ، که‌ متعلق‌ به‌ مردی‌ از غسانیان‌ بود، در عصر خلافت‌ عمر به‌ سی‌ هزار درهم‌ خریداری‌ شد،
[۲۶] محمدبن‌ ابی‌بكر زهری‌، كتاب‌ الجغرافیه، ج‌ ۲، ص‌ ۳۸۳.
از همین‌رو برخی‌ از صحابه ثروتمند بر آن‌ شدند که‌ چاههایی‌ حفر کنند یا بخرند و آن‌ها را به‌ عنوان‌ صدقه‌ در اختیار عموم‌ قرار دهند چنان‌ که‌ عثمان‌ ، چاه‌ رومه‌ را به‌ مبلغ‌ بین‌ بیست‌ تا چهل‌ هزار درهم‌
[۲۸] محمدبن‌ ابی‌بكر زهری‌، كتاب‌ الجغرافیه ج‌ ۲، ص‌ ۴۱۳.
[۲۹] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۱۵۶.
را خریدند و وقف‌ کردند.
خرده‌ فرهنگِ سقایتِ حجاج‌، که‌ پیش‌ از اسلام‌ در مکه‌ جریان‌ داشت‌، پشتوانه‌ای‌ برای‌ سنّتِ وقف‌ و صدقه‌ قرار دادن‌ چاههای‌ آب‌ بوده‌ است‌ که‌ منافسات‌ خاندانهای‌ عرب‌ صدر اسلام‌ را به‌ قالب‌ ارزشهای‌ اخلاقی‌ و انسانی‌ مبتنی‌ بر تعالیمِ اسلامی‌ دگرگون‌ ساخت‌. در اخبار وارده‌ در باره مجموعه چاههایی‌ که‌ پس‌ از اسلام‌ در مکه‌ و مدینه‌ حفر شدند.
[۳۰] محمدبن‌ عبداللّه‌ ازرقی‌، اخبار مكه و ماجاء فیها من‌ الآثار، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۴ـ۲۲۷.
[۳۲] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۱۵۲ـ۱۵۳.
[۳۳] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۰۹ـ۱۱۲.



علاوه‌ بر شمار بسیار زیاد چاههایی‌ که‌ به‌ نام‌ خلفا حفر شده‌، از جمله‌ چاه‌ عثمان‌، چاه‌علی‌ ، چاه‌ مروان‌ ، چاه‌ مهدی‌ ، چاه‌ مخلوع‌ ، چاه‌ واثق‌ و...
[۳۵] محمدبن‌ محمد عبدری‌، رحله العبدری‌ المسماه الرحله المغربیه، ج۱، ص‌ ۱۶۷.
[۳۶] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۲۳۲.
تداوم‌ و گسترش‌ این‌ سنّت‌ در تلاش‌ حاکمان‌ یا اشراف‌ مسلمان‌ در حفر چاههای‌ آب‌ بر سر راههای‌ ارتباطی‌ به‌ویژه‌ مسیرهای‌ مختلفِ کاروانهای‌ حجاج‌ جلوه‌گر شده‌ است‌؛ مثلاً عمربن‌ عبدالعزیز بین‌ راه‌ مکه‌ و مدینه‌،
[۳۷] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌(دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ص‌ ۱۴۲.
[۳۸] بغداد عبدالمنعم‌، کتاب‌ البئر لابن‌ الاعرابی‌ و المصطلح‌ الهندسی‌، ج۱، ص‌ ۱۶۵.
[۳۹] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۳۷.
برای‌ فعالیت‌ مشابه‌ برخی‌ دیگر از خلفا،
[۴۰] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص ۱۶۰ـ۱۶۱.
چاههایی‌ حفر و وقف‌ کردند.
در ادوار متأخرتر، سلاطین‌ و امرای‌ مملوکی‌ نیز به‌ حفر چاهها و تعمیر و نگهداری‌ از آن‌ها به‌ویژه‌ در مسیر قاهره‌ به‌ مکه‌ علاقه‌مند بودند چنان‌ که‌ امیر شاهین‌ الطویل‌ با گروهی‌ از مهندسان‌ و کارگران‌ و ادوات‌ و ابزارها در ۸۸۴ مأموریت‌ یافت‌ در مکانهای‌ مناسب‌ این‌ مسیر به‌ حفر و لای‌روبی‌ چاههای‌ آب‌ اقدام‌ کند.
[۴۱] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۸۱ـ۱۸۲.
سلاطین‌ مغرب‌ ، از جمله‌ مولی‌ رشیدبن‌ سلطان‌ مولی‌ شریف‌ علوی‌ حسنی‌، نیز در این‌باره‌ اقدامات‌ مشابهی‌ کردند.
[۴۲] محمدبن‌ طیب‌ قادری‌، نشرالمثانی‌ لاهل‌ القرن‌ الحادی‌عشر و الثانی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۹۲.
[۴۳] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۸۹ـ ۱۹۰.
[۴۴] آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌ یا رنسانس‌ اسلامی، ج‌ ۲، ص‌ ۴۵۵.
[۴۵] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۵۷.



حفر چاه‌ بر سر راههای‌ ارتباطی‌ تابع‌ متغیرهای‌ متعدد بود ولی‌ در صورتِ امکان‌ فاصله‌های‌ مکانی‌ای‌ که‌ طول‌ یک‌ واحد از سفر را شامل‌ می‌شد، معیار فاصله معمول‌ در حفر این‌ رشته‌ از چاهها قرار می‌گرفت‌. مثلاً در مسیر بین‌ مغرب‌ و موریتانی‌ ، تقریباً در هر بیست‌ تا چهل‌ کیلومتر یک‌ چاه‌ حفر شده‌ است‌، یعنی‌ مطابق‌ با فاصله‌هایی‌ که‌ مورخان‌ دیگر در باره شهرهای‌ جدیدِ شمال‌ مغرب‌ ذکر کرده‌اند.
[۴۷] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۱۳.
این‌ نکته‌ از این‌ لحاظ‌ نیز در خور توجه‌ است‌ که‌ گاه‌ آبادیها یا شهرهایی‌ صرفاً به‌ سبب‌ تجمع‌ گروههای‌ انسانی‌ برای‌ استفاده‌ از آب‌ یک‌ چاه‌ شکل‌ گرفته‌اند و با خشک‌ یا آلوده‌ شدن‌ آبِ آن‌ چاههای آبادی‌ ساز، متروک‌ و ویران‌ گردیده‌اند.
[۴۸] جوادعلی‌، المفصَّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، ج‌ ۷، ص‌ ۱۸۲.



چاههای‌ آب‌ شیرین‌ خانگی‌، یکی‌ از عناصر تشکیل‌ دهنده الگوی‌ سکونت‌ در بخشهایی‌ از سرزمینهای‌ اسلامی‌ بوده‌اند که‌ در آن‌ها با حفر چاههای‌ کم‌ عمق‌، دستیابی‌ به‌ آبهای‌ زیرزمینی‌ امکان‌پذیر می‌شد. در این‌ نواحی‌، هر یک‌ از خانواده‌های‌ متوسط‌ و بالاتر در خانه‌های‌ خود چاه‌ آب‌ اختصاصی‌ داشتند.
[۴۹] ابن‌جبیر، رحله ابن‌جبیر، ص‌ ۲۰۱.
[۵۰] سلمان‌ هادی‌ طعمه‌، کربلاء فی‌الذاکره، ج۱، ص‌ ۴۰۹.
ذیل‌ «البیر»،
[۵۱] احمد امین‌، قاموس‌ العادات‌ و التقالید و التعابیر المصریه.
اما در مناطقی‌ که‌ سطح‌ آب‌ زیرزمینی‌ بسیار پایین‌ یا آب‌ منطقه‌ شور یا ناگوارا بود چنین‌ امکانی‌ برای‌ همه خانه‌ها فراهم‌ نبود و فقط‌ اعیان‌ و اشراف‌ می‌توانستند در منازل‌ خود چاه‌ آب‌ اختصاصی‌ داشته‌ باشند، مانندِ چاه‌ خانه زهیربن‌ ابی‌امیهبن‌ مُغیره‌ و چاه‌خانه اَوقَص‌ در اجیادالصغیر در کنار کوه‌ ابوقُبَیس‌ مکه‌.
[۵۲] محمدبن‌ عبداللّه‌ ازرقی‌، اخبار مکه و ماجاء فیها من‌ الآثار، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۴.
[۵۳] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۶۳۰.

از چاههای‌ خانگی‌ علاوه‌ بر شرب‌ و شستشو، برای‌ خنک‌ کردن‌ میوه‌ها و سبزیجات‌ نیز استفاده‌ می‌شد؛
[۵۴] سلمان‌ هادی‌ طعمه‌، کربلاء فی‌الذاکره، ج۱، ص‌ ۴۱۰.
وجود چاه‌ در داخل‌ قلعه‌ها و به‌ویژه‌ در خانه‌های‌ مردم‌، امکان‌ مقاومت‌ در برابر محاصره‌های‌ طولانی‌ را نیز فراهم‌ می‌ساخت‌ و در جنگهای‌ قلعه‌ای‌ امتیاز دفاعی‌ به‌ حساب‌ می‌آمد. طعمه‌، ص‌ ۴۰۹؛ در مراکز تجمع‌، چون‌ رباطها، مساجد و زیارتگاهها ، نیز چاه‌ آب‌ از عناصرِ ساختاری‌ تلقی‌ می‌شد. برای‌ چاههای‌ معروف‌ آب‌ در مسجدالاقصی‌ ، چاه‌ اسود ، چاه‌ خضر ، چاه‌ ایوب‌ ، چاه‌ زیتونه‌ ، چاه‌ قایتْبای‌ و غیره‌.
[۵۵] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۶۶ـ۱۶۷.
برای‌ نمونه‌های‌ چاههایی‌ که‌ در کنار مساجد حفر شده‌اند یا برعکس‌، مساجدِ بنا شده‌ در کنار چاهها.
[۵۶] محمدبن‌ عبداللّه‌ ازرقی‌، اخبار مكه و ماجاء فیها من‌ الآثار، ج‌ ۲، ص‌ ۲۱۵ـ۲۱۷.
[۵۷] محمدبن‌ عبداللّه‌ ازرقی‌، اخبار مکه و ماجاء فیها من‌ الآثار، ج‌ ۲، ۲۲۵،
[۵۹] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۲۴۵.
[۶۰] صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌۶۳۴.
[۶۱] محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۱۴.



همچون‌ دیگر فرهنگها، در فرهنگهای‌ اسلامی مناطقِ مختلف‌ نیز چاهها موضوع‌ باورهای‌ عامیانه متنوعی‌ بوده‌اند (برای‌ نمونه‌های‌ سوگند خوردن‌ به‌ چاه‌ و نیز قربانی‌ کردن‌ برای‌ چاه‌ ) و به‌ بسیاری‌ از آنها، تاریخچه‌، حوادث‌ و خواص‌ شگفت‌آوری‌ نسبت‌ داده‌اند و به‌ علل‌ مختلف‌، آنها را متبرک‌ دانسته‌اند.
[۶۲] محمدبن‌ محمود طوسی‌، عجایب‌نامه‌(عجائب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌)، ص‌ ۵۸ ـ۶۱.
[۶۳] محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص‌۴۰ـ۴۱.
[۶۴] محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص۴۳ـ۴۴.
[۶۵] محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص۵۷.
[۶۶] محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص۷۱ـ۷۲.
[۶۷] محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص۱۰۳.
[۶۸] زکریا بن‌ محمد قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌، ج۱، ص‌ ۱۸۵ـ ۱۸۸.
[۶۹] عبدالعلی‌ ادیب‌الملک‌، سفرنامه ادیب‌الملک‌ به‌ عتبات (دلیل‌ الزایرین‌)، ج۱، ص‌ ۱۵۷.
[۷۰] جوادعلی‌، المفصَّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، ج‌ ۷، ص‌ ۱۹۳ـ۱۹۴.
یک‌ نمونه معروف‌ از این‌ چاهها بئر یوسف‌ در قلعه جبل‌ در مصر است‌ که‌ به‌ زعم‌ عوام‌ همان‌ چاهی‌ است‌ که‌ حضرت‌ یوسف‌ در آن‌ گرفتار آمده‌ بود و به‌ویژه‌ در دفعِ سترونی‌ نافع‌ است‌.
[۷۱] احمد امین‌، قاموس‌ العادات‌ و التقالید و التعابیر المصریه.
احمد امین‌ این‌ چاه‌ را با قید احتمال‌ به‌ یوسف‌ ایوب‌، صلاح‌الدین‌ ایوبی‌ ، منسوب‌ دانسته‌ و رشیدرضا باور عامیانه مصریان‌ به‌ شفابخشی‌ این‌ چاه‌ را نکوهیده‌ است‌ (برای‌ نمونه‌ای‌ دیگر درباره بئرالکلب‌ که‌ آب‌ آن‌ به‌ گمان‌ عوام‌، بیماری‌ هاری‌ را شفا می‌داد.)
[۷۲] زکریا بن‌ محمد قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌ ، ج۱، ص‌ ۱۸۸.
[۷۳] زکریا بن‌ محمد قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌، ج۱، ص‌ ۱۸۷.
چاه‌ در ذهن‌ و زبانِ سامی‌ و از جمله‌ عربی‌، عنصری‌ مؤنث‌ محسوب‌ می‌شد و در علم‌ الرؤیای‌ دوره اسلامی‌، در کنار تعابیر متنوعی‌ که‌ در قبالِ به‌ خواب‌ دیدن‌ چاه‌ و اجزای‌ آن‌ ذکر شده‌ است.
[۷۴] ابن‌سیرین‌، تفسیرالاحلام‌ الكبیر، ص‌ ۳۴۷ـ ۳۴۸.
[۷۵] عبدالغنی‌بن‌ اسماعیل‌ نابلسی‌، تعطیرالانام‌ فی‌ تعبیرالمنام‌، ج۱، ص‌ ۸۵ ـ۸۶.



(۶۵) ابن‌بطوطه‌، رحله ابن‌بطوطه‌، چاپ‌ محمد عبدالمنعم‌ عریان‌، بیروت‌ ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
(۶۶) ابن‌جبیر، رحله ابن‌جبیر، بیروت‌ ۱۹۸۶.
(۶۷) ابن‌سیرین‌، تفسیرالاحلام‌ الكبیر، بیروت‌ ۱۴۰۹/ ۱۹۸۸.
(۶۸) ابن‌شبه‌ نمیری‌، تاریخ‌ المدینه المنوره: اخبار المدینه النبویه، چاپ‌ فهیم‌ محمد شلتوت‌، بیروت‌ ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۶۹) ابن‌كثیر، البدایه و النهایه، بیروت‌ ۱۴۱۱/۱۹۹۰.
(۷۰) ابن‌ندیم‌ (تهران‌).
(۷۱) ابن‌هشام‌، السیره النبویه، چاپ‌ سهیل‌ زكار، بیروت‌ ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
(۷۲) احمد امین‌، قاموس‌ العادات‌ و التقالید و التعابیر المصریه، قاهره‌ ۱۹۵۳.
(۷۳) محمدبن‌ محمد ادریسی‌، كتاب‌ نزهه المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الا´فاق، بیروت‌ ۱۴۰۹/۱۹۸۹.
(۷۴) عبدالعلی‌ ادیب‌الملك‌، سفرنامه ادیب‌الملك‌ به‌ عتبات( دلیل‌ الزایرین‌ )، چاپ‌ مسعود گلزاری‌، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
(۷۵) محمدبن‌ عبداللّه‌ ازرقی‌، اخبار مكه و ماجاء فیها من‌ الا´ثار، چاپ‌ رشدی‌ صالح‌ ملحس‌، بیروت‌ ۱۴۰۳/ ۱۹۸۳.
(۷۶) چاپ‌ افست‌ قم‌ ۱۳۶۹ ش‌.
(۷۷) بغداد عبدالمنعم‌، « كتاب‌ البئر لابن‌ الاعرابی‌ و المصطلح‌ الهندسی‌»، مجله معهد المخطوطات العربیه، ج‌ ۴۱، ش‌ ۲ (صفر ۱۴۱۸).
(۷۸) اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المكنون‌، ج‌ ۲، در حاجی‌خلیفه‌، ج‌ ۴.
(۷۹) عبداللّه‌بن‌ عبدالعزیز بكری‌، معجم‌ ما استعجم‌ فی‌ اسماء البلاد و المواضع‌، چاپ‌ مصطفی‌ سقا، بیروت‌ ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۸۰) محمد بنعبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، مغرب‌ ۱۴۱۷/۱۹۹۶.
(۸۱) جوادعلی‌، المفصَّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، بیروت‌ ۱۹۷۶ـ ۱۹۷۸.
(۸۲) محمد رشید رضا، «البدع‌ و الخرافات‌ و التقالید و العادات‌»، المنار، ش‌ ۲۱ (جمادی‌الا´خره‌ ۱۳۱۸).
(۸۳) محمدبن‌ محمدزبیدی‌، تاج‌ العروس‌ من‌ جواهرالقاموس، چاپ‌ علی‌ شیری‌، بیروت‌ ۱۴۱۴/ ۱۹۹۴.
(۸۴) محمدبن‌ ابی‌بكر زهری‌، كتاب‌ الجغرافیه، چاپ‌ محمد حاج‌صادق‌، قاهره‌.
(۸۵) صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌: دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه، بیروت‌ ۱۴۱۰/ ۱۹۹۰.
(۸۶) سلمان‌ هادی‌ طعمه‌، كربلاء فی‌الذاكره، بغداد ۱۹۸۸.
(۸۷) محمدبن‌ محمود طوسی‌، عجایب‌نامه‌: عجائب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌، تهران‌ ۱۳۷۵ ش‌.
(۸۸) محمدبن‌ محمد عبدری‌، رحله العبدری‌ المسماه الرحله المغربیه، چاپ‌ محمد فاسی‌، رباط‌ ۱۹۶۸.
(۸۹) عبدالعزیز عمری‌، الحرف‌ و الصناعات‌ فی‌ الحجاز فی‌ عصر الرسول‌ صلی‌اللّه‌علیه‌وسلم‌، قطر ۱۹۸۵.
(۹۰) محمدبن‌ طیب‌ قادری‌، نشرالمثانی‌ لاهل‌ القرن‌ الحادی‌عشر و الثانی‌، چاپ‌ محمد حجی‌ و احمد توفیق‌،رباط‌ ۱۳۹۷ـ۱۴۰۷/ ۱۹۷۷ـ۱۹۸۶.
(۹۱) زكریا بن‌ محمد قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌(تحریر فارسی‌)، چاپ‌ نصراللّه‌ سبوحی‌، تهران ۱۳۶۱ ش‌.
(۹۲) علی‌بن‌ محمد ماوردی‌، الاحكام‌ السلطانیه فی‌ الولایات‌ الدینیه، قاهره‌ ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۹۳) آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌، یا، رنسانس‌ اسلامی، ترجمه علیرضا ذكاوتی‌ قراگزلو، تهران‌ ۱۳۶۴ ش‌.
(۹۴) عبدالغنی‌بن‌ اسماعیل‌ نابلسی‌، تعطیرالانام‌ فی‌ تعبیرالمنام‌، چاپ‌ معروف‌ زریق‌، بیروت‌ ۱۴۱۱ / ۱۹۹۱.
(۹۵) ناصرخسرو، سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی، چاپ‌ احمد ابراهیمی‌، تهران‌، بی‌تا.
(۹۶) یاقوت حموی‌.


۱. جوادعلی‌، المفصَّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، ج‌ ۱۳، ص۱۸۳.    
۲. اسماعیل‌ بغدادی‌، ایضاح‌ المکنون‌،ج‌ ۲، ستون‌ ۳۰۷.
۳. ابن‌ندیم‌، ص‌ ۶۰ـ۶۱.
۴. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۹ـ۱۸۱.
۵. بغداد عبدالمنعم‌، کتاب‌ البئر لابن‌ الاعرابی‌ و المصطلح‌ الهندسی‌، ج۱، ص‌ ۱۰۹ـ ۱۴۵.
۶. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۵.
۷. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۸.
۸. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۴ـ۱۶۹.
۹. ابن‌هشام‌، السیره النبویه، ج‌ ۱، ص‌ ۱۰۲ـ۱۰۴.
۱۰. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۳.
۱۱. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ۱۶۶.
۱۲. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص۱۶۹ـ۱۷۰.
۱۳. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۴۶ـ۴۷.
۱۴. عبدالعزیز عمری‌، الحرف‌ و الصناعات‌ فی‌ الحجاز فی‌ عصر الرسول‌ صلی‌اللّه‌علیه‌وسلم‌، ج۱، ص‌ ۱۰۱.
۱۵. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌(دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)،، ص‌ ۳۴۶ـ ۳۴۷.
۱۶. جوادعلی‌، المفصَّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، ج‌۱۳، ص‌ ۱۹۳.    
۱۷. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفكر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌،ج‌ ۳، ص‌ ۱۶۹.
۱۸. یاقوت حموی‌، ذیل‌ بئر رومه.
۱۹. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۱۵۶.
۲۰. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۱۵۲ـ۱۵۳.
۲۱. جوادعلی‌، المفصَّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، ج‌ ۵، ص‌ ۷۶.
۲۲. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۹۸.
۲۳. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ص‌ ۳۴۷.
۲۴. علی‌بن‌ محمد ماوردی‌، الاحكام‌ السلطانیه فی‌ الولایات‌ الدینیه، ص‌ ۱۸۲.
۲۵. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۳، ص‌ ۱۷۷.
۲۶. محمدبن‌ ابی‌بكر زهری‌، كتاب‌ الجغرافیه، ج‌ ۲، ص‌ ۳۸۳.
۲۷. ابن‌كثیر، البدایه و النهایه، ج‌ ۷، ص‌ ۱۹۸.    
۲۸. محمدبن‌ ابی‌بكر زهری‌، كتاب‌ الجغرافیه ج‌ ۲، ص‌ ۴۱۳.
۲۹. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۱۵۶.
۳۰. محمدبن‌ عبداللّه‌ ازرقی‌، اخبار مكه و ماجاء فیها من‌ الآثار، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۴ـ۲۲۷.
۳۱. ابن‌شبه‌ نمیری‌، تاریخ‌ المدینه المنوره (اخبار المدینه النبویه)، ج‌ ۱، ص‌ ۱۶۹ ۱۷۳.    
۳۲. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۱۵۲ـ۱۵۳.
۳۳. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۰۹ـ۱۱۲.
۳۴. ابن‌بطوطه‌، رحله ابن‌بطوطه‌، ج‌ ۱، ص‌ ۹۸.    
۳۵. محمدبن‌ محمد عبدری‌، رحله العبدری‌ المسماه الرحله المغربیه، ج۱، ص‌ ۱۶۷.
۳۶. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۲۳۲.
۳۷. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌(دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ص‌ ۱۴۲.
۳۸. بغداد عبدالمنعم‌، کتاب‌ البئر لابن‌ الاعرابی‌ و المصطلح‌ الهندسی‌، ج۱، ص‌ ۱۶۵.
۳۹. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۳۷.
۴۰. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص ۱۶۰ـ۱۶۱.
۴۱. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۸۱ـ۱۸۲.
۴۲. محمدبن‌ طیب‌ قادری‌، نشرالمثانی‌ لاهل‌ القرن‌ الحادی‌عشر و الثانی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۹۲.
۴۳. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۸۹ـ ۱۹۰.
۴۴. آدام‌ متز، تمدن‌ اسلامی‌ در قرن‌ چهارم‌ هجری‌ یا رنسانس‌ اسلامی، ج‌ ۲، ص‌ ۴۵۵.
۴۵. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۲۵۷.
۴۶. محمدبن‌ محمد ادریسی‌، كتاب‌ نزهه المشتاق‌ فی‌ اختراق‌ الآفاق،ج‌۱، ص‌ ۲۹۶۳۰۳.    
۴۷. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۲، ص‌ ۱۱۳.
۴۸. جوادعلی‌، المفصَّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، ج‌ ۷، ص‌ ۱۸۲.
۴۹. ابن‌جبیر، رحله ابن‌جبیر، ص‌ ۲۰۱.
۵۰. سلمان‌ هادی‌ طعمه‌، کربلاء فی‌الذاکره، ج۱، ص‌ ۴۰۹.
۵۱. احمد امین‌، قاموس‌ العادات‌ و التقالید و التعابیر المصریه.
۵۲. محمدبن‌ عبداللّه‌ ازرقی‌، اخبار مکه و ماجاء فیها من‌ الآثار، ج‌ ۲، ص‌ ۲۲۴.
۵۳. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۶۳۰.
۵۴. سلمان‌ هادی‌ طعمه‌، کربلاء فی‌الذاکره، ج۱، ص‌ ۴۱۰.
۵۵. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۶۶ـ۱۶۷.
۵۶. محمدبن‌ عبداللّه‌ ازرقی‌، اخبار مكه و ماجاء فیها من‌ الآثار، ج‌ ۲، ص‌ ۲۱۵ـ۲۱۷.
۵۷. محمدبن‌ عبداللّه‌ ازرقی‌، اخبار مکه و ماجاء فیها من‌ الآثار، ج‌ ۲، ۲۲۵،
۵۸. ناصر خسرو قبادیانی، سفرنامه، ج۱، ص‌ ۱۲۴.    
۵۹. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌ ۲۴۵.
۶۰. صالح‌ احمدعلی‌، الحجاز فی‌ صدرالاسلام‌ (دراسات‌ فی‌ احواله‌ العمرانیه و الاداریه)، ج۱، ص‌۶۳۴.
۶۱. محمد بن عبداللّه‌، الماء فی‌ الفکر الاسلامی‌ و الادب‌ العربی‌، ج‌ ۴، ص‌ ۱۱۴.
۶۲. محمدبن‌ محمود طوسی‌، عجایب‌نامه‌(عجائب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌)، ص‌ ۵۸ ـ۶۱.
۶۳. محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص‌۴۰ـ۴۱.
۶۴. محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص۴۳ـ۴۴.
۶۵. محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص۵۷.
۶۶. محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص۷۱ـ۷۲.
۶۷. محمدبن‌ ابی‌بکر زهری‌، کتاب‌ الجغرافیه، ج۱، ص۱۰۳.
۶۸. زکریا بن‌ محمد قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌، ج۱، ص‌ ۱۸۵ـ ۱۸۸.
۶۹. عبدالعلی‌ ادیب‌الملک‌، سفرنامه ادیب‌الملک‌ به‌ عتبات (دلیل‌ الزایرین‌)، ج۱، ص‌ ۱۵۷.
۷۰. جوادعلی‌، المفصَّل‌ فی‌ تاریخ‌ العرب‌ قبل‌ الاسلام‌، ج‌ ۷، ص‌ ۱۹۳ـ۱۹۴.
۷۱. احمد امین‌، قاموس‌ العادات‌ و التقالید و التعابیر المصریه.
۷۲. زکریا بن‌ محمد قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌ ، ج۱، ص‌ ۱۸۸.
۷۳. زکریا بن‌ محمد قزوینی‌، عجایب‌ المخلوقات‌ و غرائب‌ الموجودات‌، ج۱، ص‌ ۱۸۷.
۷۴. ابن‌سیرین‌، تفسیرالاحلام‌ الكبیر، ص‌ ۳۴۷ـ ۳۴۸.
۷۵. عبدالغنی‌بن‌ اسماعیل‌ نابلسی‌، تعطیرالانام‌ فی‌ تعبیرالمنام‌، ج۱، ص‌ ۸۵ ـ۸۶.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «چاه در جهان اسلام».    



جعبه ابزار