کبر (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كِبَر (به كسر كاف و فتح باء) از
واژگان نهج البلاغه به معنای بزرگى قدر و بزرگى سنّ است از مشتقات این کلمه
كِبْرياء (به کسر کاف و سکون باء) به معنی عظمت و حكومت است.
كِبْر (به کسر کاف و سکون باء) به معنی بزرگى، تكبّر و خودبينى است.
اِسْتِكبار ( به کسر الف، سکون سین و کسر کاف) آن که اظهار بزرگى كند با آن كه اهلش نيست.
كُبَّار (به ضم کاف و تشدید باء) مثل طلّاب مبالغه كبير است و
مُکابِره (به ضم میم و کسر باء) به معنی غلبه كردن و دشمنى كردن است.
تَكابُر (به فتح تاء و ضمه باء) به معنی داراى عظمت و بزرگى شدن است.
كِبَر:
کُبُر و کِبَر (مثل قفل و عنب) به معنای بزرگى قدر، بزرگى سنّ نيز آمده است
كبرياء به معنی عظمت و حكومت است.
كبر (مثل جسر) بزرگى و تكبّر و خودبينى است.
استكبار آن است كه اظهار بزرگى كند با آن كه اهلش نيست. «كبّار» مثل طلّاب مبالغه كبير است.
مكابره به معنی غلبه كردن و دشمنى كردن است. «كابره: غالبه و عانده»
تكابر به معنی داراى عظمت و بزرگى شدن است.
حضرت علی(علیهالسلام) ثقل اکبر کتاب خدا و
ثقل اصغر اهل بیت (علیهمالسلام) است كه فرموده:
«أَلَمْ أَعْمَلْ فِيكُمْ بِالثَّقَلِ الاَْكْبَرِ وَ أَتْرُكْ فِيكُمُ الثَّقَلَ الاَْصْغَرَ» «آيا در ميان شما به قرآن عمل نكردم و آيا اهل بيت را در ميان شما نمىگذارم.»
امام (صلواتاللهعليه) در بيشتر محلها، مخصوصا در
خطبه ۱۹۲ (قاصعه) درباره بيان تكبّر داد سخن در داده و
شیطان را
امام المتکبرین خوانده است:
«فَعَدُوُّ اللهِ إِمَامُ الْمُتَعَصِّبِينَ وَ سَلَفُ الْمُسْتَكْبِرِينَ» استكبار و تكبّر دو گونه است، يكى استكبار در مقابل
خدا و اوامر او و تسليم نشدن به فرمانهاى
خداوند نعوذ به الله، ديگرى برتر دانستن خود از ديگران و تحقير آنها و به حساب نياوردن ديگران كه گویى او بر تمام مردمان و بر همه چيزى برترى دارد، اين گونه شخص خود را از همه برتر و بالاتر مىداند، ديگران را تحقير مىكند و خود را بزرگ مىپندارد و... هر دو سبب بدبختى است ولى اوّلى از دومى خطرناکتر و مستوجب
آتش است.
•
قرشی بنایی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کبر»، ج۲، ص۸۹۱.