• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

کفر به محمد (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آخرین پیامبر خداوند حضرت محمد(صلی الله علیه وآله) بوده است که اگر کسی به پیامبر کافر شود دچار کار حرامی شده و عقوبت دارد.



کفر به پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله طبق آیات قرآن حرام می‌باشد.
«ولما جاءهم کتـب من عند الله مصدق لما معهم وکانوا من قبل یستفتحون علی الذین کفروا فلما جاءهم ما عرفوا کفروا به فلعنة الله علی الکـفرین؛ و هنگامی که از طرف خداوند، کتابی برای آنها آمد که موافق نشانه‌هایی بود که با خود داشتند، و پیش از این، به خود نوید پیروزی بر کافران می‌دادند(که با کمک آن، بر دشمنان پیروز گردند.) با این همه، هنگامی که این کتاب، و پیامبری را که از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد، به او کافر شدند؛ لعنت خدا بر کافران باد!».

۱.۱ - ایمان یهود به پیامبر

باز در این آیات سخن از یهود و ماجراهاى زندگى آنها است، آنها همانگونه که در شاءن نزول آمده است با عشق و علاقه مخصوصى براى ایمان به رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) در سرزمین مدینه سکنى گزیده بودند، و نشانه هاى پیامبر(صلى اللّه علیه و آله و سلم ) را در کتاب آسمانی خود تورات مى خواندند، و با بى صبرى در انتظار ظهورش بودند(ولى هنگامى که از طرف خداوند کتابى (قرآن) به آنها رسید که موافق نشانه هائى بود که یهود با خود داشتند با اینکه پیش از این جریان خود را به ظهور این پیامبر(صلى اللّه علیه و آله و سلم) نوید مى دادند و با ظهور این پیامبر(صلى اللّه علیه و آله و سلم) امید فتح بر دشمنان داشتند، آرى هنگامى که این کتاب و پیامبرى را که از قبل شناخته بودند، نزدشان آمد نسبت به او کافر شدند)(و لما جائهم کتاب من عند الله مصدق لما معهم و کانوا من قبل یستفتحون على الذین کفروا فلما جائهم ما عرفوا کفروا به).(لعنت خداوند بر کافران باد)(فلعنة الله على الکافرین).
«ولما جاءهم رسول من عند الله مصدق لما معهم نبذ فریق من الذین اوتوا الکتـب کتـب الله وراء ظهورهم کانهم لایعلمون؛ و هنگامی که فرستاده‌ای از سوی خدا به سراغشان آمد، و با نشانه‌هایی که نزد آنها بود مطابقت داشت، جمعی از آنان که به آنها کتاب (آسمانی) داده شده بود، کتاب خدا را پشت سر افکندند؛ گویی هیچ از آن خبر ندارند!!».
«یومئذ یود الذین کفروا وعصوا الرسول لو تسوی بهم الارض ولا یکتمون الله حدیثا؛ در آن روز، آنها که کافر شدند و با پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلم) بمخالفت برخاستند، آرزو می‌کنند که ای کاش (خاک بودند، و) خاک آنها با زمینهای اطراف یکسان می‌شد (و بکلی محو و فراموش می‌شدند). در آن روز، (با آن همه گواهان،) سخنی را نمی‌توانند از خدا پنهان کنند.».
«یـایها الذین ءامنوا ءامنوا بالله ورسوله... ومن یکفر... ورسله... فقد ضل ضلـلا بعیدا؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان (واقعی) بیاورید کسی که خدا و فرشتگان او و کتابها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است.».
«ولو نزلنا علیک کتـبـا فی قرطاس فلمسوه بایدیهم لقال الذین کفروا ان هـذا الا سحر مبین• وقالوا لولا انزل علیه ملک ولو انزلنا ملکـا لقضی الامر ثم لا ینظرون•...• ولقد استهزئ برسل من قبلک فحاق بالذین سخروا منهم ما کانوا به یستهزءون• قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عـقبة المکذبین؛ (حتّی) اگر ما نامه‌ای روی صفحه‌ای بر تو نازل کنیم، و (علاوه بر دیدن و خواندن،) آن را با دستهای خود لمس کنند، باز کافران می‌گویند: این، چیزی جز یک سحر آشکار نیست•(از بهانه‌های آنها این بود که) گفتند: چرا فرشته‌ای بر او نازل نشده (تا او را در دعوت مردم به سوی خدا همراهی کند؟!) ولی اگر فرشته‌ای بفرستیم، (و موضوع، جنبه حسی و شهود پیدا کند،) کار تمام می‌شود؛ (یعنی اگر مخالفت کنند،) دیگر به آنها مهلت داده نخواهد شد (و همه هلاک می‌شوند).•...• (با این حال، نگران نباش!) جمعی از پیامبران پیش از تو را استهزا کردند؛ امّا سرانجام، آنچه را مسخره می‌کردند، دامانشان را می‌گرفت؛ (و عذاب الهی بر آنها فرود آمد)• بگو: روی زمین گردش کنید! سپس بنگرید سرانجام تکذیب‌کنندگان آیات الهی چه شد؟!».
«استغفر لهم او لا تستغفر لهم ان تستغفر لهم سبعین مرة فلن یغفر الله لهم ذلک بانهم کفروا بالله ورسوله والله لا یهدی القوم الفـسقین•...• ولا تصل علی احد منهم مات ابدا ولا تقم علی قبره انهم کفروا بالله ورسوله وماتوا وهم فـسقون؛ چه برای آنها استغفار کنی، و چه نکنی، (حتّی) اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی، هرگز خدا آنها را نمی‌آمرزد! چرا که خدا و پیامبرش را انکار کردند؛ و خداوند جمعیّت فاسقان را هدایت نمی‌کند!•...• هرگز بر مرده هیچ یک از آنان، نماز نخوان! و بر کنار قبرش، (برای دعا و طلب آمرزش،) نایست! چرا که آنها به خدا و رسولش کافر شدند؛ و در حالی که فاسق بودند از دنیا رفتند».

۱.۲ - نهی از نماز بر کافران

این آیه نهی مى کند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را از اینکه نماز میت بخواند بر کسى که منافق بوده ، و از اینکه کنار قبر منافقى بایستد، و این نهى را تعلیل کرده است به اینکه چون کفر ورزیدند و فاسق شدند و بر همین فسق خود مردند.
«افمن کان علی بینة من ربه ویتلوه شاهد منه ومن قبله کتـب موسی امامـا ورحمة اولـئک یؤمنون به ومن یکفر به من الاحزاب فالنار موعده فلا تک فی مریة منه انه الحق من ربک ولـکن اکثر الناس لا یؤمنون؛ آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد، و بدنبال آن، شاهدی از سوی او می‌باشد، و پیش از آن، کتاب موسی که پیشوا و رحمت بود (گواهی بر آن می‌دهد، همچون کسی است که چنین نباشد)؟! آنها (= حق‌طلبان و حقیقت‌جویان‌)به او (که دارای این ویژگیهاست،) ایمان می‌آورند! و هر کس از گروه‌های مختلف به او کافر شود، آتش وعده‌گاه اوست! پس، تردیدی در آن نداشته باش که آن حق است از پروردگارت! ولی بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند!».
«ما یقال لک الا ما قد قیل للرسل من قبلک ان ربک لذو مغفرة وذو عقاب الیم؛ آنچه به ناروا درباره تو می‌گویند همان است که درباره پیامبران قبل از تو نیز گفته شده؛ پروردگار تو دارای مغفرت و (هم) دارای مجازات دردناکی است!».
«ان الذین کفروا وصدوا عن سبیل الله وشاقوا الرسول من بعد ما تبین لهم الهدی لن یضروا الله شیــا وسیحبط اعمــلهم؛ آنان که کافر شدند و (مردم را) از راه خدا بازداشتند و بعد از روشن‌شدن هدایت برای آنان (باز) به مخالفت با رسول (خدا) برخاستند، هرگز زیانی به خدا نمی‌رسانند و (خداوند) بزودی اعمالشان را نابود می‌کند!».

۱.۳ - وضعیت کافران

بعد از بحثهاى گوناگونى که پیرامون وضع منافقان در آیات گذشته بیان شد، این آیات پیرامون جمع دیگرى از کفار بحث مى کند، و مى فرماید: (کسانى که کافر شدند و مردم را از راه خدا بازداشتند و بعد از روشن شدن حق به مخالفت با رسول خدا برخاستند، هرگز زیانى به خدا نمى رسانند، و اعمالشان را حبط و نابود مى کند)(حتى اگر کار خیرى هم انجام داده اند چون با ایمان قرین نبوده حبط مى شود) (ان الذین کفروا و صدوا عن سبیل الله و شاقوا الرسول من بعد ما تبین لهم الهدى لن یضروا الله شیئا و سیحبط اعمالهم).این گروه ممکن است همان مشرکان مکه باشند، و یا کفار یهود مدینه، و یا هر دو، زیرا تعبیر به (کفر) و (صد عن سبیل الله)(بازداشتن مردم از راه خدا) و(شاقوا الرسول)(مخالفت و دشمنى با پیامبر) در مورد هر دو گروه در آیات قرآن آمده است .


۱. بقره/سوره۲، آیه۸۹.    
۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۳۴۴.    
۳. بقره/سوره۲، آیه۱۰۱.    
۴. نساء/سوره۴، آیه۴۲.    
۵. نساء/سوره۴، آیه۱۳۶.    
۶. انعام/سوره۶، آیه۷.    
۷. انعام/سوره۶، آیه۸.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۱۰.    
۹. انعام/سوره۶، آیه۱۱.    
۱۰. توبه/سوره۹، آیه۸۰.    
۱۱. توبه/سوره۹، آیه۸۴.    
۱۲. طباطبایی، سید محمدحسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۹، ص۴۸۶.    
۱۳. هود/سوره۱۱، آیه۱۷.    
۱۴. فصلت/سوره۴۱، آیه۴۳.    
۱۵. محمد/سوره۴۷، آیه۳۲.    
۱۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۴۸۴.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «کفر به محمد»    



جعبه ابزار