کلل (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
كَلَل (به فتح کاف و لام) از
واژگان نهج البلاغه به معنای خسته شدن و زحمت ديدن و كند شدن شمشير است. از مشتقات آن در
نهج البلاغه کَلّ (به فتح کاف و لام مشدد) و
كَلاله (به فتح کاف و لام) به همان معنا میباشد و
اِكْليل (به کسر همزه و سکون کاف) به معنای تاج و
كَليل (به فتح کاف و کسر لام) به معنای خسته است. از اين ماده مواردى در نهج البلاغه آمده است.
كَلَل و کلّ و كلاله به معنای خسته شدن و زحمت ديدن و كند شدن شمشير است. اكليل به معنای تاج و كليل به معنای خسته است.
امام (صلواتاللهعلیه) در كلامى فرموده:
«اللَّهُمَّ قَدْ مَلَّتْ أَطِبَّاءُ هذَا الدَّاءِ الدَّوِيِّ وَكَلَّتِ النَّزْعَةُ بِأَشْطَانِ الرَّكِيِّ» «خدايا
طبیبان اين
درد پر
رنج خسته شدند و آبكشان به ريسمانهاى اينچاهها بىطاقت كشتند.»
شرحهای خطبه: (
)
درباره
خداوند فرموده:
«لَمْ يَذْرَاَ الْخَلْقَ بِاحْتِيَال وَلاَ اسْتَعَانَ بِهِمْ لِكَلاَل» «
خلق را با
تفکر و
مدد گرفتن نيافريده و از آنها براى خسته شدن كمک نگرفته است.»
شرحهای خطبه: (
)
«وَكَلاَلَةُ حَدِّهِ» يعنى «كند شدن دم شمشيرش»
شرحهای خطبه: (
) و
«وَاللِّسَانُ عَنِ الصِّدْقِ كَلِيلٌ» یعنی «زبان از
راستگویی كند است.»
شرحهای خطبه: (
)
درباره
مالک اشتر فرموده:
«فَإِنَّهُ سَيْفٌ مِنْ سُيُوفِ اللهِ لاَ كَلِيلُ الظُّبَةِ وَلاَ نَابِي الضَّرِيبَةِ» «او شمشيرى است از شمشيرهاى
خدا نه دم شمشيرش كند است و نه ضربتش نامؤثّر.»
شرحهای نامه: (
)
درباره طاووس فرموده:
«وَإنْ شَاكَلْتَهُ بِالْحُلِيِّ فَهُوَ كَفُصُوص ذَاتِ أَلْوَان، قَدْ نُطِّقَتْ بِاللُّجَيْنِ الْمُكَلَّلِ» «اگر او را به زيورها تشبيه كنى، او مانند نگينهاى رنگارنگ است نشانده شده در نقرههاى
زینت شده.»
شرحهای خطبه: (
)
•
قرشیبنایی، سید علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «کلل»، ج۲، ص۹۱۱-۹۱۲.