یحیی بن ابیمنصور
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوعلی یحیی بن ابی منصور، از افراد مشهور
خاندان بنومنجم و منجم برجسته
قرن سوم بود.
او تا پیش از گرویدن به
اسلام، «بِزیست» نام داشته، و پدرش نیز آبان گُشَسب فیروز/ فیروزان نامیده میشده است. پس از اسلام آوردن، نام او و پدرش از فارسی (بزیست پسر فیروز) به عربی
برگردانده شد و بعدها به یحیی بن ابیمنصور تغییر یافت. این آگاهی را مدیون
ابن اسفندیار هستیم که از طریق او به انجمن آرای ناصری و آنندراج (هر دو ذیل «بزیست») راه یافته است. با آنکه ادوارد براون، تاریخ طبرستان ابن اسفندیار را در ۱۳۲۳/ ۱۹۰۵ به انگلیسی ترجمه کرد، خاورشناسان و پژوهندگان علوم دوره اسلامی، برای نمونه پینگری، یحیی را تنها براساس آنچه
ابن ندیم درباره او و پدرش نوشته است معرفی کردهاند: «ابومنصور آبان خسیس (کذا؛ = جُشنَس = جُشْنَسْف = گُشْنَسْب) بن ورید بن کاد بن مَهابُنداد بن خسیس (کذا) بن فرخ داد بن استاد (زیار بن) مهرخسیس (کذا) بن یزدجرد.» بنا به نوشته پینگری با توجه به هشت
نسل فاصله این یزدگرد با یحیی، وی نمیتواند یزدگرد، آخرین
پادشاه ساسانی، باشد.
یحیی ابتدا منجمِ
فضل بن سهل، وزیر مأمون، بود و پس از کشته شدن فضل در ۲۰۲، به
مأمون نزدیک و منجم مخصوص او شد و به دعوت او
اسلام آورد. حضور او در دربار مأمون باعث رونق دانش ستارهشناسی و منشأ پدید آمدن آثار فراوانی در این زمینه شد. روایتهایی نیز از تیزهوشی او در حضور مأمون نقل شده است.
همچنین یحیی مدتی به سرپرستی امور مالی بیت الحکمه گمارده شد و در همانجا به آموزگاری بنوموسی پرداخت.
از یحیی با لقبهای «حاسب»
و «ابوالفوارس»
نیز یاد کردهاند.
از تاریخ دقیق درگذشت او اطلاعی در دست نیست. برخی وفات او را میان سالهای ۲۱۷ تا ۲۱۹ دانستهاند، اما کحاله
تاریخ وفات او را ۲۳۰ ذکر کرده است. به گفته
ابن ندیم،
یحیی هنگام سفرِ مأمون به طرسوس، در
حلب درگذشت و در گورستان
قریش آنجا به خاک سپرده شد. مدفن او را بیزانس نیز ذکر کردهاند. به او چهار پسر به نامهای علی، محمد، سعید و حسن نسبت دادهاند،
اما فلایشهامر پسر پنجمی نیز به نام احمد به او نسبت داده است.
پژوهشهای نجومی یحیی را میتوان به چند دسته تقسیم کرد. اولا: از جمله کوششهای او در رصدهای انجام شده در دو
رصدخانه از نخستین رصدخانههای اسلامی، یکی
رصدخانه شماسیه بغداد، دیگری رصدخانه دیرمُران، در کوههای قاسیون در
شمال غربی
دمشق است. در دیرمران حبش حاسب به رصد
ستارگان میپرداخت و در شماسیه یحیی سرپرست ستارهشناسان بود. در این دو رصدخانه، حبش حاسب و یحیی همزمان رصدهایی انجام میدادهاند که به سبب یکی بودن
هدف، دادههای علمی باقیمانده از آنها به یکدیگر شبیه است. نتایج رصدهای حبش برای بررسی و مطالعه دقیق به بغداد فرستاده میشد و در یکی از همین تبادلهای علمی در سالهای ۲۱۲ و ۲۱۳ وقتی ستارهشناسان شماسیه مقدار میل کلی را ۲۳ درجه و ۳۳ دقیقه و ۵۲ ثانیه استخراج کردند و ستاره شناسان دیرمران به رقم ۲۳ درجه و ۳۵ دقیقه رسیدند، مأمون نتیجه کار ستارهشناسان شماسیه را رد کرد.
بیرونی
علت این اختلاف را تفاوتِ ارتفاع این دو نقطه، و صاییلی نقص ابزار را نیز از جمله دلایل اشتباه منجمان شماسیه میداند. صاییلی از قول
ابن یونس نقل میکند که به گفته سَنَد بن علی، «ذاتُالحَلَقِ» یحیی بن ابی منصور که کارایی خوبی نداشت، بعداز مرگش در بازار کاغذفروشان بغداد به فروش رسید.
ثانیا: یکی دیگر از کارهای علمی یحیی، سرپرستی گروههای نجومی است که به تعیین طول یک درجه از نصف النهار برای یافتن مقدار محیط کره
زمین پرداختند.
منجمان زمان مأمون به دو روش این کار را میکردند: روش اول: گروهی شامل مرورودی، سند بن علی،
عباس بن سعید جوهری و احتمالاً
بنوموسی، با محاسبه مسافتی که باید روی زمین پیموده شود تا ارتفاع ستاره قطبی یک درجه کاهش یا افزایش یابد، این کار را انجام میدادند. روش دوم : که در آن از
اصول مثلثاتی استفاده میشد اندازهگیری از فراز کوهی که در کنار
دریا یا در دشتی هموار قرار داشته، با استفاده از
اسطرلاب و با محاسبه مقدار میل افق صورت میگرفت. گویا نخستین بار سند بن علی این روش را به کار بسته و ابوریحان بیرونی در
هند آن را دوباره انجام داده و به صحت عمل منجمان مأمون که زیرنظر یحیی کار میکردهاند، پی برده است.
برای یحیی بن ابیمنصور آثار بسیاری نام برده شده که به برخی از آنها اشاره میشود:
مهمترین دستاوردهای نجومی یحیی و نتایج رصدهای او و گروه زیردستش در شماسیه، در مهمترین اثر وی، زیج مُمتَحَن مأمونی، گرد آمده است. مجموعه این رصدها بین دانشمندان پس از وی بسیار شهرت یافت، از جمله
ابوریحان بیرونی در
قانون مسعودی مشخصات یک دسته از این رصدها را درج و درباره آنها اظهارنظر کرده است. ابن یونس در تألیف زیج کبیر حاکمی از آن سود جسته و ثابت بن قُره نیز بر آن مقدمهای نوشته که دادههای نجومی یحیی را کامل کرده است. نالینو با استفاده از آنچه از زیج ممتحن مأمونی باقیمانده و آنچه ابن یونس از رصدهای یحیی در زیج کبیر حاکمی نقل کرده، نتایج بعضی از کارهای یحیی را ذکر کرده است. براساس نوشته نالینو، یحیی مقدار میل کلی را ۲۳ درجه و ۳۳ دقیقه و ۵۲ ثانیه تعیین کرد که از مقدار امروزین آن حدود دو دقیقه کمتر است. او همچنین طول متوسط
سال خورشیدی را ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۶ دقیقه و ۹ر۲۰ ثانیه اندازهگیری کرد که از طول متوسط امروزین آن (۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه) حدود دو دقیقه کمتر است. یحیی مقدار سالانه فضل دور (مقدار فزونی مدت
سال خورشیدی از یک دوره ۳۶۵ روزه) را نیز ۸۶ درجه و ۳۵ دقیقه و ۱۳ ثانیه و ۴۶ ثالثه محاسبه کرد و با استفاده از این رقم به طول متوسط سال خورشیدی دست یافت.
یحیی آثار متعددی داشته است. مهمترین اثر او، زیج ممتحن مأمونی را به نامهای زیج شماسیه، و زیج مجرب مأمونی نیز معرفی کردهاند. «ممتَحَن» (آزمایش شده) عنوان زیجهایی بوده است که براساس رصد مستقلی پدید میآمدهاند. از این زیج نسخه منحصر به فردی در کتابخانه اسکوریال به شماره ۹۲۷ وجود دارد که اهل فن بارها آن را بررسی کردهاند. نالینو از آن در تصحیح زیج صابی سود جسته، وِرنِت در مجموعه (یادنامه میلاس والیکروزا) آن را معرفی و بررسی کرده و سِزگین سرفصلهای آن را براساس اطلاعات مندرج در فهرست کتابهای خطی کتابخانه اسکوریال برشمرده است، کندی نیز ضمن معرفی این کتاب، خلاصه ای از آن را آورده است. ورنت بخشی از این کتاب را که درباره
تقویم یهودی است در ۱۳۳۳ ش/ ۱۹۵۴ در مجله سفاراد بررسی کرده است. همچنین کندی و همکاران در مقالات جداگانهای بخشهای مختلف این کتاب را درباره رؤیت هلال ماه در ۱۳۴۶ ش/ ۱۹۶۷ در (مجله انجمن شرق شناسی امریکا)، جدولهای استخراج کسوف را در ۱۳۴۹ ش/ ۱۹۷۰ در (مجله نجوم)، و جدولهای تعدیل
خورشید را در ۱۳۵۶ ش/ ۱۹۷۷ در (پریسماتا: جشن نامه ویلی هارتنر) بررسی کردهاند. نسخه اسکوریال در ۱۳۶۵ ش /۱۹۸۶ به کوشش سزگین در فرانکفورت به صورت چاپ عکسی منتشر شد، و در نهایت کونیچ مختصات چند
ستاره از ستارگان مندرج در جداول این کتاب را بررسی کرده است. نسخه اسکوریال، شامل جدولهای مختلفی از کار چند نسل از ستارهشناسان اسلامی چون
ابن اعلم،
ابوالوفا بوزجانی و
کوشیار گیلانی است که در کنار پژوهشهای یحیی قرار گرفته و به سختی میتوان آنها را از هم جدا کرد.
یحیی کتابی به نام مقاله فی عمل ارتفاع سُدس ساعة لعرض مدینة السلام داشته که باقی نمانده است. کتاب دیگر یحیی کتاب الرجوع و الهبوط نام داشته و شهمردان رازی
از آن یاد کرده است. کوششهایی که برای به دست آوردن نسخهای از این کتاب صورت گرفته، تاکنون به نتیجه نرسیده است، اما شاید رساله در رجوع و عطیه کواکب از یحیی بن ابی منصور که
جلالالدین همائی در حواشی التفهیم
به نسخهای از آن اشاره کرده، همین اثر باشد.
ابن ابیالصلت (متوفی ۵۲۹) نیز در کتاب العمل بالاُصطُرلاب خود از یحیی بن ابی منصور یاد کرده است و حاجی خلیفه
و کورکیس عوّاد
رسالهای در اسطرلاب نیز به او نسبت دادهاند.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاندان بنومنجم»، شماره۱۹۳۲.