• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

خاندان بنومنجم

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بَنومنجّم، لقب خاندانی اهل علم، فرزندان و نوادگان ابوعلی یحیی بن ابی منصور، از ایرانیان قرن دوم و سوم که بویژه در دربار خلفای عباسی جایگاه والایی داشتند.

فهرست مندرجات

۱ - لقب بنومنجم برای فرزندان و نوادگان ابوعلی یحیی بن ابی منصور
۲ - یکی از مهمترین افراد خاندان بنومنجم و نام و نشان وی قبل و بعد اسلام
       ۲.۱ - یحیی به عنوان منجم مخصوص مامون
              ۲.۱.۱ - لقب‌های یحیی بن ابی منصور و تاریخ وفات وی
              ۲.۱.۲ - تقسیم پژوهش‌های یحیی به چند دسته
۳ - طریق تعیین محیط کره زمین در زمان مامون
۴ - مهمترین اثر یحیی بن ابی منصور
۵ - آثار متعدد یحیی
۶ - یکی دیگر از شخصیت‌های مهم خاندان مذکور و لقب وی
       ۶.۱ - کارهای مهم علی بن یحیی
              ۶.۱.۱ - آثار ابوالحسن علی بن یحیی
۷ - سومین شخصیت مهم خاندان بنومنجم
       ۷.۱ - آثار ابواحمد یحیی بن علی و مهمترین اثر وی
۸ - چهارمین فرد مهم از خاندان مذکور
       ۸.۱ - آثار ابوعبدالله هارون بن علی
۹ - پنجمین شخصیت مهم خاندان بنومنجم
       ۹.۱ - آثار ابوعیسی احمد بن علی
۱۰ - ششمین فرد مهم خاندان مذکور
       ۱۰.۱ - آثار ابوالحسن احمد بن یحیی
۱۱ - هفتمین شخصیت خاندان مذکور
۱۲ - هشتمین شخصیت مهم خاندان بنومنجم
       ۱۲.۱ - آثار ابوالحسن علی بن هارون
۱۳ - نهمین شخصیت مهم خاندان ابی منصور و آثار وی
۱۴ - فهرست منابع
۱۵ - پانویس
۱۶ - منبع


قِفطی
[۱] علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۵۳، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
لقب بنومنجم را برای فرزندان موسی بن شاکر (بنوموسی) نیز به کار برده، اما یکی از نوادگان یحیی بن ابی منصور نَسَب خانوادگی خود را با لقب «بنومنجم» گردآورده است. با استناد به بیتی از صاحب بن عَبّاد (متوفی ۳۸۵) که ابن خَلَّکان
[۲] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۵، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
آن را ذکر کرده، می توان نتیجه گرفت که دست کم در اواخر قرن چهارم، «بنومنجّم» برای خاندان یحیی بن ابی منصور، لقبی آشنا بوده است. عمده اشتهار بنومنجم به سبب پژوهش‌های نجومی ابوعلی یحیی بن ابی منصور، بزرگ این خاندان، در دربار مأمون است، اما آن‌ها در موسیقی و شعر و ادب نیز صاحب نظر بوده‌اند.


ابوعلی یحیی بن ابی منصور، منجم برجسته قرن سوم بود. او تا پیش از گرویدن به اسلام ، «بِزیست» نام داشته، و پدرش نیز آبان گُشَسب فیروز/ فیروزان نامیده می‌شده است. پس از اسلام آوردن، نام او و پدرش از فارسی (بزیست پسر فیروز) به عربی
[۳] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
برگردانده شد و بعدها به یحیی بن ابی منصور تغییر یافت. این آگاهی را مدیون ابن اسفندیار
[۴] ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۳۷، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
هستیم که از طریق او به انجمن آرای ناصری و آنندراج (هر دو ذیل «بزیست») راه یافته است. با آن‌که ادوارد براون، تاریخ طبرستان ابن اسفندیار را در ۱۳۲۳/ ۱۹۰۵ به انگلیسی ترجمه کرد، خاورشناسان و پژوهندگان علوم دوره اسلامی، برای نمونه پینگری، یحیی را تنها براساس آنچه ابن ندیم
[۵] ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۶، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
درباره او و پدرش نوشته است معرفی کرده‌اند: «ابومنصور آبان خسیس (کذا؛ = جُشنَس = جُشْنَسْف = گُشْنَسْب) بن ورید بن کاد بن مَهابُنداد بن خسیس (کذا) بن فرخ داد بن استاد (زیار بن) مهرخسیس (کذا) بن یزدجرد.» بنا به نوشته پینگری با توجه به هشت نسل فاصله این یزدگرد با یحیی، وی نمی‌تواند یزدگرد، آخرین پادشاه ساسانی، باشد.

۲.۱ - یحیی به عنوان منجم مخصوص مامون

یحیی ابتدا منجمِ فضل بن سهل، وزیر مأمون، بود و پس از کشته شدن فضل در ۲۰۲، به مأمون نزدیک و منجم مخصوص او شد و به دعوت او اسلام آورد. حضور او در دربار مأمون باعث رونق دانش ستاره شناسی و منشأ پدید آمدن آثار فراوانی در این زمینه شد. روایت‌هایی نیز از تیزهوشی او در حضور مأمون نقل شده است.
[۶] علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۴۸۸ـ۴۹۰، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
[۷] ابن طاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ج۱، ص۱۶۴، نجف ۱۳۶۸.
همچنین یحیی مدتی به سرپرستی امور مالی بیت الحکمه گمارده شد و در همان‌جا به آموزگاری بنوموسی پرداخت.

۲.۱.۱ - لقب‌های یحیی بن ابی منصور و تاریخ وفات وی

از یحیی با لقب‌های «حاسب»
[۸] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۷۲، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۹] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۲۰۹، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
و «ابوالفوارس»
[۱۰] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۸۴۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
نیز یاد کرده‌اند. از تاریخ دقیق درگذشت او اطلاعی در دست نیست. برخی وفات او را میان سال‌های ۲۱۷ تا ۲۱۹ دانسته‌اند، اما کحاله
[۱۱] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۳۳، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
تاریخ وفات او را ۲۳۰ ذکر کرده است. به گفته ابن ندیم،
[۱۲] ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۶ـ۲۳۷، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
یحیی هنگام سفرِ مأمون به طرسوس، در حلب درگذشت و در گورستان قریش آنجا به خاک سپرده شد. مدفن او را بیزانس نیز ذکر کرده‌اند. به او چهار پسر به نام‌های علی، محمد، سعید و حسن نسبت داده‌اند،
[۱۳] ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
اما فلایشهامر پسر پنجمی نیز به نام احمد به او نسبت داده است.

۲.۱.۲ - تقسیم پژوهش‌های یحیی به چند دسته

پژوهش‌های نجومی یحیی را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد. اولا: از جمله کوشش‌های او در رصدهای انجام شده در دو رصدخانه از نخستین رصدخانه‌های اسلامی، یکی رصدخانه شماسیه بغداد ، دیگری رصدخانه دیرمُران، در کوه‌های قاسیون در شمال غربی دمشق است. در دیرمران حبش حاسب به رصد ستارگان می‌پرداخت و در شماسیه یحیی سرپرست ستاره شناسان بود . در این دو رصدخانه، حبش حاسب و یحیی همزمان رصدهایی انجام می‌داده‌اند که به سبب یکی بودن هدف ، داده‌های علمی باقی‌مانده از آن‌ها به یکدیگر شبیه است. نتایج رصدهای حبش برای بررسی و مطالعه دقیق به بغداد فرستاده می‌شد و در یکی از همین تبادل‌های علمی در سال‌های ۲۱۲ و ۲۱۳ وقتی ستاره شناسان شماسیه مقدار میل کلی را ۲۳ درجه و ۳۳ دقیقه و ۵۲ ثانیه استخراج کردند و ستاره شناسان دیرمران به رقم ۲۳ درجه و ۳۵ دقیقه رسیدند، مأمون نتیجه کار ستاره شناسان شماسیه را رد کرد.
[۱۴] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن، ج۱، ص۶۶، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۵۲ ش.
بیرونی
[۱۵] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن، ج۱، ص۶۶، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۵۲ ش.
علت این اختلاف را تفاوتِ ارتفاع این دو نقطه، و صاییلی نقص ابزار را نیز از جمله دلایل اشتباه منجمان شماسیه می‌داند. صاییلی از قول ابن یونس نقل می‌کند که به گفته سَنَد بن علی، «ذاتُالحَلَقِ» یحیی بن ابی منصور که کارایی خوبی نداشت، بعداز مرگش در بازار کاغذفروشان بغداد به فروش رسید.
ثانیا: یکی دیگر از کارهای علمی یحیی، سرپرستی گروه‌های نجومی است که به تعیین طول یک درجه از نصف النهار برای یافتن مقدار محیط کره زمین پرداختند.
[۱۶] کارلو آلفونسو نالینو، تاریخ نجوم اسلامی، ج۱، ص۳۵۱ـ۳۵۷، ترجمه احمد آرام، (تهران ۱۳۴۹ ش).



منجمان زمان مأمون به دو روش این کار را می‌کردند: روش اول : گروهی شامل مرورودی، سند بن علی، عباس بن سعید جوهری و احتمالاً بنوموسی، با محاسبه مسافتی که باید روی زمین پیموده شود تا ارتفاع ستاره قطبی یک درجه کاهش یا افزایش یابد، این کار را انجام می‌دادند. روش دوم : که در آن از اصول مثلثاتی استفاده می‌شد اندازه گیری از فراز کوهی که در کنار دریا یا در دشتی هموار قرار داشته، با استفاده از اسطرلاب و با محاسبه مقدار میل افق صورت می‌گرفت. گویا نخستین بار سند بن علی این روش را به کار بسته و ابوریحان بیرونی در هند آن را دوباره انجام داده و به صحت عمل منجمان مأمون که زیرنظر یحیی کار می‌کرده‌اند، پی برده است.
[۱۷] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب القانون المسعودی، ج۲، ص۵۳۰ ـ۵۳۱، حیدرآباد دکن ۱۳۷۳ـ ۱۳۷۵/ ۱۹۵۴ـ۱۹۵۶.
[۱۸] کارلو آلفونسو نالینو، تاریخ نجوم اسلامی، ج۱، ص۳۶۴ـ۳۶۵، ترجمه احمد آرام، (تهران ۱۳۴۹ ش).



مهمترین دستاوردهای نجومی یحیی و نتایج رصدهای او و گروه زیردستش در شماسیه، در مهمترین اثر وی، زیج مُمتَحَن مأمونی، گرد آمده است. مجموعه این رصدها بین دانشمندان پس از وی بسیار شهرت یافت، از جمله ابوریحان بیرونی در قانون مسعودی
[۱۹] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب القانون المسعودی ، ج ۲، ص ۶۴۰، حیدرآباد دکن ۱۳۷۳ـ ۱۳۷۵/ ۱۹۵۴ـ۱۹۵۶.
مشخصات یک دسته از این رصدها را درج و درباره آن‌ها اظهارنظر کرده است. ابن یونس در تألیف زیج کبیر حاکمی از آن سود جسته و ثابت بن قُره نیز بر آن مقدمه ای نوشته که داده‌های نجومی یحیی را کامل کرده است. نالینو با استفاده از آنچه از زیج ممتحن مأمونی باقی‌مانده و آنچه ابن یونس از رصدهای یحیی در زیج کبیر حاکمی نقل کرده، نتایج بعضی از کارهای یحیی را ذکر کرده است. براساس نوشته نالینو، یحیی مقدار میل کلی را ۲۳ درجه و ۳۳ دقیقه و ۵۲ ثانیه تعیین کرد که از مقدار امروزین آن حدود دو دقیقه کمتر است. او همچنین طول متوسط سال خورشیدی را ۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۶ دقیقه و ۹ر۲۰ ثانیه اندازه گیری کرد که از طول متوسط امروزین آن (۳۶۵ روز و ۵ ساعت و ۴۸ دقیقه و ۴۶ ثانیه) حدود دو دقیقه کمتر است. یحیی مقدار سالانه فضل دور (مقدار فزونی مدت سال خورشیدی از یک دوره ۳۶۵ روزه) را نیز ۸۶ درجه و ۳۵ دقیقه و ۱۳ ثانیه و ۴۶ ثالثه محاسبه کرد و با استفاده از این رقم به طول متوسط سال خورشیدی دست یافت.


یحیی آثار متعددی داشته است. مهمترین اثر او، زیج ممتحن مأمونی را به نام‌های زیج شماسیه، و زیج مجرب مأمونی نیز معرفی کرده‌اند. «ممتَحَن» (آزمایش شده) عنوان زیج‌هایی بوده است که براساس رصد مستقلی پدید می‌آمده‌اند. از این زیج نسخه منحصر به فردی در کتابخانه اسکوریال به شماره ۹۲۷ وجود دارد که اهل فن بارها آن را بررسی کرده‌اند. نالینو از آن در تصحیح زیج صابی سود جسته، وِرنِت در مجموعه > یادنامه میلاس والیکروزا < آن را معرفی و بررسی کرده و سِزگین سرفصل‌های آن را براساس اطلاعات مندرج در فهرست کتاب‌های خطی کتابخانه اسکوریال برشمرده است، کندی نیز ضمن معرفی این کتاب، خلاصه ای از آن را آورده است. ورنت بخشی از این کتاب را که درباره [[تقویم]] [[یهود|یهودی]] است در 1333 ش/ 1954 در مجله سفاراد بررسی کرده است. همچنین کندی و همکاران در مقالات جداگانه ای بخش‌های مختلف این کتاب را درباره رؤیت هلال ماه در 1346 ش/ 1967 در > مجله انجمن شرق شناسی امریکا <، جدول‌های استخراج کسوف را در 1349 ش/ 1970 در > مجله نجوم <، و جدول‌های تعدیل خورشید را در 1356 ش/ 1977 در > پریسماتا: جشن نامه ویلی هارتنر < بررسی کرده‌اند. نسخه اسکوریال در 1365 ش /1986 به کوشش سزگین در فرانکفورت به صورت چاپ عکسی منتشر شد، و در نهایت کونیچ مختصات چند [[ستاره]] از ستارگان مندرج در جداول این کتاب را بررسی کرده است. نسخه اسکوریال، شامل جدول‌های مختلفی از کار چند نسل از ستاره شناسان اسلامی چون ابن اعلم، ابوالوفا بوزجانی و کوشیار گیلانی است که در کنار پژوهش‌های یحیی قرار گرفته و به‌سختی می‌توان آن‌ها را از هم جدا کرد.
[۲۰] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۳۹، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۲۱] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۷۱، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۲۲] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۹۸، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
[۲۳] یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۱۰۱، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
یحیی کتابی به نام مقاله فی عمل ارتفاع سُدس ساعة لعرض مدینة السلام داشته که باقی نمانده است. کتاب دیگر یحیی کتاب الرجوع و الهبوط نام داشته و شهمردان رازی
[۲۴] شهمردان رازی، روضة المنجمین، ج۱، ص۳۱۵، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه ملک، با مقدمه و فهرست‌ها و اصطلاحات نجومی از جلیل اخوان زنجانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
از آن یاد کرده است. کوشش‌هایی که برای به دست آوردن نسخه ای از این کتاب صورت گرفته، تاکنون به نتیجه نرسیده است، اما شاید رساله در رجوع و عطیه کواکب از یحیی بن ابی منصور که جلال الدین همائی در حواشی التفهیم
[۲۵] محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، ج۱، ص۱۶۲، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
به نسخه ای از آن اشاره کرده، همین اثر باشد. ابن ابی الصلت (متوفی ۵۲۹) نیز در کتاب العمل بالاُصطُرلاب خود از یحیی بن ابی منصور یاد کرده است و حاجی خلیفه
[۲۶] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۸۴۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
و کورکیس عوّاد
[۲۷] کورکیس عوّاد، «الاسطرلاب و مااُلِّف فیه من کتب و رسائل فی العصور الاسلامیه»، ج۱، ص۱۷۲، سومر، ج ۱۳، ش ۱ و ۲ (۱۹۵۷).
رساله ای در اسطرلاب نیز به او نسبت داده‌اند.


ابوالحسن علی بن یحیی بن ابی منصورالمنجم، بزرگترین پسر یحیی بود. لقب منجم از این فرد به بعد، به تمامی افراد این خاندان اطلاق شده است. ذهبی
[۲۸] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۸۲، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
از او با لقب «اخباری» یاد کرده است. او در سال ۲۰۰ به دنیا آمد. همچون پدرش به دربار عباسی راه یافت و ارتباط خود را با آن‌جا حفظ کرد.

۶.۱ - کارهای مهم علی بن یحیی

یکی از مهمترین کارهای او تأسیس مجموعه فرهنگی «خزانة الحکمه» برای فتح بن خاقان، از وزرای متوکل، است که ظاهراً ابومَعشَر بلخی (متوفی ۲۷۲) نیز در همان‌جا کارهای نجومی خود را انجام می‌داده است. ابوالحسن به پزشکی، موسیقی و شعر علاقه داشت و مشوق کارهای علمی بود به طوری که قُسطا بن لوقا بر اثر تشویق‌های او کتاب فی المدخل الی علم الهندسه، و ثابت بن قره کتاب فی ما سأله ابوالحسن علی بن یحیی المنجم مِن ابواب علم الموسیقی را برای او تألیف کردند. ابوالحسن در ۲۷۵ در شهر سامرا درگذشت و همان‌جا به خاک سپرده شد.
[۲۹] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
[۳۰] ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهره، ج۳، ص۷۳، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/ ۱۹۶۳).
وی چهار پسر به نام‌های ابوعیسی احمد، ابواحمد یحیی، ابوالقاسم عبدالله، و ابوعبدالله هارون داشت.

۶.۱.۱ - آثار ابوالحسن علی بن یحیی

آثار ابوالحسن علی عبارت است از: اخبار اسحاق بن ابراهیم موصلی؛ کتاب الطبیخ؛ الشعراء القدماء و الاسلامیین
[۳۱] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۷، ص۲۶۲، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
[۳۲] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
که مهمترین اثر او و درباره سبک‌های شعر عربی بوده است. ابوالحسن شعر نیز می‌سرود و ابن خلّکان
[۳۳] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
چند بیت از اشعار او را آورده است. چند بیتی نیز به مناسبتِاِعمال کبیسه در تقویم در زمان خلیفه متوکل (۲۳۲ـ۲۴۷) سروده که ابوریحان بیرونی آن را در آثارالباقیه
[۳۴] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیة عن القرون الخالیه، ص ۳۳، چاپ ادوارد زاخائو، لایپزیگ ۱۹۲۳.
نقل کرده است. یک بیت از این اشعار را نیز مقریزی
[۳۵] احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ والاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۱، ص۲۷۵، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست قاهره (بی تا).
آورده است.


ابواحمد یحیی بن علی بن یحیی بن ابی منصور المنجم الندیم، یکی از چهار فرزند ابوالحسن علی بود. در ۲۴۱ به دنیا آمد.
[۳۶] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۱۵، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
عمده شهرت او به سبب پرداختن به ادبیات و موسیقی است. او در دربار معتضد و مُکتَفی احترام و منزلت بسیار داشته و مقریزی، ماجرای رایزنی معتضد را با او راجع به اصلاح تقویم در زمان متوکل آورده است.
[۳۷] احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ والاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۱، ص۲۷۴، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست قاهره (بی تا).
ابواحمد نخستین فرد از خانواده بنومنجم است که هم کتاب کاملی از وی باقی‌مانده و هم اطلاعات کافی از زندگی وی در دست است. وی پیرو عقاید معتزلی بوده و مجلس بحث و گفتگویی را در مسائل کلامی اداره می‌کرده است. ابیات او در رثای ثابت بن قره، از جمله مشهورترین اشعار اوست.
[۳۸] علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۱۶۹ـ۱۷۰، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
[۳۹] قدری حافظ طوقان، تراث العرب العلمی فی الریاضیات و الفلک، ج۱، ص۲۰۵، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۶۳).
پژوهش‌های وی در موسیقی، نشان می‌دهد که در این کار مهارت داشته و از جمله نظریه پردازان موسیقی بوده، به طوری که ثابت بن قره در باب موسیقی با وی مشورت می‌کرده است. ابواحمد در ربیع الاول ۳۰۰ درگذشت.
[۴۰] محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۴۰۵، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
[۴۱] ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۷۵، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.


۷.۱ - آثار ابواحمد یحیی بن علی و مهمترین اثر وی

آثار او عبارت است از: الباهر فی اخبار شعراء مُخَضْرَمی الدولتین، زندگی‌نامه شعرای مخضرمی که در دوره انتقال حکومت اسلامی از امویان به عباسیان می‌زیسته‌اند. وی موفق به اتمام این کتاب نشد و پسرش ابوالحسن آن را به پایان رساند.
[۴۲] ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۷ـ ۲۳۸، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
از این کتاب، جز قسمت‌هایی که ابوالفرج اصفهانی نقل کرده،
[۴۳] علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۱، ص۷ـ۹، بیروت (بی تا).
چیز دیگری در دست نیست. کتاب دیگر او، رساله إلی قُسطا بن لوقا و حنین بن اسحاق، مجادلات او با قسطا بن لوقا درباره مذهب بوده که آن نیز باقی نمانده است. مهمترین کتاب او رساله فی الموسیقی است که به کوشش یوسف شوقی در مصر به چاپ رسیده است. به نوشته فارمر شاید کتاب النغم یا کتاب النغمه منسوب به ابواحمد، همان اثری باشد که نسخه ای از آن در موزه بریتانیا (ش or ۲۳۶۱) با عنوان رساله فی الموسیقی محفوظ است. شوقی نیز
[۴۴] یوسف شوقی، رساله ابن المنجّم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی: تحقیق و شرح و تعلیق، ج۱، ص۲۵۰ـ۲۶۲، قاهره ۱۹۷۶.
بر یکسانی مطالبی از رساله فی الموسیقی و آنچه ابوالفرج اصفهانی در الاغانی به نقل از کتاب النغم ابواحمد یحیی آورده، تأکید کرده است. هرچند فلایشهامر رساله فی الموسیقی و کتاب النغم را دو اثر مستقل دانسته است، اما با توجه به توضیحات شوقی، رساله مورد نظر ابوالفرج اصفهانی باشد. به نوشته فارمر رساله فی الموسیقی ِ ابواحمد به همراه رساله فی إجزاء خَبَریه الموسیقی تألیف کندی تنها آثاری هستند که جنبه‌های گوناگون موسیقیِ قدیم عرب را توضیح می‌دهند. محمد بهجت الاثری، رساله فی الموسیقی ابواحمد را براساس نسخه لندن با نام کتاب النغم لیحیی بن علی بن یحیی المنجم در ۱۳۲۹ش/ ۱۹۵۰ در بغداد، زکریا یوسف آن را بر اساس همان نسخه با نام رساله ابی المنجم فی الموسیقی در ۱۳۴۳ ش/ ۱۹۶۴ در قاهره
[۴۵] یوسف شوقی، رساله ابن المنجّم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی: تحقیق و شرح و تعلیق، ج۱، ص۱۰۰۷، قاهره ۱۹۷۶.
و شوقی آن را براساس نسخه موزه بریتانیا و نسخه کتابخانه رضا رامپور در هند (ش ۳۰۹۷) و با تعلیقات و حواشی مفصل، با نام رساله ابن المنجم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی در ۱۳۵۵ش/ ۱۹۶۷ در قاهره به چاپ رسانده‌اند. شوقی، عکس هر دو نسخه خطی را نیز در پایان این کتاب آورده است. وی در ویرایش رساله فی الموسیقی از فصل بندی نسخه کتابخانه رضا رامپور پیروی کرده که عبارت است از: چهار فصل نخست در معرفی کتاب، تعریف نغمه، انواع نغمه، تعریف مجری ' و انواع آن؛ فصل‌های پنجم و هفتم در بررسی آرای ابواسحاق موصلی و نقد عقاید او درباره موسیقی؛ فصل هشتم درباره نغمه‌های غنایی در موسیقی؛ و فصل نهم خاتمه رساله. ابواحمد در اثر خود، ضمن معرفی عناصر موسیقی، مانند نغمه‌های دهگانه و لحن‌ها، آرای اسحاق بن ابراهیم موصلی در مبانی نظری موسیقی را نیز نقد کرده است. در رساله فی الموسیقیِ ابواحمد اصطلاحات موسیقایی بسیاری شرح و تعریف شده و ابواحمد برخی از این اصطلاحات را به همان صورت فارسی به کار برده است؛ اصطلاحاتی چون زیر، بم و دستان. کحاله
[۴۶] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۱۵، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
به اشتباه، چند کتابِ ابوالحسن احمد بن یحیی، پسرِ ابواحمد، را به ابواحمد نسبت داده است.


ابوعبدالله هارون بن علی بن یحیی بن ابی منصور منجم بغدادی، برادر کوچکتر ابواحمد یحیی بود. در ۲۵۱ به دنیا آمد.
[۴۷] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۲۹، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
[۴۸] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۶۱، بیروت ۱۹۸۰.
او نیز مانند پدر و برادرانش در دربار خلفای عباسی از ارج و منزلت برخوردار بود. وی در ۲۸۸ درگذشت.
[۴۹] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۲۹، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).


۸.۱ - آثار ابوعبدالله هارون بن علی

آثار او عبارت است از: البارع فی اخبار الشعراء، که چکیده اثری قدیمتر، و مشتمل بر زندگی‌نامه حدود ۱۶۰ شاعر بوده
[۵۰] خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۶۱، بیروت ۱۹۸۰.
و مقدمه و بخش‌هایی از آن باقی‌مانده است. کتاب دیگری نیز به او منسوب است که نام آن به نوشته ابن ندیم
[۵۱] ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
اخبار (الاختیار) الشعراء الکبیر بوده است. فلایشهامر اصل این کتاب را کتاب البارع یا اثری که کتاب البارع چکیده آن بوده می‌داند. کتاب دیگری به نام کتاب النساء و ما جاءَ فیهن من الخَبَر و محاسن و ما قیل فیهن من الشِعر و الکلام الحَسَن نیز به او نسبت داده شده است.
[۵۲] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۳۰، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
ابوالفرج اصفهانی بارها از ابوعبدالله هارون نام برده و شعرهای بسیاری از او نقل کرده است.
[۵۳] علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۴، ص۶۶ـ۶۷، بیروت (بی تا).
[۵۴] علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۴، ص۷۰، بیروت (بی تا).
[۵۵] علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۴، ص۷۴، بیروت (بی تا).



ابوعیسی احمد بن علی بن یحیی بن ابی منصور، برادر دیگر ابواحمد یحیی بود. از زندگی او اطلاع چندانی در دست نیست. از این جهت که ابن ندیم
[۵۶] ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۸، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
او را پیش از علی بن هارون دانسته، صَفَدی
[۵۷] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۲۸، چاپ احسان عباس، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
و کحاله
[۵۸] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
به اشتباه او را پسر هارون، یکی از پسران علی بن یحیی بن ابی منصور، دانسته‌اند. حاجی خلیفه
[۵۹] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۴، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
او را یکی از پسران علی بن یحیی دانسته است. وی در حدود ۳۲۰ درگذشت.
[۶۰] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
[۶۱] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۴، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.


۹.۱ - آثار ابوعیسی احمد بن علی

آثار او عبارت است از: رساله فی نبوةِ محمد، که قسطا بن لوقا آن را نقد کرده و تاریخ سِنی العالم، که ابوسلیمان سجستانی قسمت‌هایی از آن را در صِوان الحکمه نقل کرده است.
[۶۲] محمد بن طاهر ابوسلیمان سجستانی، صِوان الحکمه، ج۱، ص ۹۴ـ۹۷، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران ۱۹۷۴.
نام این کتاب را البیان عن تاریخ سِنی زمان العالم علی سبیل الحجه و البرهان نیز نوشته‌اند.
[۶۳] مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۴،بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
صفدی
[۶۴] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۲۸، چاپ احسان عباس، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
چند بیت از اشعار او را نیز ذکر کرده است.


ابوالحسن احمد بن یحیی بن علی بن یحیی بن ابی منصور، متکلم ، فقیه ، ادیب و شاعر بود و در ۲۶۲ به دنیا آمد.
[۶۵] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
در فقه از مذهب ابوجعفر طبری پیروی می‌کرد
[۶۶] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
و اندیشه‌های معتزلی نیز داشت. ابوالفرج اصفهانی او را فردی مطلع معرفی کرده است. حکایت‌هایی از حضور او در دربار معتضد وجود دارد.
[۶۷] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۶، ص۱۹۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
وی در ۳۲۷ درگذشت.
[۶۸] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
[۶۹] احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۱۵، بیروت (بی تا).


۱۰.۱ - آثار ابوالحسن احمد بن یحیی

آثار او عبارت است از: اخبار بنی المنجم و نسبهم فی الفرس، که تاریخچه زندگانی خاندان اوست، کتاب التوحید و الرَدّ علی المشبهه، کتاب اثبات نبوة محمد که احتمالاً آن را برای دفاع از کتاب عمویش ابوعیسی احمد و پاسخ اعتراضات قسطا بن لوقا نوشته است، المدخل الی مذهب الطبری و نصرة مذهبه؛ الاجماع فی الفقه علی مذهب ابن جریر الطبری، در دفاع از فقه طبری، کتاب الاوقات.
[۷۰] خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۸، ص۲۴۷، چاپ محمد یوسف نجم، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
[۷۱] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
[۷۲] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۶، ص۱۹۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.



ابوالقاسم یوسف بن یحیی بن علی بن یحیی بن ابی منصور، برادر ابوالحسن احمد و پسر ابواحمد یحیی بود. از زندگی او اطلاعی در دست نیست، جز آن‌که سالی ششصد دینار به بیمارستان الصیّاد بغداد ـ که ثابت بن قره آن را برپا کرده بود ـ کمک می‌کرده است.


۸) ابوالحسن علی بن هارون بن علی بن یحیی بن ابی منصور، ادیب و شاعر بود. وی شاخه بزرگی از بنومنجم را پدید آورد و در ۲۷۷ به دنیا آمد.
[۷۳] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۷، ص۲۵۶، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
او با ابن ندیم آشنا بوده و با ابوالفرج اصفهانی نیز مباحثات ادبی داشته و ابوالفرج او را فردی مطلع معرفی کرده است. به ابوالحسن شش پسر به نام‌های ابومحمد حسن، ابومنصور فضل، عبدالله، ابوالقاسم مُحسِّن، ابوالفتح احمد، و ابوعبدالله هارون نسبت داده‌اند. وی در جمادی الثانی ۳۵۲ درگذشت.
[۷۴] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.


۱۲.۱ - آثار ابوالحسن علی بن هارون

آثار او عبارت است از: اللفظُ المحیطُ بنقضِ مالَفَظَ بِهِ اللقیط؛ النِیْروز و المِهرجان؛ الرسالة فی الفرق بین ابراهیم بن المهدی و اسحاق الموصلی فی الغنا؛ الفرق و المعیار بین الاَوْغاد و الاحرار؛ کتاب شهر رمضان
[۷۵] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۷، ص۲۵۶، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
و الرّد علی الخَلیل فی العَروض، که نقدِ روشِ خلیل بن احمد در عروض است. از او اشعاری نیز باقی‌مانده که ابن خلّکان
[۷۶] ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۵، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
و ابوریحان بیرونی
[۷۷] محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ج۱، ص۲۵۴، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ ش.
نمونه‌هایی از آن‌ها را آورده‌اند.


ابوعبدالله هارون بن علی بن هارون بن علی بن یحیی بن ابی منصور المنجم، وی عمدتاً به نجوم اشتغال داشته است. به نوشته قفطی
[۷۸] علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۴۶۱، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
در کار نجوم و ساختن آلات آن و نیز در احکام نجوم آزموده بوده و زیجی هم داشته است. سال نگارش زیج او را حدود ۲۵۰ گزارش کرده است که با توجه به زمان تقریبی زندگی هارون (قرن چهارم) درست به نظر نمی‌رسد. در عین حال شخص مورد نظر کندی، ابوعبدالله هارون بن علی بن یحیی نیز نمی‌تواند باشد، زیرا کتابی نجومی به او منسوب نشده است. ابن ندیم
[۷۹] ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۸، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
کتاب دیگری نیز به نام المختار فی الاغانی به او نسبت داده است. به نوشته قفطی
[۸۰] علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۴۶۱، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
ابوعبدالله هارون بن علی در ۳۷۶ درگذشته است.


(۱) ابن ابی الصلت، کتاب العمل بالاصطرلاب، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش ۳/ ۶۳۶۱.
(۲) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
(۳) ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
(۴) ابن تغری بردی، النجوم الزاهره فی ملوک مصر و القاهره، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/ ۱۹۶۳).
(۵) ابن خلّکان، وفیات الاعیان، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
(۶) ابن طاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، نجف ۱۳۶۸.
(۷) ابن ندیم، کتاب الفهرست، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
(۸) علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، بیروت (بی تا).
(۹) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیه عن القرون الخالیه، چاپ ادوارد زاخائو، لایپزیگ ۱۹۲۳.
(۱۰) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب التفهیم لاوائل صناعة التنجیم، چاپ جلال الدین همائی، تهران ۱۳۶۲ ش.
(۱۱) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۱۲) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب القانون المسعودی، حیدرآباد دکن ۱۳۷۳ـ ۱۳۷۵/ ۱۹۵۴ـ۱۹۵۶.
(۱۳) محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۵۲ ش.
(۱۴) محمد بن طاهر ابوسلیمان سجستانی، صوان الحکمه و ثلاث رسائل، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران ۱۹۷۴.
(۱۵) دلیسی اونز اولیری، انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۴۲ ش.
(۱۶) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۱۷) احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، بیروت (بی تا).
(۱۸) محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۱۹) خیرالدین زرکلی، الاعلام، بیروت ۱۹۸۰.
(۲۰) محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
(۲۱) یوسف شوقی، رساله ابن المنجّم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی: تحقیق و شرح و تعلیق، قاهره ۱۹۷۶.
(۲۲) شهمردان رازی، روضة المنجمین، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه ملک، با مقدمه و فهرست‌ها و اصطلاحات نجومی از جلیل اخوان زنجانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
(۲۳) خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج ۷، چاپ احسان عباس، ج ۸، چاپ محمد یوسف نجم، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
(۲۴) قدری حافظ طوقان، تراث العرب العلمی فی الریاضیات و الفلک، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۶۳).
(۲۵) کورکیس عوّاد، «الاسطرلاب و مااُلِّف فیه من کتب و رسائل فی العصور الاسلامیه»، سومر، ج ۱۳، ش ۱ و ۲ (۱۹۵۷).
(۲۶) علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
(۲۷) عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
(۲۸) ادوارد استوارت کندی، پژوهشی در زیج‌های دوره اسلامی، ترجمه محمد باقری، تهران ۱۳۷۴ ش.
(۲۹) احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ والاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست قاهره (بی تا).
(۳۰) کارلو آلفونسو نالینو، تاریخ نجوم اسلامی، ترجمه احمد آرام، (تهران ۱۳۴۹ ش).
(۳۱) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، کتاب فرهنگ انجمن آرای ناصری، چاپ سنگی تهران ۱۲۸۸، چاپ افست تهران (بی تا).
(۳۲) یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
(۳۳) Muh ¤ ammad b Dja ¦ b ¦ â r A L-Batta ¦ n ¦ â , Batta ¦ n i ¦ sive Albatenii Opus astronomicum , Arabice , ed C A Nallino, Rome ۱۸۹۹;.
Carl Brockelmann, Geschichte der arabischen
(۳۴) Litteratur , Leiden ۱۹۴۳-۱۹۴۹, Supplementband , ۱۹۳۷- ۱۹۴۲;.
(۳۵) Hartwig Derenborg, Les manuscrits arabes de L'Escurial , vol II, Paris ۱۹۴۱;.
(۳۶) Dictionary of scientific biography , ed Charles Coulston Gillipie, New York ۱۹۸۱, sv "Yah ¤ ya ¦ ibn Ab ¦ â Mans ¤ u ¦ r" (by J Vernet) ;.
(۳۷) Encyclopaedia Iranica , sv "Banu ¦ Monajjem" (by D Pingree) ;.
(۳۸) EI ۱ , sv "yahya ¦ b ـ Al ¦ â (by H G Former) ;.
(۳۹) EI ۲ , sv "Munadjdjim", (by M Fleischhammer) ;.
(۴۰) Poul Kunitzsch, The Arabs and the stars: texts and traditions on the fixed stars, and their influence in Medieval Europe , Northampton ۱۹۸۹;.
(۴۱) Ayd â n Say â l â , The observatory in Islam , Ankara ۱۹۶۰;.
(۴۲) Fuat sezgin, Geschichte des arabischen Schrifttums , Leiden ۱۹۶۷-


۱. علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۵۳، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
۲. ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۵، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
۳. یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۴. ابن اسفندیار، تاریخ طبرستان، ج۱، ص۱۳۷، چاپ عباس اقبال، تهران (تاریخ مقدمه ۱۳۲۰ ش).
۵. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۶، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
۶. علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۴۸۸ـ۴۹۰، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
۷. ابن طاووس، فرج المهموم فی تاریخ علماء النجوم، ج۱، ص۱۶۴، نجف ۱۳۶۸.
۸. یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۷۲، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۹. یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۲۰۹، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۱۰. مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۸۴۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۱۱. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۳۳، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۱۲. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۶ـ۲۳۷، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
۱۳. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
۱۴. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن، ج۱، ص۶۶، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۵۲ ش.
۱۵. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب تحدید نهایات الاماکن لتصحیح مسافات المساکن، ج۱، ص۶۶، ترجمه احمد آرام، تهران ۱۳۵۲ ش.
۱۶. کارلو آلفونسو نالینو، تاریخ نجوم اسلامی، ج۱، ص۳۵۱ـ۳۵۷، ترجمه احمد آرام، (تهران ۱۳۴۹ ش).
۱۷. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب القانون المسعودی، ج۲، ص۵۳۰ ـ۵۳۱، حیدرآباد دکن ۱۳۷۳ـ ۱۳۷۵/ ۱۹۵۴ـ۱۹۵۶.
۱۸. کارلو آلفونسو نالینو، تاریخ نجوم اسلامی، ج۱، ص۳۶۴ـ۳۶۵، ترجمه احمد آرام، (تهران ۱۳۴۹ ش).
۱۹. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، کتاب القانون المسعودی ، ج ۲، ص ۶۴۰، حیدرآباد دکن ۱۳۷۳ـ ۱۳۷۵/ ۱۹۵۴ـ۱۹۵۶.
۲۰. یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۳۹، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۲۱. یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۷۱، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۲۲. یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۹۸، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۲۳. یحیی بن ابی منصور، الزیج المأمونی الممتحن، ج۱، ص۱۰۱، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه اسکوریال، چاپ فؤاد سزگین، فرانکفورت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۲۴. شهمردان رازی، روضة المنجمین، ج۱، ص۳۱۵، چاپ عکسی از روی نسخه خطی کتابخانه ملک، با مقدمه و فهرست‌ها و اصطلاحات نجومی از جلیل اخوان زنجانی، تهران ۱۳۶۸ ش.
۲۵. محمد پادشاه بن غلام محیی الدین شاد، آنندراج: فرهنگ جامع فارسی، ج۱، ص۱۶۲، چاپ محمد دبیرسیاقی، تهران ۱۳۶۳ ش.
۲۶. مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۸۴۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۲۷. کورکیس عوّاد، «الاسطرلاب و مااُلِّف فیه من کتب و رسائل فی العصور الاسلامیه»، ج۱، ص۱۷۲، سومر، ج ۱۳، ش ۱ و ۲ (۱۹۵۷).
۲۸. محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۲۸۲، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۲۹. ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
۳۰. ابن تغری بردی، النجوم الزاهرة فی ملوک مصر و القاهره، ج۳، ص۷۳، قاهره (تاریخ مقدمه ۱۳۸۳/ ۱۹۶۳).
۳۱. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۷، ص۲۶۲، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۳۲. ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
۳۳. ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۴، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
۳۴. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الا´ثار الباقیة عن القرون الخالیه، ص ۳۳، چاپ ادوارد زاخائو، لایپزیگ ۱۹۲۳.
۳۵. احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ والاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۱، ص۲۷۵، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست قاهره (بی تا).
۳۶. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۱۵، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۳۷. احمد بن علی مقریزی، کتاب المواعظ والاعتبار بذکر الخطط و الا´ثار، ج۱، ص۲۷۴، المعروف بالخطط المقریزیه، بولاق ۱۲۷۰، چاپ افست قاهره (بی تا).
۳۸. علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۱۶۹ـ۱۷۰، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
۳۹. قدری حافظ طوقان، تراث العرب العلمی فی الریاضیات و الفلک، ج۱، ص۲۰۵، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۹۶۳).
۴۰. محمد بن احمد ذهبی، سیر اعلام النبلاء، ج۱۳، ص۴۰۵، چاپ شعیب ارنؤوط و علی ابوزید، بیروت ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
۴۱. ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۸، ص۷۵، بیروت ۱۳۸۵ـ۱۳۸۶/ ۱۹۶۵ـ۱۹۶۶.
۴۲. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۷ـ ۲۳۸، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
۴۳. علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۱، ص۷ـ۹، بیروت (بی تا).
۴۴. یوسف شوقی، رساله ابن المنجّم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی: تحقیق و شرح و تعلیق، ج۱، ص۲۵۰ـ۲۶۲، قاهره ۱۹۷۶.
۴۵. یوسف شوقی، رساله ابن المنجّم فی الموسیقی و کشف رموز کتاب الاغانی: تحقیق و شرح و تعلیق، ج۱، ص۱۰۰۷، قاهره ۱۹۷۶.
۴۶. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۲۱۵، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۴۷. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۲۹، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۴۸. خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۶۱، بیروت ۱۹۸۰.
۴۹. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۲۹، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۵۰. خیرالدین زرکلی، الاعلام، ج۸، ص۶۱، بیروت ۱۹۸۰.
۵۱. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۷، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
۵۲. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۱۳، ص۱۳۰، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۵۳. علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۴، ص۶۶ـ۶۷، بیروت (بی تا).
۵۴. علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۴، ص۷۰، بیروت (بی تا).
۵۵. علی بن حسین ابوالفرج اصفهانی، کتاب الاغانی، ج۴، ص۷۴، بیروت (بی تا).
۵۶. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۸، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
۵۷. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۲۸، چاپ احسان عباس، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۵۸. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۵۹. مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۴، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۶۰. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۶۱. مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۴، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۶۲. محمد بن طاهر ابوسلیمان سجستانی، صِوان الحکمه، ج۱، ص ۹۴ـ۹۷، چاپ عبدالرحمان بدوی، تهران ۱۹۷۴.
۶۳. مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۱، ستون ۲۶۴،بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
۶۴. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۷، ص۲۲۸، چاپ احسان عباس، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۶۵. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۶۶. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۶۷. ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۶، ص۱۹۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
۶۸. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۶۹. احمد بن علی خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۵، ص۲۱۵، بیروت (بی تا).
۷۰. خلیل بن ایبک صفدی، کتاب الوافی بالوفیات، ج۸، ص۲۴۷، چاپ محمد یوسف نجم، ویسبادن ۱۴۰۲/۱۹۸۲.
۷۱. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۲۰۴، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۷۲. ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۶، ص۱۹۹، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
۷۳. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۷، ص۲۵۶، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۷۴. ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۶، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
۷۵. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۷، ص۲۵۶، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت (بی تا).
۷۶. ابن خلّکان، وفیات الاعیان، ج۳، ص۳۷۵، چاپ احسان عباس، بیروت ۱۹۶۸ـ ۱۹۷۷.
۷۷. محمد بن احمد ابوریحان بیرونی، الجماهر فی الجواهر، ج۱، ص۲۵۴، چاپ یوسف الهادی، تهران ۱۳۷۴ ش.
۷۸. علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۴۶۱، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.
۷۹. ابن ندیم، کتاب الفهرست، ج۱، ص۲۳۸، ترجمه و تحقیق رضا تجدد، تهران ۱۳۶۶ ش.
۸۰. علی بن یوسف قفطی، تاریخ الحکماء قفطی، ج۱، ص۴۶۱، ترجمه فارسی از قرن یازدهم هجری، چاپ بهین دارایی، تهران ۱۳۴۷ ش.



دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «خاندان بنومنجم»، شماره۱۹۳۲.    



جعبه ابزار