۱. صراط مستقیم، تنها راه هدایت
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عنوان موضوع اصلي: قرآن
عنوان موضوع فرعي اول: معارف قرآن
عنوان موضوع فرعي دوم: تفسير موضوعي
عنوان موضوع فرعي سوم: انسان در قرآن
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: آيت الله عبدالله جوادي آملي
عنوان مقاله: صراط مستقيم، تنها راه هدايت
چكيده مقاله: متن مقاله: انسان موجودى ايستا و بى حركت نيست بلكه سالك و رونده است و مقصود اين حركت و سلوك نيز «لقاء اللّه» است. قرآن كريم خطاب به همه انسانها مىفرمايد: «يا ايها الانسان انك كادح الى ربك كدحا فملاقيه» (۱) همه افراد بشر، مؤمن وكافر «مسافر الى اللّه» هستند و همگى آنان به ملاقات پروردگارشان خواهند رسيد، با اين تفاوت كه مؤمنان، جمال و مهر حق را ملاقات مىكنند وكافران جلال و قهر او را. يكى خدا را به وصف «ارحم الرحمين» ملاقات مىكند و ديگرى او را به وصف «أشدالمعاقبين» مىيابد. طريق و راه رسيدن به خداوند و ملاقات او نامحدود است و انسان از هر راهى كه برود به خدا مىرسد و اگر كسى هم نخواهد برود، او را خواهند برد كه فرمود: «فاهدوهم الى صراط الجحيم» (۲) .
در بين همهراههايى كه انسان مىتواند طى كند و به خداوند برسد، تنها يك راه «صراط مستقيم» و راه هدايت است و ديگر راهها، اعوجاجى و منحرفند. اگر كسى در راه درست و در صراط مستقيم حركت كند درپايان راه به خداى «ارحم الراحمين» مىرسد و اگر از بيراهه برود، باز هم به همان خدا مىرسد ولى با وصف «أشد المعاقبين».
صراط مستقيم و نيز راههاى انحرافى را كتب آسمانى و خصوصاً قرآن كريم معرفى كردهاند: «انا هديناه السبيل اما شاكراً و اما كفوراً» (۳) و اين انسان است كه بايد خودش راه مستقيم را انتخاب كند، يا از طريق نهر بزرگ صراط مستقيم به عمق دريا برسد و يا از طريق جويبارهاى پيچ در پيچ برود و در كنارهاى دريا بماند.
صراط مستقيم، نزديكترين و سالمترين راه رسيدن به خداوند است، بزرگراه آشكار هدايت است كه هيچ گونه شك و ترديد و ابهامى در آن وجود ندارد و اگر انسانى از صراط مستقيم خارج مىشود براى وجود نقص دراين راه نيست بلكه به دليل ضعف خود او و وسوسه شيطان است .
«صراط» همان بزرگراه آشكار و روشن را مىگويند و«مستقيم» به چيزى گفته مىشود كه نقص و كجى و اعوجاج درونى نداشته باشد. اگر راهى هموار نباشد و بخشى ازآن فراز داشته باشدو بخشى نشيب، برخى از مقاطع آن قابل رفتن باشد و برخى غير قابل رفتن، يكدست ويكسان نيست و نمىتواند صراط مستقيم باشد .
«صراط مستقيم» راهى است كه خداى سبحان براى هدايت انسان معين كرده و آغاز اين راه در درون فطرت الهى همه انسانهاست و پايان آن لقاى خداوند است. كلمه «صراط» در همه آيات قرآن به صورت مفرد آمده و تثنيه و جمع ندارد كه اين خود قرينهاى بر يگانگى و وحدت صراط مستقيم است. خداى سبحان - چنانكه قبلاً گذشت - درباره اعجاز قرآن كريم فرمود: كتابى است كه اختلاف درونى و كثرت و ناهماهنگى در آن راه ندارد و سر آن را «من عنداللّه» بودن قرآن بيان فرمود: «أفلا يتدبرون القران ولو كان من عند غير اللّه لوجدوا فيه اختلافاً كثيراً» (۴) راهى كه ازسوى خداوند براى هدايت بشر طراحى و تعيين شود، راهى كه از خداوند واحد است و به سوى خداوند واحد هدايت مىكند، چنين راهى تعددپذير نيست. و لذا فرمود: «و ان هذا صراطى مستقيماً فاتبّعوه ولا تتبعوا السبل» (۵) : از اين صراط مستقيم من تبعيت كنيد و به دنبال سبل و راههاى ديگر نرويد. مقصود از «سبل» در اين كريمه، سبل اعوجاجى و انحرافى است يعنى راههايى كه برخلاف صراط مستقيم باشند. اما در مقابل راههاى كج، «سبل اللّه» نيز هست يعنى راههايى فرعى كه به صراط مستقيم منتهى مىشوند. صراط مستقيم مانند خورشيد است و سبل الهى نورهايى كه از جهات و زواياى گوناگون به صراط مستقيم متصلند و به همين جهت مىفرمايد: «والذين جاهدوا فينا لنهدينّهم سبلنا» (۶) كسانى كه در راه ما و براى رسيدن به لقاى پروردگارشان به مجاهدت مىپردازند به يقين آنان را به سبل وراههاى فرعى خود هدايت مىكنيم. صرف اينكه كلمه صراط در قرآن به طور «نكره» ياد شده دليل تعدد صراط مستقيم نيست و هر پيامبر، صراط مستقيم خود را دارد، بلكه همه مكاتب و همه آورندگان آن مكاتب بر يك صراط مستقيماند .
تصوير صراط مستقيم در قرآن
قرآن كريم «صراط مستقيم» را دو گونه ترسيم كرده؛ در برخى از آيات آن را به صورت راهى افقى تصوير نموده است و در برخى ديگر به صورت راهى عمودى.
در كريمهاى مىفرمايد: «و ان الذين لايؤمنون بالاخرة عن الصراط لنا كبون» (۷) يعنى آنان كه به قيامت ايمان ندارند، از صراط مستقيم منحرفند. و در كريمه ديگرى مىفرمايد: «قل اننى هدانى ربى الى صراطٍ مستقيمٍ ديناً قيماً ملة ابراهيم حنيفاً» (۸) «حنيف» در مقابل «جنيف» است. اگر كسى در راهى كه مىرود تمام تلاشش اين باشد كه به سمت چپ و راست جاده گرايش داشته باشد، او را جنيف مىگويند يعنى اهل جنف و گرايش به انحراف است و چنين شخصى اگر مراقبت نشود، منحرف خواهد شد. اما روندهاى كه تمام تلاشش اين است كه در وسط جاده حركت كند و اين حالت را حفظ كند، او را «حنيف» مىگويند.
اين آيات كريمه، صراط مستقيم را به صورت راهى افقى ترسيم كرده كه دو طرف آن انحراف است و تنها راه وسطى راه هدايت است، و لذا از حضرت اميرالمؤمنين (ع) آمده است: «اليمين و الشمال مضلة و الطريق الوسطى هي الجادة عليها باقى الكتاب و آثار النبوة...» (۹) يعنى چپ و راست گمراهى است و راه وسطى همان جاده و صراط مستقيم است و دو طرف آن ضلالت است و تمام كتابهاى آسمانى و آثار نبوت پيامبران بر همان صراط است و در سوره «طه» به جاى صفت «مستقيم» صفت «سوى» را براى صراط ذكر مىفرمايد: «قل كلّ متربّص فتربّصوا فستعلمون من أصحاب الصراط السوىّ و من اهتدى» (۱۰) يعنى اى پيامبر بگو به مخالفان كه مترصد و منتظر باشيد كه به زودى خواهيد دانست چه كسى از اصحاب صراط سوى است و چه كسى هدايت يافته است. «صراط سوى» يعنى بزرگراه هدايتى كه در حالت توسط و اعتدال قرار دارد و عارى از هرگونه انحراف است.
در كريمه ديگرى نيز مىفرمايد: «أفمن يمشى مكبّاً على وجه أهدى أمنّ يمشى سويّاً على صراطٍ مستقيم» (۱۱) آيا آنكه بيراهه مىرود و افتان و خيزان و بر روى خود حركت مىكندهدايت يافتهتر است يا آنكه به صورت سوى و در صراط مستقيم حركت مىكند؟
قرآن كريم تصوير دقيقترى را نيز از صراط مستقيم ارائه كرده كه همان تصوير «عمودى و صعودى» آن است. در آيهاى مىفرمايد: طغيان و تجاوز نكنيد؛ زيرا هر كس طغيان كند، غضب من بر او حلال مىگردد و در او حلول مىكند و هر كس كه مستحق عذاب من گردد، سقوط خواهد كرد «ولا تطغوا فيه فيحلّ عليكم غضبى و من يحلل عليه غضبى فقد هوى» (۱۲) «هُوِىّ» كه مصدر فعل «هوى» است، به معناى سقوط و فرو افتادن است و سقوط در مسير و طريق عمودى رخ مىدهد نه در راه افقى .مثلاً وقتى كه انسان از طنابى بالا مىرود اگر رها شده بيفتد مىگويند سقوط كرده و آنگاه كه بر جاده افقى حركت مىكند، رهايى و جدايى وى را انحراف مىگويند.
قرآن كريم، انسان را در حال صعود به سوى خداوند مىداند لذا مىفرمايد: «و اعتصموا بحبل اللّه جميعاً ولا تفرّقوا» (۱۳) چون خداوند على و متعالى است و طنابى كه از طرف او آويخته شده از بالا به پايين است، اعتصام به آن طناب براى صعود به بالاست. (۱۴) ، البته در طناب صاعد نيز انحراف به چپ يا راست مطرح است، ليكن انحراف از آن همراه با سقوط است .
تعبير قرآن درباره كلمه طيبه نيز همين است كه صعود مىكند و به سوى خدا بالا مىرود، «من كان يريد العزة فللّه العزة جميعا اليه يصعد الكلم الطيب و العمل الصالح يرفعه» (۱۵) يعنى اگر كسى عزت وبزرگى را مىخواهد بايد بداند كه همه عزت از خدا و نزد خداست و اگر كسى مىخواهد به اين عزت برسد، عقايد پاك و طوبى و عمل صالح است كه راه تكامل عمودى را مىتوان با آن طى كرد و بالا رفت تا عنداللهى شد و به نزد خداوند رسيد و آنگاه جلوهاى از عزت خداوند نصيب او ميشود.
صراط مستقيم و وسوسه شيطان
گفته شد كه صراط مستقيم تنها راه هدايتى است كه آغاز آن در فطرت همه انسانهاست و پايانش به لقاى خداوند ختم مىشود و انسان است كه اين راه آشكار الهى را با پيمودن صعود مىكند و عنداللهى مىشود. اما شيطان نيز در اين ميانه نقشى اضلالى دارد. او به عزت خداوند قسم خورده است كه همه انسانها را اغوا و گمراه كند. «فبعزتك لاغوينّهم أجمعين • الاّ عبادك منهم المخلصين» (۱۶) اگر چه دست وسوسه شيطان از دامان عباد مخلص خداوند دور است ولى در ديگر انسانها نفوذ مىكند.
شيطان در ماجراى خلقت آدم (ع) مىگويد: «لاقعدن لهم صراطك المستقيم» (۱۷) بارالهامن در آغاز و در كنار صراط مستقيم تو براى بنى آدم در كمين مىنشينم. شيطان بر صراط مستقيم مسلط نيست و در خود راه قرار ندارد بلكه در آغاز و در كنار صراط است و سعى مىكند كه ازنظر علمى و عملى، انسان رامنحرف سازد يعنى اگر توانست سعى مىكند تا انسان، راه مستقيم را نشناسد و اگر نتوانست و انسان صراط راشناخت، آنگاه كوشش مىكند كه انسان اين راه مستقيم شناخته شده را نرود. البته آنهايى كه از صراط مستقيم افتاده و منحرفند، از حزب شيطانند و شيطان كار مهمى نسبت به آنها ندارد بلكه مىكوشد كه راهيان راه را رهزنى كند.
پىنوشتها
[۱] سوره انشقاق، آيه ۶
[۲] سوره صافات، آيه ۲۳
[۳] سوره انسان، آيه ۳
[۴] سوره نساء، آيه ۸۲
[۵] سوره انعام، آيه ۱۵۳
[۶] سوره عنكبوت، آيه ۶۹
[۷] سوره مؤمنون، آيه ۷۴
[۸] سوره انعام، آيه ۱۶۱
[۹] نهج البلاغه، خطبه ۱۶
[۱۰] سوره طه، آيه ۱۳۵
[۱۱] سوره ملك، آيه ۲۲
[۱۲] سوره طه، آيه ۸۱
[۱۳] سوره آل عمران، آيه ۱۰۳
[۱۴] در اين باره در ابحاث آينده به تفصيل بحث خواهد شد.
[۱۵] سوره فاطر، آيه ۱۰
[۱۶] سوره ص، آيات۸۲ و ۸۳
[۱۷] سوره اعراف، آيه ۱۶
منابع: تفسير موضوعى قرآن كريم (قرآن در قرآن)
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۸۹/۰۸/۱۶