۵. حرکت وضعی زمین
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
عنوان موضوع اصلي: قرآن
عنوان موضوع فرعي اول: پرسش و پاسخ
عنوان موضوع فرعي دوم: معارف قرآن
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: آيت الله مكارم شيرازى و آيت الله سبحانى
عنوان مقاله: حركت وضعى زمين
چكيده مقاله: متن مقاله: پرسش :
آيا اين موضوع كه دانشمندان هيئت و نجوم معتقدند كه زمين كروى است و در عين حال بسرعت به دور خود مىگردد، از نظر علمى مسلم است يا هنوز به صورت فرضيه باقى است و در صورتى كه واقعا زمين در گردش است چه آثار علمى و حسى دارد؟
چرا هميشه ستاره «جدى» كه براى تعيين قبله در نظر گرفته شده در يك محل مشاهده مىشود؟
وانگهى، آيا در قرآن و روايات اسلامى مطلبى در تاييد اين موضوع ديده مىشود يا خير؟
پاسخ
«كرويت زمين و حركت آن» هر دو امروز از مسائل مسلم علمى محسوب مىشود و استدلالات مختلفى براى آن ذكر كردهاند. روشنترين استدلال حركت زمين، همان «استدلال پاندول» است؛ به اين ترتيب كه جسم سنگينى را به وسيله ريسمانى به نقطه بلندى آويزان مىكنند بطورى كه با كمال آزادى بتواند حركت كند. هنگامى كه اين جسم را به حركت در آورند تا مدت زيادى به حركت خود ادامه مىدهد؛ در اين حال اگر زمين ساكت و بى حركت باشد بايد جسم مزبور روى يك خط معين رفت و آمد كند، ولى تجربه نشان مىدهد كه حركت اين جسم روى يك خط معين نخواهد بود و تدريجا انحراف از خط اول زيادتر مىگردد.
اين آزمايش نشان مىدهد كه زمين دائما از طرف معينى به طرف ديگر حركت دارد. جهت اين حركت را كه از طرف غرب به شرق است مىتوان از روى همان خطوط تعيين نمود (توضيح بيشتر اين استدلال را با عكسهاى مختلف آن از كتابهاى هيئت مىتوانيد استفاده كنيد). همچنين آزمايش نشان مىدهد كه اگر سنگى را از نقطه بلندى آهسته رها كنند كاملا به خط مستقيم روى زمين سقوط نمىكند؛ بلكه كمى به طرف مغرب مىافتد و اين خود نشان مىدهد كه زمين حركت دورانى از طرف غرب به شرق دارد.
اما اين كه مىبينيم ستاره «جدى» همواره در يك محل است، به خاطر اين است كه اين ستاره (تقريبا) مقابل محور زمين قرار دارد. بديهى است اگر كرهاى را به دور محور خود بچرخانيم (مثل اين كه سوزنى را از وسط سيبى عبور داده و سيب را گرد آن سوزن گردش دهيم) نقطه محور همواره ثابت است - مثلا سر سوزن همواره در يك محل است؛ از اين رو، ستاره جدى كه ستاره قطبى است همواره ثابت به نظر مىرسد.
اما در مورد وضع زمين در نقطه مقابل ما (در قسمت زيرزمين) بايد توجه داشت چون زمين تقريبا به شكل كره است ما در هر كجا برويم وضع را يكسان خواهيم ديد؛ يعنى، نقطه بالاى سر خود را آسمان و زير پاى خود را زمين خواهيم ديد و نيروى جاذبه در همه جا ما را روى زمين نگاه مىدارد.
البته بسيارى از ستارهها هستند كه در نيمكره جنوبى زمين ديده مىشوند و در نيمكره شمالى قابل رؤيت نيستند و بعكس؛ همچنين سيارات نيز گاهى در يك نقطه زمين قابل رؤيتند و گاهى در نقطه ديگر؛ خلاصه اين كه در نقطه مقابل ما از كره زمين وضع عينا مانند نقطهاى است كه هستيم.
اما نمونهاى از آيات و اخبارى كه نظريه حركت زمين را تاييد مىكند:
۱- «وترى الجبال تحسبها جامدة و هى تمر مر السحاب صنع اللَّه الذى اتقن كل شىء؛ كوهها را مىبينى،و آنها را ساكن و جامد مىپندارى، در حالى كه مانند ابر در حركتند؛ اين صنع و آفرينش خداوندى است كه همه چيز را متقن آفريده است.»
[۱] گاهى تصور مىشود كه اين آيه مربوط به اوضاع قيامت است؛ يعنى، انسان در روز رستاخيز كوهها را چنين مىبيند، ولى جمله «صنع اللَّه الذى اتقن كل شىء» اين انديشه را باطل مىسازد؛ زيرا اين عبارت با روز رستاخيز مناسب نيست و روز قيامت، روز دگرگونى منظومه شمسى است نه روز اتقان و استوار شدن آفرينش و به عبارت روشنتر، ذيل آيه كه خدا با استحكام مصنوع خود را يادآورى مىكند، با دوران برقرارى نظام مناسب است نه با دوران انقلاب.
ظاهر آيه حاكى است كه كوهها در حال حركتند - اگر چه در نظر ما ساكن و بى حركت جلوه مىكند. ممكن است سؤال شود كه چرا خداوند از حركت كوهها سخن گفته نه زمين، در صورتى كه حركت كوهها تابع حركت زمين مىباشد؛ آيا شايسته نبود به جاى بيان حركت كوهها حركت زمين را بيان كند؟
ولى پاسخ اين سؤال روشن است و آن اين كه هر جسم كروى كه به دور خود مىچرخد گردش آن به واسطه دندانهها و نقوش و رنگهايى كه بر روى آن كره ترسيم شده محسوس مىگردد؛ بعلاوه، هميشه كوه مظهر عظمت و بزرگى است و به همين جهت از آن نام برده شده است و مسلم است كه حركت كوهها بدون حركت زمين معنى و مفهوم ندارد.
نكته جالب اين كه به جاى (سكون) لفظ (جمود) را به كار برده است زيرا اين لفظ در اين مورد رساتر و براى بيان انديشه سكون زمين كه مورد توهم انسان است گوياتر مىباشد.
علت اين كه خدا حركت كوهها را به حركت ابرها تشبيه مىكند، اين است كه حركت زمين خاموش و نرم و هموار و در عين حال سريع است مانند حركت ابرها!
۲- «الذى جعل لكم الارض مهادا؛ همان خداوندى كه زمين را براى شما محل آسايش قرار داد.»
[۲] قرآن زمين ما را به گاهواره تشبيه مىنمايد و يكى از جهات تشبيه مىتواند اين باشد كه همان طور كه گاهواره حركت دورانى هموار و نرمى دارد؛ زمين نيز داراى حركت دورانى مىباشد.
[۳] [۴] . نمل، آيه ۸۸.
[۵] . طه، آيه ۵۳.
[۶] . توضيح بيشتر و نيز آگاهى از روايات اسلامى در اين زمينه به كتاب «اسلام و هيئت» صفحات ۱۹۱ - ۲۰۰ مراجعه شود.
منابع: پاسخ به پرسشهاى مذهبى
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۸۹/۰۸/۱۷