• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

۶. حقانیت دیگر ادیان

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



عنوان موضوع اصلي: قرآن
عنوان موضوع فرعي اول: پرسش و پاسخ
عنوان موضوع فرعي دوم: معارف قرآن
زبان: فارسي
نام خانوادگي نويسنده: ‌آيت الله‌ مكارم شيرازى و ‌آيت الله‌ سبحانى
عنوان مقاله: حقانيت ديگر اديان
چكيده مقاله: متن مقاله: پرسش :
آيا مذاهب ديگر بر حق هستند؟
هرگاه اسلام ناسخ دينهاى ديگر است، چرا در برخى از آيات قرآن، هر يك از افراد و ملل جهان را اعم از مسلمان و يهودى و مسيحى و... در صورتى كه به خدا ايمان داشته باشد و عمل نيك انجام دهد، اهل نجات مى‌داند و مى‌گويد: براى چنين افرادى در روز رستاخيز ترس و اندوهى وجود ندارد، آيا مفاد اين نوع آيات اين نيست كه همه ملل جهان حتى پس از طلوع اسلام با شرايط ياد شده، اهل نجات مى‌باشند و هنوز هم شرايع آنها به قوت خود باقى است و از درجه اعتبار ساقط نشده‌اند؟
پاسخ :
لازم است قبلا متون آيات مزبور را ذكر كرده سپس به تجزيه و تحليل آن بپردازيم.
۱- «ان الذين آمنوا و الذين هادوا و النصارى و الصابئين من آمن باللَّه و اليوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم و لاخوف عليهم و لاهم يحزنون؛ كسانى كه (به پيامبر اسلام) ايمان آورده‌اند و كسانى كه به آيين يهود گرويدند و نصارى و صابئان پيروان يحيى‌     هرگاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند و عمل صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است و هيچ گونه ترس و اندوهى براى آنها نيست. (هر كدام از پيروان اديان الهى، كه در عصر و زمان خود، بر طبق وظايف و فرمان دين عمل كرده‌اند، ماجور و رستگارند.)»[۲]    
۲- «ان الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئون و النصارى من آمن باللَّه و اليوم الاخر و عمل صالحا فلا خوف عليهم و لاهم يحزنون»[۳]     كه از نظر معنى چندان تفاوتى با آيه نخست ندارد.
۳- «ان الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين اشركوا ان اللَّه يفصل بينهم يوم القيامة ان اللَّه على كل شى‌ء شهيد؛ مسلما كسانى كه ايمان آورده‌اند و يهود و صابئان ستاره پرستان‌     و نصارى و مجوس و مشركان، خداوند در ميان آنان روز قيامت داورى مى‌كند؛ (و حق را از باطل جدا مى‌سازد؛) خداوند بر هر چيز گواه (و از همه چيز آگاه) است.»[۵]    
در ابتدا ممكن است چنين تصور شود كه اين آيات مى‌گويند پيروان هر يك از اديان ياد شده، اگر در عين ايمان به خدا و روز رستاخيز داراى عمل نيك باشند، رستگارند و نتيجه آن اين است كه هنوز اديان ديگر منسوخ نشده است و اكنون كه اسلام براى بشر عرضه شده، به اين معنى نيست كه پيروى از اديان ديگر منسوخ گرديده، بلكه هر يك از آيين‌هاى پيشين راهى به سوى خداست و بشر مى‌تواند از هر راهى كه بخواهد به اين مقصد برسد و هرگز لزومى ندارد كه از راه شريعت خاصى مانند اسلام پيروى كند. اين مطلبى است كه مكرر از طرف افرادى كه مطالعات سطحى در قرآن دارند، مطرح شده است.
ولى بايد توجه داشت اساس تفسير يك آيه اين نيست كه از آيات ديگر چشم بپوشيم و ارتباط آيه را از آنها قطع كنيم؛ بلكه بايد در كشف مفهوم يك آيه علاوه بر شان نزول، آيات قبل و بعد و ساير آيات قرآن را نيز در نظر داشته باشيم.
هرگاه پس از ظهور آيين اسلام پيروى از آيين‌هاى ديگر رسميت داشت، علاوه بر اين كه تشريع آيين ديگرى به نام اسلام مورد نداشت، هرگز صحيح نبود كه پيامبر اسلام (ص) نامه‌هاى تبليغى به سران و رهبران كليه ملل جهان بنويسد و همه را به آيين خود دعوت كند و آيين خود را يك آيين جهانى وشريعت خويش را خاتم معرفى كند.
نامه‌هاى پيامبر و دعوتهاى پياپى وى و جهاد طاقت فرساى مسلمانان با اهل كتاب در زمان پيامبر (ص) و پس از وى و سخنانى كه در اين زمينه از پيشوايان بزرگ به دست ما رسيده است، همگى حاكى است كه با ظهور اسلام دوران رسالت پيامبر پيشين تمام شده و اكنون رسالتى جز رسالت اسلام و نبوتى جز نبوت حضرت محمد (ص) وجود ندارد.
اكنون بايد ديد كه هدف آيه چيست؟
آيات مزبور دو حقيقت، يكى اجمالى و ديگرى تفصيلى را بيان مى‌كند.
۱- اگر يهود و نصارا به راستى به خدا و قيامت معتقد باشند و ظاهرسازى ننمايند، مى‌بايست طبق تورات و انجيل به آمدن پيامبر اسلام (ص) ايمان بياورند، زيرا تورات و انجيل به آمدن پيامبر اسلام(ص) بشارت داده و علائم او را بيان نموده است بطورى كه آنان پيامبر را مانند فرزندان خود مى‌شناختند.[۶]     جالب اين كه قرآن مجيد اين حقيقت را در سوره مائده پيش از آيه مورد بحث بيان كرده و مى‌فرمايد:
«قل يا اهل الكتاب لستم على شى‌ء حتى تقيموا التوراة و الانجيل و ما انزل اليكم من ربكم؛ اى اهل كتاب! شما هيچ آيين صحيحى نداريد، مگر اين كه تورات و انجيل و آنچه را از طريق پروردگارتان بر شما نازل شده است، برپا داريد.»[۷]     ناگفته پيداست، مقصود از به پا داشتن اين كتابهاى آسمانى، عمل به محتويات آن است؛ و يكى از محتويات نبوت پيامبر اكرم(ص) و رسالت جهانى او مى‌باشد كه در اين كتابها وارد شده و بارها قرآن به آن اشاره كرده است.
اگر آنان به راستى به خدا و روز رستاخيز ايمان داشته باشند، بايد به رسالت جهانى پيامبر اسلام كه جزء تعاليم خدا در كتب عهدين است، نيز ايمان داشته باشند، در اين صورت جزء مسلمانان مى‌باشند و قطعا ماجور خواهند بود.
خلاصه: ايمان به خدا و روز رستاخيز، از ايمان به كتابهاى آسمانى و تعاليم آنها كه از آن جمله نبوت خاتم پيامبران است جدا نيست و چنين فردى ديگر نمى‌تواند به اصطلاح مسيحى شود، بلكه يك فرد مسلمان خواهد بود.
۲- با در نظر گرفتن آيات پيش از اين آيه در سوره بقره روشن مى‌شود كه اين آيه مربوط به آن دسته از اهل كتاب است كه در دوره پيامبران پيشين به راستى به خدا ايمان آورده و به روز رستاخيز معتقد بودند و به دستورهاى آيين خود در آن زمان عمل مى‌كردند؛ در مقابل آنها بعضى ديگر از جاده توحيد سرباز زدند و به عبادت و پرستش گوساله پرداختند و وقاحت را به جايى رسانيدند كه صريحا به موسى گفتند: تا خدا را با ديدگان خود نبينيم هرگز او را عبادت نمى‌كنيم.
بنى اسرائيل براثر چنين رفتارهاى ناشايست، دچار خشم الهى گرديده چنان كه در آيه ماقبل مى‌فرمايد: و مهر ذلت و نياز، بر پيشانى آنها زده شد و باز گرفتار خشم خدايى شدند؛ چرا كه آنان نسبت به آيات الهى، كفر ورزيدند و پيامبران را به ناحق مى‌كشتند. اينها به خاطر آن بود كه گناهكار و متجاوز بودند.[۸]    
در اينجا خداوند براى رفع اشتباه و اين كه حساب آن دسته از اهل كتاب كه به راستى به خداوند ايمان داشتند و روز رستاخيز را باور نموده وعمل صالح داشته‌اند از ديگران جداست و روز رستاخيز را باور نموده‌و عمل صالح داشته‌اند از ديگران جداست و در روز رستاخيز اهل نجات بوده و براى آنان اندوه و غمى نخواهد بود، آيات مزبور را بيان فرموده است.
در اين صورت، آيه مخصوص آن دسته از اهل كتاب خواهد بود كه در اعصار پيشين، زندگى مى‌كردند و قبل از بعثت پيامبر اسلام (ص) در گذشته بودند و ارتباطى به عصر رسالت پيامبر اسلام ندارد.
شان نزول آيه نيز اين موضوع را كاملا روشن مى‌سازد كه پس از نزول قرآن و بعثت پيامبر اسلام، بعضى از مسلمانان در فكر فرو رفتند كه هرگاه راه حق و نجات تنها آيين اسلام است، پس تكليف نياكان و اجداد ما كه بر آيين ديگرى بودند چه خواهد بود؟
در اين موقع آيه شريفه نازل شد و رسما اعلام نمود كه تمام كسانى كه در عصر خود به خدا و روز رستاخيز و پيامبر زمان خود ايمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند، اهل نجات خواهند بود و براى آنان نگرانى نيست.
سلمان در نخستين شرفيابى خود به حضور پيامبر اكرم، از دوستان و راهبان دير موصل سخن به ميان آورد و در حالى كه گروهى دور پيامبر حلقه زده بودند، رو به پيامبر كرد و گفت: تمام راهبان دير موصل در انتظار بعثت شما به سر مى‌بردند، ولى متاسفانه قبل از ديدار شما چشم از جهان فرو بستند.
در اين لحظه كسى به سلمان گفت: آنان اهل آتش هستند؛ اين مطلب بر سلمان گران آمد، در اين موقع آيه مورد بحث بر پيامبر نازل گرديد و اعلام داشت آنها كه به اديان حق گذشته ايمان حقيقى داشته باشند - اگر چه عصر پر فضيلت پيامبر اسلام (ص) را درك نكنند - اهل نجات خواهند بود.
خلاصه: كسانى كه پيش از پيامبر اسلام (ص) به آيين واقعى عصر خود ايمان راسخ داشته‌اند، در روز قيامت اهل نجات خواهند بود.
در اين صورت، اين آيه هرگز ارتباطى به افكار نادرستى از قبيل «صلح كل» (پيروان هر مذهبى اهل نجاتند) ندارد و چنين تفسيرى حاكى از بى خبرى از مفاد آيه و آيات مربوط به آن مى‌باشد.
گذشته از اين، آيه ۱۷ سوره حج كوچكترين ارتباطى به مدعاى آنان ندارد و مفاد آن جز اين نيست كه خداوند در روز رستاخيز ميان ملل مختلف عالم داورى خواهد كرد؛ اين سخن هرگز گواه بر آن نيست كه پيروان همه مذاهب جهان روز قيامت اهل نجات بوده و همگى پويندگان راه حق مى‌باشند.[۹]    
پي نوشت ها
[۱۰]    . سوره بقره، آيه ۶۲.
[۱۱]    . سوره مائده، آيه ۶۹.
[۱۲]    . سوره حج، آيه ۱۷.
[۱۳]    . به سوره بقره، آيه ۱۴۶ و سوره انعام، آيه ۲۰ مراجعه فرماييد.
[۱۴]    . سوره مائده، آيه ۶۸).
[۱۵]    . و ضربت عليهم الذلة و المسكنة و باءوا بغضب من اللَّه ذلك بانهم كانوا يكفرون بآيات اللَّه و يقتلون النبيين بغير الحق.(سوره بقره، آيه ۶۱).
[۱۶]    . براى توضيح بيشتر به «تفسير نمونه» مراجعه فرماييد.
منابع: پاسخ به پرسشهاى مذهبى , ص: ۴۷۵
پيوند مرتبط: تاريخ بارگذاري: ۱۳۸۹/۰۸/۱۷



جعبه ابزار