• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

محمد بن عبدالرزاق اصفهانی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





محمد بن عبدالرزاق اصفهانی۵۸۸ هـ.ق) شاعر بزرگ قرن ششم (هجری قمری) و معاصر خاقانی و مجیر بیلقانی بود.
او از قصیده‌سرایان نامدار و از پیشگامان غزل‌سرایی فارسی به شمار می‌رفت.
پیش‌تر زرگری و نقاشی می‌کرد و به شهرهایی چون گنجه و مازندران سفر کرده، اما بیشتر عمر خود را در اصفهان گذرانده است.
وی طبعی لطیف، سخنی روان و منزلتی والا در میان حکام و بزرگان داشت.
پسرش کمال‌الدین اسماعیل، مشهورتر از او شد، هرچند برخی شعر پدر را برتر می‌دانستند.
جمال‌الدین در مدح پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و مسائل اعتقادی نیز شعر سروده و دیوانش بارها تصحیح و چاپ شده است.
وفات ایشان به‌ احتمال قوی در سال ۵۸۸ (هجری قمری) رخ داده است.



محمد بن عبدالرزاق جمال‌الدین اصفهانی از شعرای بزرگ در عصر سلطان علاءالدین بن ایل ارسلان (از سلسله خوارزمشاهیان (۵۶۸ ـ ۵۹۶ هـ.ق) بود. او از اکابر علمای اصفهان
[۷] سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۲۴۶.
و معاصر خاقانی، شروانی و مجیرالدین بیلقانی (م۵۸۶هـ.ق) بود. وی از قصیده‌سرایان بنام ایران و از پیشوایان غزل‌سرایی در زبان فارسی است.
[۱۲] بیگدلی شاملو، لطفعلی بیگ بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۳، پاورقی، ص۹۲۹.
پیشه او در آغاز ظاهراً زرگری و نقاشی بوده و گویا در طلب روزی به آذربایجان، گنجه و مازندران نیز سفر کرده، اما بیشتر عمر خود را در اصفهان گذرانده است.
[۱۶] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۳۱.
از حیات فردی، اجتماعی و علمی او اطلاعات بسیاری در دست نیست.
تنها توصیفاتی از او در منابع آمده است.



ابن عبدالرزاق شاعری خوش سخن بود.
جاه و منزلت ویژه و قبول تام نزد اعیان و امرا و حکام داشت.
[۱۷] سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۲۴۶.
طبعی لطیف داشت و در فضل و هنر یگانه روزگار بود؛ همچنین فضایل و مکارم اخلاق داشت و از صفات رذیله برکنار بود.



جمال‌الدین قصیده‌ای در مدح خود گفته و فضایل و کمالات خود را برشمرده که عوفی آن را نقل می‌کند.
[۱۸] عوفی، محمد، لباب الالباب، ص۵۳۵.
پسرش ابوالفضل کمال‌الدین اسماعیل ملقب به خلاق المعانی (م ۶۳۵ هـ.ق) نیز از شعرای معروف و بنام بوده است. به گفته دولتشاه با این‌که شعر پسرش کمال‌الدین اسماعیل شهرت بسیار یافته بود، بعضی از امرا و حکام، شعر و سخن پدر را ترجیح می‌دادند. آن‌ها سخن پدر را شاعرانه‌تر و پاکیزه‌تر می‌دانستند.
به اعتقاد دولتشاه این اعتقاد مکابره است و در نظر او سخن پسر از سخن پدر لطیف‌تر است؛ ولی به هر حال بر سخن پادشاهان ایراد نیست؛ زیرا کلام‌الملوک ملوک‌الکلام !.
همچنین وی را پسر دیگر نیز بوده به نام معین‌الدین عبدالکریم که از دانشمندان و فضلای عصر خود بود.
[۲۳] سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۲۴۶.
خاندان صاعدیه و آل خجند در اصفهان و بعضی از امرا و ملوک و همچنین برخی از شعرای معاصر او مانند انوری، رشیدالدین وطواط و ظهیرالدین فاریابی ( م ۵۹۸ هـ.ق) ممدوح او بوده‌اند.
[۲۵] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۳۲-۷۳۳.
وی اشعاری نیز در مدح پیامبر اسلام (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و درباره قیامت دارد که دولتشاه آن را نقل کرده است.
[۲۶] سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۲۴۶.
جمال‌الدین اصفهانی در اشعار و قصاید خود، گاه از سنایی و گاه از انوری تقلید می‌نمود.
ولی چه در تقلیدهای خود و چه در موارد دیگر همواره سهولت و روانی سخن خود را حفظ کرده است.
[۲۷] صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۳۲-۷۳۳.


محمد بن عبدالرزاق کتاب دیوان شعر داشته است. که دیوان او با اهتمام و تصحیح ادیب نیشابوری و همچنین با تصحیح حسن وحید دستگردی در سال ۱۳۲۰ (هجری شمسی) در تهران به چاپ رسیده است.



اصفهانی تاریخ وفاتش را تقی کاشی به نقل از «ایته و ریو»
[۳۰] قزوینی، محمد، یادداشت‌های قزوینی، ج۲، ص۱۶۷.
و همچنین بعضی منابع دیگر مانند لطفعلی بیگ (آذر) در سال ۵۸۸ (هجری قمری) نوشته‌اند.
[۳۱] بیگدلی شاملو، لطفعلی بیگ بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۳، ص۹۳۰.
قول دیگر از تذکره شاهد صادق نقل شده که وی در سال ششصد (هجری قمری) وفات کرده است.
[۳۳] قزوینی، محمد، یادداشت‌های قزوینی، ج۲، ص۱۶۷.
ولی با توجه به این‌که محمد بن علی راوندی در راحة الصدور از وی با تعبیر رحمه‌اللّه یاد کرده
[۳۴] راوندی، محمد بن علی، راحة الصدور و آیة السرور، ص۳۳ و ۳۷.
و سال تألیف این کتاب سال ۵۹۹ (هجری قمری) است، به دست می‌آید وی در آن تاریخ در قید حیات نبوده است.
پس قطعاً قول تذکره شاهد صادق بی‌اساس است.
[۳۵] قزوینی، محمد، یادداشت‌های قزوینی، ج۲، ص۱۶۷.
(دیگر منابع:
[۳۶] ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد، مجمع الآداب و معجم الالقاب، ج۴، ص۱۲۹.
[۳۸] فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۵۴۷.
[۴۱] خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۱۳۴.
[۴۲] براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ج۲، ص۸۹.
[۴۳] براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ج۲، ص۲۲۱.
[۴۴] براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ج۲، ص۲۲۲.
[۴۵] براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ج۲، ص۲۲۷.
[۴۶] موریسن، جرج، تاریخ ادبیات ایران، ص۶۲.
[۴۷] هدایت، رضاقلی‌خان، تذکره ریاض العارفین، ص۲۸۳.
[۴۸] قیس رازی، شمس، المعجم فی معائیر اشعار العجم، ص۳۱۸.
[۴۹] قیس رازی، شمس، المعجم فی معائیر اشعار العجم، ص۴۰۱- ۴۰۳.
[۵۰] نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۷۴ ـ ۷۵.
[۵۱] نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۱۰۱.
[۵۲] نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۱۰۳.
[۵۳] نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۱۵۷.
[۵۴] نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۱۷۳ ـ ۱۷۴.
)



۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۲. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۵۶۶.    
۳. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۴۲۴.    
۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۵. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۵۶۶.    
۶. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۴۲۴.    
۷. سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۲۴۶.
۸. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۴۲۴.    
۹. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۴۲۴.    
۱۰. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۵۶۶.    
۱۱. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۴۲۴.    
۱۲. بیگدلی شاملو، لطفعلی بیگ بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۳، پاورقی، ص۹۲۹.
۱۳. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۵۶۶.    
۱۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۱۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۱۶. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۳۱.
۱۷. سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۲۴۶.
۱۸. عوفی، محمد، لباب الالباب، ص۵۳۵.
۱۹. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۲۰. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۵۶۶.    
۲۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۲۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۲۳. سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۲۴۶.
۲۴. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۲۵. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۳۲-۷۳۳.
۲۶. سمرقندی، دولتشاه بن علاءالدوله، تذکرة الشعراء، ص۲۴۶.
۲۷. صفا، ذبیح‌الله، تاریخ ادبیات در ایران، ج۲، ص۷۳۲-۷۳۳.
۲۸. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۲۹. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۵۶۶.    
۳۰. قزوینی، محمد، یادداشت‌های قزوینی، ج۲، ص۱۶۷.
۳۱. بیگدلی شاملو، لطفعلی بیگ بن آقاخان، آتشکده آذر، ج۳، ص۹۳۰.
۳۲. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۴۲۴.    
۳۳. قزوینی، محمد، یادداشت‌های قزوینی، ج۲، ص۱۶۷.
۳۴. راوندی، محمد بن علی، راحة الصدور و آیة السرور، ص۳۳ و ۳۷.
۳۵. قزوینی، محمد، یادداشت‌های قزوینی، ج۲، ص۱۶۷.
۳۶. ابن فوطی، عبدالرزاق بن احمد، مجمع الآداب و معجم الالقاب، ج۴، ص۱۲۹.
۳۷. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۰۲.    
۳۸. فروزانفر، بدیع‌الزمان، سخن و سخنوران، ص۵۴۷.
۳۹. بغدادی، اسماعیل بن محمد، هدیة العارفین، ج۱، ص۵۶۶.    
۴۰. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۴۲۴.    
۴۱. خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۱۳۴.
۴۲. براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ج۲، ص۸۹.
۴۳. براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ج۲، ص۲۲۱.
۴۴. براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ج۲، ص۲۲۲.
۴۵. براون، ادوارد، تاریخ ادبیات ایران، ج۲، ص۲۲۷.
۴۶. موریسن، جرج، تاریخ ادبیات ایران، ص۶۲.
۴۷. هدایت، رضاقلی‌خان، تذکره ریاض العارفین، ص۲۸۳.
۴۸. قیس رازی، شمس، المعجم فی معائیر اشعار العجم، ص۳۱۸.
۴۹. قیس رازی، شمس، المعجم فی معائیر اشعار العجم، ص۴۰۱- ۴۰۳.
۵۰. نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۷۴ ـ ۷۵.
۵۱. نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۱۰۱.
۵۲. نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۱۰۳.
۵۳. نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۱۵۷.
۵۴. نفیسی، سعید، تاریخ نظم و نثر در ایران و در زبان فارسی، ج۱، ص۱۷۳ ـ ۱۷۴.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، برگرفته از مقاله «محمد بن عبدالرزاق اصفهانی»، ج۴، ص۲۸۴-۲۸۵.
رده:درگذشتگان سال ۵۸۸ (قمری)





جعبه ابزار