• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

مرثیه‌سرایی (شعر عاشورایی)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف





مرثیه‌سرایی (شعر عاشورایی) به دلیل عمق فاجعه عاشورا و تأثیر آن بر روحیه جامعه، در تاریخ ادبیات عرب جایگاه خاصی دارد.
به طور کلی شعر در ادب عرب از دیرباز جایگاه ویژه‌ای داشته و در دوران جاهلیت و صدر اسلام به عنوان ابزاری مؤثر برای جلب عاطفه و تحریک احساسات به کار رفته است.
ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) نیز با ترغیب شاعران، نقش مهمی در حفظ و گسترش این ادب ایفا کرده‌اند.
شعر حسینی نه تنها به عنوان ابزاری برای مدح و مرثیه، بلکه به عنوان سلاحی در برابر ظلم و بی‌عدالتی شناخته می‌شود.




اهمیت شعر و جایگاه آن در ادب از دیرباز مورد توجه‌ ناقدان شعر و ادب بوده است.
در گذشته، این فن به دلایل بسیار، از جمله: ماندگاری در حافظه و دل‌پذیری آن به دلیل داشتن طنین آهنگین بر بسیاری از فنون دیگر عرب سروری داشته است.
از ده‌ها سال پیش از ظهور اسلام، شعر عربی در سرزمین‌های عرب‌نشین، یکی از مؤثرترین وسیله‌ها برای جلب عاطفه و یا تحریک دشمنی بوده است چه بسیار قصیده‌ها و یا قطعه‌ها که سروده شده و سرودن و بر زبان افتادن آن، شخصی یا مردمی را در ذهن همگان بزرگ کرده و یا از قدر آنان کاسته است.
تاثیر شعر در عاطفه و روحیه‌ی مردم آن منطقه بیش از نقاط دیگر است و به همین دلیل در دوران جاهلیت و صدر اسلام قبیله‌ها در جلب شاعران مدیحه‌سرا بر یکدیگر پیشی می‌گرفتند.


۱.۱ - شعر بعد از اسلام

با تاسیس حکومت اسلام در مدینه، قسمتی از شعر در خدمت دین به کار گرفته شد، و در نبردهای بزرگ بدر، احد، احزاب و دیگر درگیری‌ها شاعران دو طرف متخاصم می‌کوشیدند در سروده‌ها، پیروزی‌های خود را بزرگ جلوه دهند و یا زیانی را که دیده‌اند‌ اندک به شمار آورند.
در اردوی پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) شاعرانی می‌زیستند که همگام با رزمندگان بر مخالفان حمله می‌بردند و رسول خدا (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) به آنان می‌فرمود: «شعر شما همچون تیر بر دشمنان کارگر است».
در نبرد جمل هنگامی که صف علوی و عثمانی مشخص شد و از نو، عرب روی‌درروی هم ایستاد، شاعران دو صف به سنت دیرین به مفاخره، برخاستند و این روش در سراسر جنگ‌های زمان امام علی (علیه‌السّلام) ادامه داشت.
جاحظ به نقل از «عبد الصمد بن الفضل الرقّاشی» ماندگاری شعر خوب را به مراتب بیش از نثر خوب می‌شمارد و معتقد است از نثر بیش از یک دهم باقی نمانده. و از شعر بیش از یک دهم از بین نرفته؛ در حالی‌ که نثر خوب عرب بیش از شعر او بوده است.



شاید از همین‌رو است که ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السّلام) برای انتشار مکتب اهل بیت (علیهم‌السّلام) ترغیب به سرودن شعر و تشویق شاعران خصوصا در مرثیه‌سرایی بر امام حسین (علیه‌السّلام) نموده‌اند.
از صدر اسلام تاکنون، با تمسک به سنت رسول اللّه (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) از شعر، به عنوان سلاحی کارآمد در تهاجم و دفاع استفاده گردیده است.
[۴] «قال رسول اللّه:ما يمنع القوم الذين نصروا رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ بأسيافهم، أن ينصروه بألسنتهم؟.» ابن اثیر، عزالدین،، اسد الغابه، ج۲، ص۵.    



۲.۱ - عاشورا و شعر

دوره‌ی بیست ساله‌ی حکومت معاویه و فشار سختی که در این دوره بر شیعیان وارد شد، مجالی نداد تا شاعران علوی‌ اندیشه‌های خود را در قالب کلمات موزون بریزند. اما فاجعه‌ی محرم سال ۶۱ هجری و استخفافی که خاندان ابوسفیان و به دنبال آن آل‌مروان به دین و خاندان پیامبر نمودند موجب شد که پس از مرگ یزید، زبان مدیحه‌سرایان آل رسول (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) گشوده شود.
از دوره‌ی حکومت مروانیان این نمونه از شعرها بر زبانها افتاد.
شاید به جرات بتوان ادعا کرد در کمتر حادثه‌ای، شاعران بسان این حادثه، به میدان آمده و با سوزوگداز درونی و حماسه و خروش بیرونی از واقعه سخن گفته باشند!


۲.۲ - ویژگی‌های شعر حسینی

چهارده قرن از وقوع حادثه‌ی کربلا می‌گذرد و به شهادت تاریخ در سوگ هیچ انسانی از آدم تا خاتم، آن‌قدر مرثیه که در سوگ ابا‌عبداللّه (علیه‌السّلام) سروده شده است، پدید نیامده و شعر سروده نشده است و گذشت زمان و مرور دهور آن را هر سال از سال پیش زنده‌تر و شکوهمندتر ساخته است.
شعر حسینی به خاطر وجود روح حماسی موجب خشم ظالمین شد و باعث شد به صورت رمزی برای پیکار و حتی حق‌طلبی مبدل شود.
شعر حسینی سینه‌ به‌ سینه جزئیات حادثه‌ی کربلا را نقل کرد تا موجب جاودانگی آن شود و به دلیل ورود به مجالس و منابر، پایگاه مردمی مناسبی کسب نمود و حتی به خاطر علقه‌های قلبی و فکری مردم به سرعت در حافظه‌ی آنان جای گرفت و گاهی به صورت ضرب المثل هم درآمد.
[۶] از شاعر معاصر محسن ابو الحب:«ان کان دین محمد لا یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی» شبّر، جواد، ادب الطف، ج۹، ص۳۳۳.    

شعر حسینی یکی از عاطفی‌ترین، تاثیرگذارترین و صادق‌ترین اشعار در ادب عرب محسوب می‌گردد.
شدت فاجعه‌ی عاشورا، فشار و بی‌عدالتی حاکمان، سوز و شور دینی، بی‌نظیری حماسه‌ی حسین و ترغیب ائمه اهل بیت (علیهم‌السّلام) از عوامل موثر در نشات و شکوفایی این ادب به شمار می‌آید.
در مقابل ترغیب و تشویق ائمه (علیهم‌السّلام)، تحذیر و تهدید حاکمان به خصوص در عصر بنی امیه و بنی عباس شدت می‌یابد. لیکن از اوج‌گیری این ادب نمی‌کاهد، بلکه بر شور آن می‌افزاید.



مهم‌ترین عوامل و انگیزه‌هایی را که باعث شد شاعران در مدح امام حسین (علیه‌السّلام) و کربلای او شعر بسرایند عبارت‌اند از:
ثواب و وصول به اجر اخروی،
• تعلّقات اعتقادی و وابستگی مذهبی،
• شیفتگی به این حماسه بزرگ،
• حبّ اهل بیت (علیهم‌السّلام)،
و بالاخره عمق فاجعه و شدت تراژدی عاشورا، شدت فاجعه‌ی کربلا، اشک و احساس شاعر را بی‌اختیار به جوشش واداشت و در شعر و ادب سرازیر نمود. از این‌رو است که «رثا» یکی از برجسته‌ترین اغراض شعر حسینی در همه‌ی دوره‌ها به شمار آمده است.
از دیگر سو، ضربه‌ی بیدارگری که امام حسین (علیه‌السّلام) بر غیرت خفته‌ی دینی نواخت، شور و سوز احیای سنت پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) و عطش حاکمیت صالحان را در جامعه زنده کرد و در قالب اشعار حماسی به دامان ادب ریخت.





۴.۱ - تعریف

در اصطلاح ادب، رثا یا مرثیه بر اشعاری اطلاق می‌شود که در ماتم گذشتگان و تعزیت یاران و بازماندگان و اظهار تاسف بر مرگ پادشاهان و بزرگان و ذکر مصائب ائمه‌ی اطهار (علیهم‌السّلام) مخصوصا سید الشهداء (علیه‌السّلام) و دیگر شهدای کربلا و ذکر مناقب و مکارم و تجلیل از مقام و منزلت شخص متوفی و بزرگ نشان دادن واقعه و تعظیم مصیبت و دعوت ماتم‌زدگان به صبر و سکون و معانی دیگری از این قبیل سروده شده است.
آنگونه مراثی که در رثای عزیزان سروده شده است از آن‌جا که از دلی سوخته و جانی‌اندوهگین برخاسته بازگوکننده احساسات و عواطف درونی و واقعی شاعر است و در شمار زیباترین اشعار قرار دارد.



شاعران شیعی برای تحریک احساس مردم از بازگو کردن ستم‌هایی که بر حسین شهید رفت، دریغ نکردند.
نمونه شعرهایی که در ستایش و یا سوگ و دلاوری او سروده شده فراوان است.
شعر، رساترین زبان در بیان فاجعه و کارسازترین وسیله در تبلیغ واقعه به شمار می‌رود، شعر تمام عیار به جز لطافت خیال، استواری‌اندیشه را نیز با خود دارد. لذا از طرفی، جذب قلوب می‌شود و از طرف دیگر جلب عقول می‌کند و بدین‌سان ایمان می‌آفریند و سپس عمل.



در نگاهی به تاریخ، اولین مرثیه‌ساز و مرثیه‌خوان سید شهیدان را مادر بزرگوارش فاطمه (سلام‌الله‌علیها) می‌یابیم و سپس داغداران دیگر از اولاد معصوم آن حضرت، بشارت‌دهندگان، تشویق‌کنندگان و صله‌پردازان مرثیه‌گویان را.
تاریخ نام نخستین کسانی را که درباره‌ی فاجعه‌ی عاشورا بعد از اهل بیت (علیهم‌السّلام) مرثیه سروده‌اند را ثبت کرده است.
«خوارزمی» اولین شعر حسینی را به «عقبة بن عمرو السّهمی» که از شاعران سده‌ی اول هجری است، نسبت می‌دهد.
محسن امین نیز اشعار او را اولین اشعار می‌داند.
آن‌گاه که او در اواخر قرن اول هجری به زیارت قبر حضرت می‌رود، و با ابیاتی مرثیه‌سرایی می‌کند.
هم او در جای دیگر از «سلیمان بن قته» (م ۱۲۶ ه‌. ق) به عنوان اولین شاعر حسینی نام می‌برد.
سلیمان نیز در عبور از کنار مزار شهیدان کربلا اولین مرثیه‌ی خویش را می‌سراید.
مشابه این اشعار را به «ابو الرمیح الخزاعی» (م. ۱۰۰ ه‌. ق) نسبت داده‌اند او به نزد فاطمه دختر امام حسین (علیه‌السّلام) رفته و اشعاری می‌سراید.
نکته قابل تامل فاصله زمانی برخی از این اشعار نسبت به واقعه‌ی کربلاست که موجب تردید در سبقت آنها بر سایر سروده‌ها در این زمینه می‌گردد.
در حالی‌که برخی نقل‌ها اولین مراثی را به اهل بیت (علیهم‌السّلام) نسبت می‌دهد.
چنان‌که در «تذکرة الخواص» آمده هنگامی که در شام، سر حسین (علیه‌السّلام) را نزد اهل بیت (علیهم‌السّلام) آوردند، رباب بنت امرؤ القیس همسر امام حسین (علیه‌السّلام) آن را بوسید و به دامان گرفت و اشعاری را سرود.
و هم‌چنین اشعار معروفی که به‌ ام لقمان بنت عقیل بن ابی طالب نسبت داده شده است، با حادثه کربلا پیوند نزدیک و تنگاتنگ دارد.
طبری و ابن اثیر هر دو معتقدند که بنت عقیل این اشعار را هنگام رسیدن خبر شهادت حسین (علیه‌السّلام) به مدینه سروده و به همراه جمعی از زنان می‌خوانده‌اند.
چنان‌که نمی‌توان منکر پیشگامی افرادی چون عبید اللّه بن حرّ جعفی (م ۶۸ ه‌.ق) و ابو الاسود الدوئلی (م ۶۹ ه‌. ق) که وفات آن‌ها در سال‌های پس از حادثه‌ی کربلا واقع شده است، گردید.
شاعران در قرون اولیه‌ی پس از عاشورا با بیان مصائب حسین (علیه‌السّلام) و حمایت از قیام حضرت در شعر و ادب دلاورانه وارد عرصه شدند که این امر از شجاعت و بی‌باکی آنان حکایت می‌کند.



قدرت‌های حاکم چه در عصر اموی و چه عباسی و پس از آن به خطر این‌گونه اشعار واقف بودند، زیرا مشروعیت حاکمان سلطه‌طلب زیر سوال می‌رفت، آنان شاعر را مورد تهدید و آزار قرار می‌دادند و از همین‌رو است که مرثیه‌های حسینی در خفا و منزل به منزل راه رشد و انتشار خود را می‌یابد.
کمیت، سید اسماعیل حمیری، دعبل خزاعی، منصور نمری، عبدی کوفی و ده‌ها تن شاعر دیگر کوشیدند تا این مشعل را فروزان‌تر کنند و مظلومیت آل علی و ستم آل ابو سفیان را هرچه بیشتر نشان دهند و با اینکه سرودن چنان اشعاری در آن روزگار بیم جان در پی داشت نه امید نان، شاعران شیعی برای رضای خدا از مرگ نهراسیدند.
کمیت نزدیک بود جان خود را بر سر قصاید‌ هاشمیاتش بگذارد منصور نمری اشعارش خشم‌ هارون را برانگیخت و دستور قتل او را صادر کرد.
دعبل بن علی خزاعی، شاعر آستان امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السّلام) که هرگز کسی را بدین خلوص در اشعار خویش یاد نکرده است، مراثی بسیار در مصیبت حضرت حسین (علیه‌السّلام) انشاد کرده است.
مقابله و فشار حکومت‌ها، نه تنها از رشد و انتشار شعر حسینی نکاست که بر حرارت و سوز آن افزود و به‌گونه‌ای که شعرای شیعی با از جان گذشتگی و اخلاص به این فن رو آوردند.
موضع‌گیری حکومت‌ها در برابر این رثای خالص و بی‌ریا، موجب منفوریت آنان نزد مردم گردید و مردم آنها را در ظلمی که بر حسین (علیه‌السّلام) رفت، با یزیدیان شریک دانستند.


در مقابل منع و تهدید حاکمان، نقش ائمه‌ی اهل بیت (علیهم‌السّلام) در شکوفایی ادب حسینی قابل توجه است. تشویق‌های امامان معصوم (علیهم‌السّلام) در این زمینه، رنگ دینی و خلوص آن را دو چندان نمود.
امامان ما هرکدام گروهی شاعر زبده داشتند و به اهمیت و تاثیر نفوذ شعر توجه می‌کرده و توجه می‌داده‌اند، چنانکه نوشته‌اند امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) به شیعه دستور داد شعر شاعر شیعی، سفیان عبدی را به کودکان و نوجوانان بیاموزند تا از سال‌های کودکی و آغاز سن، شور دینی و حماسه‌ی اعتقادی در وجود آنان زنده شود.
در زندگی ائمه (علیهم‌السّلام) برپا نمودن مجلس شعر، سرودن اشعاری در فضایل و مظلومیت اهل بیت (علیهم‌السّلام) آن‌ چنان تشویق شد که شاعران، بزرگ‌ترین صله‌ها را دریافت می‌کردند و شعر آنان بر بزرگترین اعمال عبادی مقدم داشته می‌شد.



شاعران پاسدار حریم ولایت برای دفاع از مقدسات اسلامی به میدان کشانده شدند، در اشعار سید حمیری، معاصر امام باقر و امام صادق (علیهم‌السّلام)، کمیت اسدی، و دعبل خزاعی که مراثی خود را بر امامان باقر و رضا (علیهم‌السّلام) خواندند، منصور نمری، دیک الجن حمصی، افوه حمانی علوی که همه از دردمندان کوی امامت‌اند، نمونه‌هایی مستدل از این دست دفاعیات را می‌توان جست.
تعداد اشعار مراثی که در عین حال بیان مناقب و فضایل اهل بیت (علیهم‌السّلام) و لعن و نفرین ستمگران دژخیم است به حدّی زیاد می‌باشد که برشمردن آنها غیر ممکن است.


۹.۱ - امامی ابن الرومی و امیر ابو فراس حمدانی

شاید بهترین نمونه از این‌گونه اشعار نغز و دردمندانه سروده‌های دو شاعر متعهد امامی ابن الرومی و امیر ابو فراس حمدانی است که در آن به ذکر مخازی عباسیان می‌پردازد.


۹.۲ - دعبل

آن‌چه دعبل در اشعارش از خاندان پیامبر در عصر بنی عباس توصیف می‌کند، فضایی لبریز از قتل و کشتار، اسارت، آتش زدن و غارت کردن است، کاری که تنها با کفار و مشرکان انجام می‌گرفت.


۹.۳ - ابو فراس

ابو فراس نیز شرایط سخت زندگی اهل بیت (علیهم‌السّلام) و غارت اموال آنها را از فساد بنی عباس، خوش‌گذرانی، عیاشی، ستمگری و نیز بی‌ریشه بودن خاندان آنها بیان می‌کند و با تحقیر و رسوا ساختن حکومت عباسی، حقانیت و مظلومیت خاندان پیامبر را نشان می‌دهد.


۹.۴ - عالمان شاعر

عالمان بزرگ شیعی مانند شیخ مفید، سید مرتضی، سید رضی و... نیز درباره‌ی شعر و اشعار عاشورایی کتاب‌ها نوشته و کارها کرده‌اند.
سید رضی دوازده قصیده در مرثیه‌ی حضرت سید الشهدا (علیه‌السّلام) دارد، بقیه‌ی عالمان نیز این چنین قصایدی سروده‌اند.
مناقب ابن شهرآشوب سراسر آکنده از اشعار عاشورایی است.


۹.۵ - شیخ کاظم ازری بغدادی

شیخ کاظم ازری بغدادی شاعر فاضل و مجاهد شجاع که فریاد حماسه‌های تشیع و عقاید حق را در درون حساس‌ترین مراکز و محافل بغداد سر می‌داده است و به همین سبب عالم بزرگوار سید بحر‌العلوم که اعمال و اقوال او در نزد علمای ما به نوعی ویژه حاکی از رضای معصوم است، این شاعر را بر عالمان جلیل مقدم می‌دارد.
شیخ عباس قمی می‌نویسد: سید بحر‌العلوم، او را بر عالمان جلیل، به هنگامی که بر او وارد می‌شد مقدم می‌داشت و ازری را به همان چشم می‌نگریست که امام صادق (علیه‌السّلام) هشام بن حکم را می‌نگریست. چون ازری با مخالفان به خوبی مناظره می‌کرد و شعر او در مرتبه‌ی بلندی جای داشت.



ائمه‌ی طاهرین (علیهم‌السّلام) و عالمان راستین دین، شاعر را به عنوان شاعر متعهد می‌پذیرفتند نه به عنوان دیگر و واقعیت روح شاعرانه را در اخلاق او هضم می‌کرده‌اند. زیرا اهمیت مرامی و تاثیر موضعی شاعران، در نشر مکتب و نفوذ دادن آن و هم کوبیدن جباران و رسوا ساختن ستمگران و بیدادگستران، چنان ارزش داشته است که بدینگونه با آنان رفتار می‌شده است.
رفتار سراسر مهر و محبت امام سجاد (علیه‌السّلام) نسبت به فرزدق گواه این مطلب است، نباید فراموش کرد که همه‌ی این ستایش‌ها گواه تشیع است بلکه در میان بسیاری از بزرگان و علمای اهل سنت این ستایش‌ها به چشم می‌خورد و مسلمانان حقیقت‌جو و متعهد را تحت تاثیر قرار داده هم چنان‌که در طی قرون،‌ اندیشمندان آزاده‌ی دیگر ادیان را نیز به این جرگه فرا خوانده است.
محمد بن ادریس شافعی از ستایشگران خاندان پیامبر (صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌) است که با پذیرش تمام اتهام‌ها به وصف و مدح این خاندان می‌پردازد.



در میان مرثیه‌سرایان امام حسین (علیه‌السّلام)، عالم، ادیب، طبیب، حاکم، فقیه، مورخ و دیگران با مذاهب گوناگون اعم از شیعه، حنفی، حنبلی، شافعی، زیدی، و... و هم‌چنین از خاندان‌های مختلف: خانواده‌ی علم، خانواده‌ی حکومت، خانواده‌ی حجاج، سندی بن شاهک و... دیده می‌شود و این همه، قطره‌ای از دریاست.
کسانی‌که کلامی منظوم از آن‌ها در کتابی باقی مانده است در مصیبت
[۲۲] «أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ»، قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ج۱، ص۱۰۸.    
با جوهر اشک گرم بر صفحه‌ی صورت نگاشتند.



۱. زندگانی فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، ج۱، ص۱۸۸.    
۲. مسند احمد، به نقل از معجم الفهرس ذیل کلمه‌ی شعر.    
۳. الجاحظ، البیان و التبیین، ج۱، ص۲۸۷.    
۴. «قال رسول اللّه:ما يمنع القوم الذين نصروا رَسُول اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ سَلَّمَ بأسيافهم، أن ينصروه بألسنتهم؟.» ابن اثیر، عزالدین،، اسد الغابه، ج۲، ص۵.    
۵. زندگانی فاطمه‌زهرا (سلام‌الله‌علیها)، ج۱، ص۱۸۸ - ۱۸۹.    
۶. از شاعر معاصر محسن ابو الحب:«ان کان دین محمد لا یستقم الا بقتلی فیا سیوف خذینی» شبّر، جواد، ادب الطف، ج۹، ص۳۳۳.    
۷. در لغت گریستن بر مرده و ذکر محامد وی و نوحه‌سرایی و تاسف از درگذشت او را می‌گویند و مرثیه، ساختن شعری در رثای کسی است که جهان را بدرود گفته و به دیار باقی شتافته است.    
۸. علامه مجلسی، بحار الانوار، ج۴۴، ص۲۷۸-۲۹۶.    
۹. خوارزمی، مقتل الحسین، ج۲، ص۱۵۲.    
۱۰. امین، محسن، أعیان الشیعة، ج۸، ص۱۴۶ - ۱۴۷.    
۱۱. شبّر، جواد، أدب الطّف، ج۱، ص۵۲.    
۱۲. امین، محسن، أعیان الشیعة، ج۷، ص۳۰۸.    
۱۳. شبّر، جواد، أدب الطّف، ج۱، ص۵۴.    
۱۴. شبّر، جواد، أدب الطّف، ج۱، ص۵۹.    
۱۵. سبط بن جوزی، تذکرة الخواص، ج۱، ص۲۳۳.    
۱۶. شبّر، جواد، أدب الطّف، ج۱، ص۶۱.    
۱۷. طبری، ج۶، ص۲۲۱.    
۱۸. ابن اثیر، ج۴، ص۳۹.    
۱۹. شبّر، جواد، أدب الطّف، ج۱، ص۶۷.    
۲۰. واقعه کربلاء فی الوجدان الشعبی، ج۱، ص۱۴۸.    
۲۱. شیخ عباس، فوائد الرضویه، ج۱، ص۳۶۵    .
۲۲. «أَنَا قَتِيلُ الْعَبْرَةِ»، قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ج۱، ص۱۰۸.    



• دانشنامه شعر عاشورایی ج۱، ص۳۱.






جعبه ابزار