• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

قلب تسویه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



قلب تسویه، ابطال « علّت » در قیاس از طریق تسویه بین دو حکم « اصل » می باشد.



قلب تسویه، در قیاسی مطرح می‌گردد که «اصل» در آن دارای دو حکم است، ولی مستدل و معترض در نفی یکی از این دو حکم از فرع (مثلا حکم اول) اتفاق و در مورد اثبات حکم دیگر (مثلا حکم دوم) اختلاف دارند. در چنین قیاسی، مستدل قصد دارد به کمک قیاس، حکم دوم اصل را برای فرع ثابت نماید، ولی معترض برای باطل نمودن سخن او از این طریق وارد می‌شود که اگر حکم دوم برای فرع ثابت باشد، باید حکم اول نیز برای فرع ثابت باشد و شما قبول دارید که حکم اول برای فرع ثابت نیست پس لازمه آن این است که حکم دوم نیز برای فرع ثابت نباشد. به چنین روشی برای ابطال قیاس مستدل، قلب تسویه یا قلب مساوات گفته می‌شود؛


برای مثال، در این که طلاق شخص مختارصحیح بوده و اقرار به ایقاع طلاق از جانب او نیز صحیح است، اختلافی نیست، اما در مورد شخص مکره دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد؛ « حنفی » و « شافعی » هر دو اتفاق دارند که اقرار مکره به ایقاع طلاق پذیرفته نیست، اما در مورد صحت طلاق او اختلاف دارند؛


«حنفی» اعتقاد دارد طلاق مکره صحیح است، ولی «شافعی» آن را صحیح نمی‌داند. «حنفی» برای صحت مدعای خویش، مکره را با مختار قیاس می‌کند، به این دلیل که هر دو مکلف بوده و مالک عصمت زن می‌باشند.
ولی «شافعی» که با حنفی مخالف است، می‌گوید: باید بین ایقاع طلاق از جانب مکره و اقرار به آن در مکره، تساوی برقرار نموده و حکم هر دو را یکسان بار کنید یا هر دو انکار، یا هر دو اثبات شود هم چنان که نسبت به مختار نیز این دو حکم به تساوی بار می‌شود و از آن جا که شما نیز قبول دارید اقرار مکره به طلاق صحیح نیست، پس باید بپذیرید طلاق مکره نیز صحیح نیست؛ زیرا این دو حکم یا هر دو بر مکره اثبات می‌شود یا هیچ یک اثبات نمی‌شود.


نکته:
قلب دو قسم است:
۱. قلبی که غرض از آن اثبات مذهب معترض به طور صریح است؛
۲. قلبی که غرض از آن ابطال مذهب مستدل است، که این ابطال گاهی به صراحت و گاهی به طور ضمنی صورت می‌گیرد.
قلب تسویه از مصادیق ابطال مذهب مستدل به طور ضمنی است.
[۱] زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج۴، ص۱۳۹.
[۲] باجی، سلیمان بن خلف، احکام الفصول فی احکام الاصول، ص۵۹۶.
[۳] فخر رازی، محمد بن عمر، المحصول فی علم اصول الفقه، ج۵، ص۲۶۷.



۱. زهیرالمالکی، محمد ابوالنور، اصول الفقه، ج۴، ص۱۳۹.
۲. باجی، سلیمان بن خلف، احکام الفصول فی احکام الاصول، ص۵۹۶.
۳. فخر رازی، محمد بن عمر، المحصول فی علم اصول الفقه، ج۵، ص۲۶۷.



فرهنگ‌نامه اصول فقه، تدوین توسط مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، برگرفته از مقاله «قلب تسویه».



جعبه ابزار