آیتاللهالعظمی محمدعلی اراکی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
آیت الله محمدعلی اراکی (۱۳۱۲-۱۴۱۵ق/۱۲۷۳-۱۳۷۳ش)، از فقهاء و مراجع تقلید
شیعه در
قرن چهاردهم و پانزدهم هجری قمری بود.
او در
اراک و
قم علوم دینی را نزد اساتیدی چون
سید جعفر شیثی،
سید محمدتقی خوانساری،
محمدباقر اراکی،
آقا نورالدین اراکی،
شیخ عبدالکریم حائری یزدی فرا گرفت و بیش از ۳۵ سال در
حوزه علمیه قم به تدریس اشتغال داشت. از جمله فعالیتهای سیاسی و اجتماعی ایشان مرجعیت جهان تشیع، مبارزه علیه رژیم ستمشاهی، امامت در
نماز جمعه قم بود. از این عالم چندین تالیف در موضوع
فقه و
اصول برجای مانده است.
محمدعلی اراکی در ۲۴
جمادی الثانی ۱۳۱۲ق در
اراک دیده به جهان گشود. پدرش، حجة الاسلام حاج احمد آقا، مشهور به میرزا آقا فراهانی از علمای مشهور آن سامان بود. مادرش نیز از نوادگان امامزاده سید حسن واقف (این امامزاده در روستای افوشته شهرستان نطنز واقع شده است) است.
آیت الله محمدعلی اراکی پس از یادگیری خواندن و نوشتن، در نوجوانی وارد
حوزه علمیه اراک شد و در درس استاد
سید جعفر شیثی حضور یافت و مقدمات
علوم اسلامی را از او فرا گرفت. دروس سطح حوزه را نزد آیت الله
سید محمدتقی خوانساری به خوبی پشت سر گذراند. آیت الله اراکی همزمان با تحصیل دوره سطح، در درس
شرح منظومه آیت الله شیخ
محمدباقر اراکی معروف به سلطان آبادی شرکت کرد و از دانش او بهره برد.
ایشان سالها در درس آیت الله
آقا نورالدین اراکی و آیت الله
شیخ عبدالکریم حائری یزدی شرکت کرد و از دانش و تقوای آن دو مرجع بزرگ تقلید شیعیان، بهرهها برد. آیت الله حائری علاقه زیادی به او داشت. نبوغ فکری اراکی مورد توجه استاد قرار گرفت. اراکی به سفارش استاد معمم شد. با یکی از بستگان
ازدواج نمود.
آیت الله اراکی پس از سالها تحصیل در حوزه علمیه اراک، به دنبال هجرت آیت الله العظمی حائری یزدی به
قم، وارد
حوزه علمیه قم شد و در درس ایشان شرکت کرد.
محمدعلی اراکی در این سالها با
امام خمینی آشنا شد. وی علاقه خاصی به امام خمینی داشت و هماره از فعالیتهای سیاسی ایشان علیه
رژیم پهلوی پشتیبانی مینمود.
به دنبال اعلامیه کوبنده امام خمینی در سال ۱۳۴۱، علیه
لایحه کاپیتولاسیون و قوانین غیر اسلامی مصوب
مجلس شورای ملی، آیت الله اراکی نیز به پشتیبانی ایشان اعلامیهای صادر کردند و خواستار لغو مصوبات مخالف اسلام شدند.
پس از دستگیری و تبعید امام خمینی، در سال ۱۳۴۲، آیت الله اراکی هماره از ایشان حمایت میکرد. عکاسی هما، عکسی از امام در خیابان ارم زده بود، حضرت آقا (آیت الله اراکی) که از
فیضیه بر میگشتند، وقتی نگاهشان به آن عکس افتاده بود، فرموده بودند: قسم میخورم که صاحب این عکس اگر در
کربلا میبود، در رکاب
امام حسین (علیهالسلام) به
شهادت میرسید.
وقتی به منزل میآمدند و ما اطلاعیهها را برایشان میخواندیم، بسیار
گریه میکردند و اشک شوق و نشاط از شنیدن این اطلاعیهها میریختند ... آیت الله اراکی در پی دستگیری و تبعید امام به
نجف، همان سال به
عراق و نجف رفت و در مدت اقامت تماماً میهمان حضرت امام بود این در حالی بود که آقا از سوی رژیم تحت فشار قرار گرفته بود و از سوی دیگر جواب میهمانی افراد دیگر را رد کرده بود ایشان با افتخار میهمانی امام را پذیرفت و بدون ترس و اضطراب چند روزی را در آنجا اقامت کرد.
اولین ملاقات امام با ایشان در کربلا بود، در ابتدا که وارد
حرم حضرت ابوالفضل (علیهالسلام) شد حضرت امام در حال خروج از حرم بود حدود پانزده سال بود که همدیگر را ندیده بودند. آن دو یکدیگر را در آغوش گرفتند و آقای اراکی شروع به گریه کرد و سپس این جمله را فرمود: با آل علی هر که در افتاد ور افتاد. بعد دوباره شروع به گریه کرد ... حجة الاسلام
شهابالدین اشراقی، داماد امام میگوید: امام به من گفتند: بغض گلویم را گرفته بود و نتوانستم پیش آقای اراکی بایستم ...
آیت الله اراکی درباره آشنایی خود با امام خمینی میفرماید:
«حضرت آقای خمینی یک مدتی را در اراک بودهاند و در حوزه آنجا تحصیل میکردند و حتی منبر میرفتهاند، من در آن مدت با ایشان آشنا شدم و یکی از هم صحبتهای بنده بودند. گاهی اتفاق میافتاد از منزل تا میدان کهنه قم نزدیک شاهزاده حمزه این راه را به همراه هم طی میکردیم و ضمن صحبتها و مباحثهها بر میگشتیم و این مسأله بسیار اتفاق افتاد، با هم خیلی مأنوس بودیم.
آن اوایل که وارد قم شدم ایشان به من اظهار کرد شما یک درس
تفسیر صافی برای من بگویید تفسیر صافی با
اصول و
فقه و اصطلاحات آن مناسبتی ندارد و لذا چون من با آن اصطلاحات مأنوس نبودم چند شب تدریس کردم اما دیگر نرفتم، ایشان هم اصراری نکردند...
ایشان مرد بسیار جلیلی است و شناختم او را به جلالت؛ بسیار مرد پاکی است، پاک، پاکی نفس دارد، پاکی ذاتی و درونی دارد و این بر همه خلق معلوم شده است.
ما در مدت پنجاه سال که با این شخص بزرگ آشنایی پیدا کردهایم، جز
تقوا و دیانت و
سخاوت و
شجاعت و
شهامت و بزرگی نفس و بزرگی قلب و کثرت دیانت و جدّیت در
علوم نقلی و
عقلی و مقامات عالی و ... در او نیافتیم. این مرد ـ قدّ مردانگی علم کرد و در مقابل
کفر ایستادگی کرد و دست غیبی هم با او همراهی کرد، به طوری که محیر العقول بود و هیچ خانهای و هیچ زاویهای از زوایای این مملکت باقی نماند مگر که گفته شد مرگ بر شاه. او جان در کف دست گذاشته است و در مقابل تبلیغ
قرآن و دین حنیف اسلام جانبازی میکند. جان در کف گذاشته و حاضر به شهادت شده است.
خداوند یک قوه غریبی در این مرد خلق فرموده که به هیچ احدی نداده. هم چنین جرأتی، چنین شجاعتی و دیدی به او داده است که به احدی نداده، او مانند جدش
علی بن ابیطالب است. یک چنین کسی کمیاب است کمنظیر است و نظیر ندارد.»
آیت الله اراکی در طول بیش از ۳۵ سال تدریس در حوزه علمیه قم، پیچیدهترین مباحث علمی را با گفتاری شیوا و بیانی رسا مطرح میکرد. از ویژگیهای درس ایشان پرهیز از تکرار و زیادهگویی بود. کلام را گزیده و پر معنی اداء میکرد. اعتقادش بر این بود که طالب علم باید قبل از حضور در درس، مطالعه نماید.
آیت الله اراکی پس از وفات آیت الله سید محمدتقی خوانساری (متوفای ۱۳۷۱) به درخواست شماری از شاگردان او، به تدریس
خارج فقه و اصول پرداخت. بسیار از استادان برجسته حوزه علمیه قم و مسؤولان
نظام جمهوری اسلامی سالها از محضر ایشان کسب فیض نمودند.
مرجع بزرگ تقلید
شیعیان در طول عمر خویش، کتابهایی نیز در علم فقه و اصول نوشت. آثارش عبارتند از:
۱. تقریرات درس آیت الله شیخ
محمد سلطان العلماء؛
۲. تقریرات درس فقه آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی؛
۳. تقریرات درس اصول فقه آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی؛
۴. حاشیه بر «درر الاصول» نوشته آیت الله شیخ عبدالکریم حائری یزدی؛
۵. تقریرات درس فقه آیت الله سیدمحمدتقی خوانساری؛
۶. حاشیه بر
عروة الوثقی؛
۷. شرح عروة الوثقی؛
۸.
توضیح المسائل؛
۹.
مناسک حج؛
۱۰.
رساله استفتائات؛
۱۱. مقدمه بر کتاب «القرآن و العقل» نوشته آیت الله
سید نورالدین اراکی؛
۱۲.
النکاح و الطلاق.
آیت الله اراکی پیش از انقلاب،
نماز جمعه را در قم اقامه میکرد. «ایشان همانند یک جلسه درس، برای نماز جمعه و خطبههای آن مطالعه میکردند ... رفته رفته نماز جمعه رونق بیشتری گرفت و با جمعیت بیشتری برگزار گردید و امامت ایشان بر نماز جمعه تا بعد از انقلاب که حضرت امام به قم آمدند، ادامه داشت. حضرت امام در مدتی که در قم بود روزی به منزل ایشان آمد. آیت الله اراکی به امام خمینی فرمود شما الآن دستتان باز است و مقتدر هستید، چون در زمان
حکومت اسلامی قرار دارید شما باید اقامه نماز جمعه کنید. ولی امام به ایشان فرمود شما نماز جمعه را باید اقامه کنید. لذا مدتی نماز را با شکوه تمام اقامه کردند.»
آیت الله اراکی به عالمان مجاهد عشق میورزید و احترام فوق العاده برای آنان قائل بود و تجلیلشان از حضرت آیت الله سید نورالدین اراکی و آیت الله سید محمدتقی خوانساری بر همین اساس بود. ایشان بارها به همراهی آیت الله خوانساری، پیشنهاد قیام و مبارزه علیه طاغوت را با
آیت الله بروجردی در میان گذاشته بودند و نیز در ماجرای
فدائیان اسلام به رهبری
شهید نواب صفوی، چون مرحوم آیت الله خوانساری از آنان حمایت میکرد، ایشان هم نظر مساعد داشت.
آیت الله اراکی از آغاز نهضت امام خمینی در سال ۱۳۴۱، هماره به پشتیبانی از ایشان برآمدند، با اینکه بیش از ده سال از امام خمینی بزرگتر بودند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از دولت و
نظام جمهوری اسلامی حمایت کردند و ایشان در تأیید انقلاب اسلامی فرمودند:
جماعت دنیا که رئیس آنها
آمریکا و
شوروی است و سایرین که دست بسته آنان هستند، همگی در یک طرف هستند و آقای خمینی تنها ... آقای خمینی شخص نیک نفسی است. جای شک ندارد و هیچ غرضی در او جز ترویج دین نیست ... این دو نفر، پدر و پسر (
رضا شاه و
محمدرضا شاه) چه کارها که کردند، میخواستند اصل دین اسلام را به کلی از ریشه بکنند، مثل
یزید که میخواست به کلی ریشه دین را از بین ببرد. اگر نهضت حضرت سیدالشهدا (علیهالسلام) نبود، الآن من و شما کافر بودیم. اشهد انلاالهالّاالله بین ما نبود ...»
آیت الله اراکی در طول
هشت سال دفاع مقدس، از رزمندگان اسلام پشتیبانی نمود. ایشان درباره جنگ تحمیلی فرمودند:
«نظریه من هم مثل آقای خمینی است. آقای خمینی و همه علما نظرشان این است که هرگاه اسلام در خطر باشد، باید تمام مسلمانان در مقام دفاع، برآیند، هر کس که میتواند ... جنگ همان دفاع است و پاسداران هم همان جنگ جویان هستند که از حقیقت اسلام حمایت میکنند و ... إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْكُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَكُمْ
و پاسدارها جزو همین آیه هستند.»
آیت الله اراکی پس از رحلت امام خمینی و انتخاب حضرت
آیت الله خامنهای به رهبری انقلاب با ارسال پیامی، از انتخاب ایشان به رهبری انقلاب اظهار خوشحالی نمودند. پس از رحلت امام خمینی استکبار جهانی به امید مخالفت و یا بیاعتنایی مراجع تقلید شیعه نسبت به انتخاب آیت الله خامنهای به رهبر انقلاب، به وسیله رادیو، تلویزیون و مطبوعات به تضعیف رهبری نظام برخاستند. اما حمایت مراجع تقلید شیعه، به ویژه آیت الله العظمی اراکی که حدود چهل سال از آیت الله خامنهای بزرگتر بودند، امید دشمنان انقلاب اسلامی را به یأس مبدل ساخت. ایشان در بخشی از پیام خود چنین مرقوم داشت.
«انتخاب شایسته جنابعالی به مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان
ایران است، شکی نیست که در موقعیت حساس کنونی حفظ نظام جمهوری اسلامی که از اهم واجبات شرعی است، متوقف به این امر مهم میباشد. اینک این جانب با ابتهال و تضرح به درگاه ربوبی و با استغاثه به ناحیه مقدسه
حضرت ولیعصر (عجّلاللهفرجهالشریف) دوام تأییدات و توفیقات آن جناب را در انجام این مسؤولیت بسیار سنگین خواستارم».
آیت الله اراکی به
عبادت خیلی اهمیت میداد. قبل از اذان صبح بیدار میشد، هر روز یک جزء
قرآن میخواند در
ماه رمضان روزانه سه جزء قرآن میخواند. در نافلههای شبهای جمعه، در
قنوت،
دعای کمیل میخواند.
وقتی به ایشان پیشنهاد کردند که نماز جماعت را به خاطر افراد کهنسال و مریض، زیاد طول ندهید، فرمودند: از من پیرتر و ضعیفتر، در نماز کسی هست؟!
استاد
محمود شاهرخی، از شاعران شهیر انقلاب درباره دیدارش با آیت الله اراکی میگوید:
«در خلال شبهای شعر فیضیه به محضر حضرت آیت الله العظمی اراکی (دامتبرکاته) مشرف شدیم چه دیداری! سخت بهجتخیز و عبرتانگیز! دیدار مردی بزرگ که آثار گذشت زمان بر سیمای مبارکش پدیدار بود و انوار معرفت از پیشانی روشنش ساطع. او مظهر و جلای روحانیت سختکوش شیعه میباشد. در اتاقی محقر و سادهتر از ساده، آن بزرگ را دیدار کردیم که با ضعف مفرط مزاج، لباس رسمی پوشیده و بر روی چهار پایهای استقرار یافته بود.
پس از به جای آوردن معارفه، آن بزرگ سخنانی مبسوط و ممتّع و مواعظی رسا و بلیغ ایراد کرد که همگان را سخت متأثر ساخت، که از غایت شور و تأثیر بیانات ایشان اکثر حاضران اشک از دیدگان جاری ساختند. مکرر به ابیاتی از عارفان صاحبدل، از جمله شیخ شیراز و شیخ شبستری و
شیخ بهایی استشهاد و استناد میفرمود و خود میگریست ...»
سرانجام آیت الله العظمی اراکی در هشتم آذر ۱۳۷۳ دار فانی را وداع گفت. مرجع تقلید شیعیان پس از یک
قرن (تولد ۱۲۷۳ فوت ۱۳۷۳) تلاش برای هدایت مردم، دار فانی را وداع گفت. دولت جمهوری اسلامی یک روز تعطیل و یک هفته را عزای عمومی اعلام نمود.
پیکر آن مرجع در
تهران، از بیمارستان شهید رجایی تا میدان راه آهن بر دوش انبوه مردم
تشییع شد. آیت الله خامنهای، رهبر معظم انقلاب و مسؤولان نظام در این تشییع باشکوه حضور داشتند. سرانجام پیکرش با تشییع با شکوه مردم قم در
حرم حضرت معصومه (علیهاالسلام) به خاک سپرده شد.
•
سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «آیت الله محمدعلی اراکی»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۰/۱۱/۰۶. •
سایت تبیان، برگرفته از مقاله «زندگینامه آیتالله اراکی»، تاریخ بازیابی ۹۹/۸/۲۶. • صداریی خویی، علی، تلخيص از مجموعه گلشن ابرار، جلد ۲، ص ۹۶۲، زندگی نامه "آیتالله محمد علی اراکی".